شاید هنوز خیلی از ما ایرانیان هنوز متوجه این حقیقت نشدهایم که خیلی از برخوردهای بد، فسادها و مشکلات و معضلاتی که در کشورمان وجود دارند، فقط بخاطر وجود منافقین داخلی است. منافقین آن کسانی هستند که فکر و اندیشهشان یک جور میگوید، زبانشان جور دیگری، درست بر ضد آن. احساسات و عواطفشان در یک جهت است، ولی تظاهرات ظاهریاش در جهت دیگری است. بد نیست کمی بیشتر با خصوصیات بارز منافقین آشنا شویم.
منافقین افرادی هستند که احساس تعلق اجتماعی ندارند، بطوری که مصالح شخصی آنها نسبت به منافع اجتماعی در ارجحیت است، لذا تعهد چندانی به رشد و پیشرفت جامعه خود و اعتلای فرهنگی، علمی و اقتصادی آن ندارند و نخواهند داشت.
منافقین افرادی هستند که به شعور و اخلاق اجتماعی هیچ تعهد و اعتقادی ندارند؛ هیچ اهمیتی به درست و غلط بودن رفتارهای خود نمیدهند و به همین دلیل خیلی راحت احساسات و حقوق دیگران را نادیده میگیرند و آنرا لگد مال میکنند.
منافقین افرادی هستند که برای آنها اصلا مهم نیست چه بر سر دیگران میآید و بگونهای که در رفتار اینگونه افراد هیچ احساس گناه یا ندامتی اصلا دیده نمیشود.
منافقین افرادی هستند که هیچ احساس مسئولیتی در قبال دیگران ندارند، به اصول اخلاق حرفهای پایبند نیستند و برای کسب منافع بیشتر حاضرند به هر کار ناسالمی تن بدهند تا بتوانند با کنار زدن دیگران از فضا و بستر رقابت خیلی سریع به اهداف خود دست پیدا نمایند.

منافقین گرگهایی در پوست بره و دروغی در نقش راستین هستند
منافقین از همان جنس خود مردم عادی هستند، ولی چون پوپولیست و عوامفریب هستند، براحتی با ریاکاری، دورویی و تملق (چاپلوسی، چرب زبانی)، گزافهگویی و شعارزدگی؛ با بیان سخنان عوامپسندانه و انجام کارهای سطحی و سمبلیک و بدون ترس و هراس از عواقب و نتایج کارهایشان میتوانند خودشان را شوآف کنند و اینگونه خیلی سریع در میان مردم زودباوری که صد حرف نادرست را راحتتر از یک حرف درست باور میکنند دیده شوند. بطوری که آنها به راحتی قادر هستند اعتماد مردم را به خودشان جلب کنند و حتی آنها را نیز با خود همراه بسازند.
و بدین ترتیب است که منافقین در ادامه فعالیتهایشان آهسته و پیوسته به چرخههای مختلف جامعه و سلسله مراتب مدیریتی حکومتی کشور نفوذ میکنند. حال برخی در قالب لباس و ظاهر بسیجی به سلسله مراتب بالاتر حکومت نفوذ میکنند و برخی دیگر در قالب ژست هنرمند، روشنفکر با ژستهای فرهیختگی وارد حوزه فرهنگ و شبکه آموزشی کشور میشوند و برخی در قالب متخصص، مشاور، خبرنگار، کنشگری و… وارد لایههای پایینتر میشوند و رسالت اصلی خودشان را آغاز میکنند. یعنی تا میتوانند در بین مردم یک جامعه نفاق و تفرقه ایجاد میکنند.

یا حق
وظیفه اجتماعی و انسانی هر کس است که در حد توان و اطلاعات خود در قبال رنجهای بشری و فریب و بهرهکشی از تودهها و هرگونه عمل ضدبشری مقابله و مبارزه و روشنگری کند. سکوت و بیتفاوتی در حکم موافقت و یا رضایتِ ضمنی است. رضایتی که موجب تباهی جامعه، ظلم به بشریت و ظلم به نسلهای آتی خواهد شد.
هر شخص و مقام و تشکل و رسانهای که از روی درک مسئولیت اجتماعی، در برابر سوءاستفاده کنندگان از معضلات رفتاری جامعه دست به روشنگری بزند، برای رفع آن معضلات رفتاری بکوشد و افکار عمومی را متوجه عواقب و پیامدهای آن کند، گامی در راه افزایش دانایی و در نتیجه دستیابی به جامعهای آرمانی برداشته است. سرعت و بلندی این گامها در قیاس با پیوستگی و تداوم آن اهمیت کمتری دارد.
👈با روشن کردن فیلترشکن، شما میتوانید ویدیوهای این مطلب را ببینید.👉
جناب آقای محمد تشکری؛
قائم مقام مدیر عامل و دبیر انجمن نرمافزارهای آزاد/متنباز
دیگر بر کسی پوشیده نیست که جنابعالی یکی از قدیمیترین کاسبان نرمافزار آزاد ایران هستید، آن هم کاسبی که فقط و فقط بدنبال گرفتن رانت، ارتزاق از بیتالمال او پر کردن جیب خودش و اطرافیانش است. شخصی که بر عکس تظاهرات و ادعاهایی که دارد، تنها کاری که خیلی خوب آن را بلد است، فرصتسوزی و نابود کردن سرمایههای مادی، معنوی، اجتماعی یک ملت و پایمال نمودن حقوق دیگران در جهت منافع شخصی خود است.
به اطلاع شما میرسانم، احیانا اگر نزد خود فکر میکنید که اینجانب در مورد شما دارم قضاوت اشتباه میکنم، کافیست در دفاع از خودتان و در راستای پاسخگویی به جناب آقای خامنهای و پیرو موضوع «نارضایتی ایشان از وابستگی کشور به پلتفرمها و سکوهای آمریکایی» به خودتان لطف کنید و توضیح بدید که چرا شما و کلیه همکارانتان گذشته و امروزتان نتوانستید در عرض مدت بیش از بیست سال موفق به تولید و بکارگیری یک سیستمعامل بومی/امن ملی بشوید؟ همچنین بگویید که از پروژه ملی زمین چه خبر و الان کجاست؟ و اصلا چرا این پروژه ادامه پیدا نکرد؟




قضاوت کنید:
در پیشنویس سوم طرح قانون «حمایت از حقوق کاربران و خدمات پایه کاربردی فضای مجازی» چنین آمده است:
ماده ۷- وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات موظف است در صورت عدم اقدام بخش خصوصی و غیر دولتی نسبت به ایجاد خدمات پایه کاربردی مورد نیاز کشور، خود راسا نسبت به ایجاد آنها از طریق منابع صندوق حمایت از خدمات پایه کاربردی اقدام کند. تعیین مصادیق خدمات کاربردی مذکور و راهبری لازم در ایجاد آن توسط مرکز ملی فضای مجازی انجام می شود.
عباس مرادی، مدیرکل نظارت و ارزیابی فناوری مرکز ملی فضای مجازی در پاسخ سوال من چنین فرمودند که محض اطلاع زمین سال ۹۲ تحویل مرکز ملی فضای مجازی داده میشود و با تاسف فراوان ایشان یا همکاران محترمشان تا امروز هنوز موفق نشدهاند که این پروژه ملی بسیار مهم را پیگیری نمایند تا تجاریسازی شود. البته بودجه آنرا گرفتهاند، ولی ….
حالا شما بگویید آیا بنظر شما این افراد قادرند ماده ۷ را اجرایی کنند، که آنرا دارند بصورت قانون در میاورند؟
آخرین فرصت
برای پاسخگویی به سوالات و ابهامات
جناب تشکری، متاسفانه فرصت شما به پایان رسیده است.
نوبتی هم که باشد، این دفعه دیگه نوبت سید عباس مرادی است!
بزودی مطالبشون آماده انتشار میشود. الحساب این موارد زیر بطور موقت اینجا باشند :))
سید عباس مرادی
مدیرکل نظارت و ارزیابی فناوری مرکز ملی فضای مجازی
علت اینکه من به جنابعالی و مرکز ملی فضای مجازی هیچ اعتمادی ندارم! بیشتر به خاطر امالفساد فضای مجازی(محمدرضا حقیری) است. انسانی مریض و فاسد که اتفاقا زیر نظر غیر مستقیم شما و با همکاری برخی از دوستان دیگرتان چون جناب آقای محمد رازیان – از بچههای موسسه فضای مجازی سراج – داشتند بر روی برخی پروژههای ملی/بومی آن هم به ارزش ۵ میلیارد تومان در یکی از زیرمجموعههای وابسته به جناب آقای دکتر رسول جلیلی فعالیت میکردند.
شواهد اینگونه بنظر میرسد که این فرد به احتمال زیاد با همراهی و پشتیبانی و البته سفارش ویژه شماها بود که توانست با انتصاب یکسری اتهامات واهی به اینجانب برایم پروندهسازی قضایی درست کند. حال شما خودت از نزدیک به این ولنگاریهای واقعی در فضای مجازی خوب بنگر و بگو من نوعی واقعا بر مبنای چه چیزی باید به شما و سایر افراد مرتبط با مرکز ملی فضای مجازی اعتماد و اطمینان کنم؟!
👇👇👇👇👇👇

نکته جالبی که این وسط وجود داشت این بود که سید عباس مرادی، مدیرکل نظارت و ارزیابی فناوری مرکز ملی فضای مجازی، بجای اینکه به فکر انجام وظایف مهم و اصلی خودش باشد، ظاهرا خیلی نگران مباحث و حواشی بودند که پیرامون انجمن نرمافزار آزاد و متنباز شکل میگرفتند. ظاهرا از نزدیک همه آنها را تعقیب و پیگیری میکردند😏.


آخرش نفهمیدdم کدام یک از این تلاشگران ولایتمدار و انقلابی است و کدام معاند و مخالف نظام و …
😟😟😟😟😟

کاش آقایانی
چون سید عباس مرادی و عباس طاهری و کلیه کسانی که نگرانی ولنگاری فضای مجازی هستند
به این سوال پاسخ دهند که آیا آنچه را مشاهده کردید دقیقا همان ولنگاری و نفوذ نیست؟
در میان راه بود که پروژه سیستم عامل رو رها کردند و رفتند سر وقت تولید(دزدی) یک پیامرسان بومی امن!
گویی از قبل اطلاع داشتند که طرحی بنام «طرح قانون حمایت از حقوق کاربران و خدمات پایه کاربردی فضای مجازی» در راه است.



پشت صحنه یکی از رانتهای
«طرح قانون حمایت از حقوق کاربران و خدمات پایه کاربردی فضای مجازی»
👇 👇 👇
👇 👇 👇
👇 👇 👇
👇 👇 👇
اما دشمن روحش هیچ خبر ندارد که هنوز هستند کسانی که اهل کوفه نباشند.
جهت کسب اطلاع بیشتر و مطلع شدن از جزئیات
مرتبط با این موضوع، لطفا به صفحات بعدی مراجعه نمایید.