in the depths black of jadi

جادی میرمیرانی: در اعماق سیاه جادی-آغاز وداع

پرده اول:
سهم نامردها رو باید داد…

جادی: منشور انجمن بدون مرز-یکشنبه ۲۰ مه ۲۰۰۷

انسان تنها و تنها به دلیل زاده شدن، دارای شانی است که باید از سوی جامعه به رسمیت شناخته شود و در صورت وجود تضاد میان‌شان انسانی و وضعیت، هر انسان به حکم انسان بودن موظف به دفاع ازشان انسانی خویش است. به باور ما امروز جامعه متعفن و کثیف سرمایه‌داری با دامن زدن به رقابت در تمامی حوزه‌های زندگی، خیانتی بزرگ نسبت به‌شان انسانی و پایه زیست اجتماعی انسان مرتکب می‌شود. ما باور داریم که وضع موجود، هرچند ساخته دست خود ما، بهترین شکل موجودیت جهان نیست. از دیدگاه ما، هر انسان می‌تواند با یادآوری حق انتخاب خویش و انتخاب آگاهانه خود، جهانی بهتر بنا کند.


در جامعه بهتر ما، مشارکت جمعی مبتنی بر آگاهی فردی، جای رقابت انسان‌های سودطلب را خواهد گرفت. ما روش‌های قهرآمیز را راه حل نهایی نمی‌دانیم چرا که باور داریم اگر فرد فرد انسان‌ها به آگاهی جمعی برسند، استثمارگر سوژه‌ای برای استثمار نخواهد داشت و روش‌های خشونت آمیز به بازتولید این روابط در جامعه می‌انجامد. در جامعه بهتر ما، افراد حق دسترسی برابر به منابع را خواهند داشت. هر انسان به صرف انسان بودن حق حیات، برابری، آزادی و امنیت را خواهد داشت و از هر شکلی از استثمار و تبعیض رها خواهد بود. در این جامعه، هر انسان تا جایی که محدود کننده آزادی دیگر انسان‌ها نباشد، آزاد است.

ما راه رسیدن به جامعه بهتر را افزایش آگاهی فرد فرد اعضای جامعه می‌دانیم. با افزایش آگاهی، مشارکت انسان‌ها به صورت خودجوش فراهم خواهد شد، که این امر شتاب بخش روند افزایش آگاهی و برافروزنده شعله آگاهی دیگر انسان‌ها خواهد بود.

ما برای این هدف، در زیر نام انجمن بدون مرز گرد هم می‌آییم. ما در عین به رسمیت شناختن انجمن، از ثبت آن در چارچوب‌های محدود کننده فعلی خودداری می‌کنیم چرا که هرگونه پذیرش ساختارهای قدرت را، مخالف روح خودجوش حرکت جمعی خویش می‌دانیم. ما انسانی زندگی می‌کنیم و چارچوب‌های ذهنی خود را، محدودیت‌های بیرونی نمی‌پنداریم. ماشان انسانی خود، حق حیات خود، آزادی خود، برابری خود و در نهایت امنیت خود را حق مسلم خویش تصور کرده، حریف را در وضعیتی قرار می‌دهیم که مجبور به نمایش وجود یا عدم وجود عینی این حقوق در جامعه باشد. اگر به وجود آن‌ها گواهی داد، جامعه به سمت آگاهی و مشارکت حرکت خواهد کرد و اگر این حقوق به رسمیت شناخته نشد، ما محدود کننده آن نبوده، حریف به عریانی ناقض آن‌ها خواهد بود. در آن وضعیت، ما انسانی زیسته و عمل کرده‌ایم و امید داریم که مردم با مشارکتی آگاهانه، پس از مشاهده عریان خشونت، از بازتولید آن دست کشند.

از آنجایی که معتقد به‌شان والای انسانی هستیم افراد را نه در چارچوب‌های صلب جنسیتی، قومی- نژادی، مذهبی، ملی که به عنوان انسان می‌نگریم. بنابراین با احترام به جنبش‌های ملی (تاسیونالیستی)، زنان (فمینیستی) و ضدتبعیض نژادی به جنبش انسانی معتقدیم.

نامردان زمانه!

به روزگاری که عده‌ای دلسوزانه در حال تلاش برای تغییر «شرایط موجود» بودند، عده‌ای دیگر سودجویانه مشغول استفاده از «شرایط موجود» شدند. کسانی که آرزوها و آرمان‌های مردمی رنج‌کشیده را به باد فنا می‌دهند و حتی گستاخانه به آنان فخر هم می‌فروشند. کسانی که مصیبت‌ها و بحران‌های اجتماعی را به چشم فرصتی منفعت‌طلبانه می‌نگرند و آینده جامعه‌ای را به گرداب تباهی خویش می‌کشند. آنانی که دیروز و امروز و آینده ایران را ویران کرده‌اند.

در این میان هستند ایرانی نماهایی فرهیخته و از خود بیگانه(بی‌هویت) شده، که به شکل طنزآمیزی بجای مصلحت‌اندیشی و ساختن آینده، دیگر فقط حال خود را می‌بینند و منفعت روز خویش را می‌سنجند، بطوری که انگار رسما بهبود جامعه را به زیان منافع خود می‌دانند.

کسانی که با کمال وقاحت و پُررویی، از تمامی عارضه‌ها و معضلات اجتماعی و رفتاری (گسست و شکاف نسلی) جامعه بهره می‌جویند و به همنوع خود خیانت می‌کنند تا فقط بتوانند منافع بیشتری را تصاحب کنند. آنهم با این امید که شاید اینگونه بتوانند به یکسری از اهداف و آرزوهای آرمانگرایانه دست نیافتنی خود کمی نزدیک‌تر شوند. و اینگونه است که امنیت جامعه و روند پیشرفت کشور را به خطر انداخته و دارند درخت کهنسال میهن را از درون تهی کرده و تیشه بر ریشه خود می‌زنند.


تبعیض و جانبداری اصل نامردی است:

ویدیو‌های زیر را اگر با دقت نگاه کنید، میبینید جادی ابایی از اسم بردن دیگران ندارد، اما هیچ وقت اسمی از دوست صمیمی‌اش دانیال بهزادی به زبان نمی‌آورد.

من همین سوال رو بهمراه سوالات دیگری از جادی پرسیدم، و ازش خواستم در ویدیو رادیو گیگ بعدی حتما توضیح بده یا از خودش دفاع کنید. پیشنهاد می‌کنم این رشته توییت را کامل مطالعه کنید.

اما جادی در رادیوگیگ-شماره ۱۲۰ به بدترین و شدیدترین حالت ممکنه بر علیه ابرآروان گارد گرفت، و آنها را مقصر نشان داد.

آری بعضی وقت‌ها باید چیزی را تمام کرد. آدمی بزرگتر از آنست که در حصار کوچک و بسته‌ای بماند. پشت دیوارهای کهنه و سقف‌های کوتاه و دهلیزهای دلتنگ، پر است از افق‌های تازه و کوهستان‌های بلند و چشم‌اندازهای فراخ. شروع کردن جسارت می‌خواهد و تمام کردن شهامت.

جادی شنیده‌ای که می‌گویند:

لینک کوتاه این صفحه: https://toofan.soozanchi.ir/q58k

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *