محتواهای این سند در وضعیت چرکنویس است و هماکنون درحال سپری کردن فرایند تدوین، تکمیل و بازنگری مجدد محتوا میباشد. حذف شدن این پیام به معنای انتشار نهایی این سند میباشد، که از طریق این کانالها در تلگرام و بله این موضوع حتما اطلاعرسانی خواهد شد.
در انتخابات پیشرو بنده مشارکت نمیکنم چون…
ویدیوهای بالا ابتدا در این دو پست(+ و +) در کانال تلگرام منتشر شدهاند. توضیحاتی نیز دارند که پیشنهاد میکنم، ابتدا آنها را مطالعه نمایید و بعد ویدیوهای زیر را نگاه کنید. فعلا الحساب باید منتظر باشیم تا ببینیم جناب دادستان کل کشور چه تصمیمی اتخاذ میکنند و تکلیف نهایی بنده چه میشود.
مستندات اثبات حضور یک داعش طی ۱۴ سال در معاونت امور فضای مجازی و کارگروه تعیین مصادیق مجرمانه دادستانی کل کشور
مدیر داعشی: راز بقاء
مدیر داعشی: تاریخچه و چگونگی نفوذ
مدیر داعشی: اثبات داشتن تفکرات داعشی!
این شخص داعشی، یعنی همین جناب آقای مهدی امیری، که در یکی از معاونتهای حضرتعالی مشغول به ظلم و ستم بر مردم ایران میباشند. در دفاع از اختلاف مبنایی که در اعتقاداتش با سایر شیعیان دارد، یعنی اعتقاد به «حکومت دینی بر مردم» که رسما از یکطرف در جهت مخالف نظر رهبری، علمای اعظم شیعه و حتی مردم ایران است و از طرف دیگر همسو و هم جهت با تفکرات افراطی داعشیها است.
همانطور که در تصاویر مشاهده میکنید، خطاب به شخصی چنین اظهار میکند که او «معتقد است که حاکم باید به آنچه به صلاح مردم است عمل کند. نه آنچه مردم میپسندند ولی به ضررشان است». از این صحبت براحتی میتوان چنین برداشت کرد که او خودش را به نوعی نماینده برحق خدا بروی زمین و حاکم دینی بر مردم فرض میکند.
چرا که در ادامه این اظهارات گوهر بار خویش این چنین بیان میکند که: «در تصورش این است که پیامبر و معصومین(ع) هم اینگونه بودند.». پس مشخص و واضح است که این شخص، گویا خودش را نیز، هم سطح با این بزرگواران فرض میکند.
اما نکته قابل توجه آن اینجاست که در راستای تایید این تصورات الهی خویش، در ادامه تاکید میکند: «کمااینکه قرآن نیز صراحتا چنین توصیه نموده که …» و بعد به چند آیه بطور ناقص و تقطیع شده از آیات قرآن اشاره میکند و برای هر یک از آنها ترجمهای تحریف شده و جاهلانه ارائه میدهد.
برای درک و فهم از عمق جاهلیت این شخص کافیست که شما یکایک این آیات را در قرآن جستجو کنید تا خودتان مشاهده کنید که این آیات تحت چه کانتکسی، پیرامون چه مباحث و موضوعاتی به پیامبر(ص) توصیه شده است. وآیا منظور خداوند از این توصیهها این بوده که پیامبر(ص):
از خواستههای یک ملت ۸۰ میلیون نفری که اکثریتشان مسلمان و شیعیان هستند و از کوچک و بزرگشان به وضعیت اسفناک فیلترینگ و اختلالات اینترنت بینالملل اعتراض دارند و رنج میبرند، تبعیت نکند؟
یا از خواستههای کافرین و مشرکین تبعیت و پیروی نکند!
[ترجمه مکارم شیرازی]: پس به همین خاطر تو نیز آنان را به سوى این آیین واحد الهى دعوت کن و آن چنان که مأمور شده اى استقامت نما، و از هوى و هوسهاى آنان پیروى مکن، و بگو: «به هر کتابى که خدا نازل کرده ایمان آورده ام و مأمورم در میان شما عدالت کنم؛ خداوند پروردگار ما و شماست؛ نتیجۀ اعمال ما از آن ما است و نتیجۀ اعمال شما از آن شما، خصومت شخصى در میان ما نیست؛ و خداوند ما و شما را در یک جا جمع مى کند، و بازگشت (همه) به سوى اوست!»
[ترجمه الهی قمشهای]: بدین سبب تو همه را (به دین اسلام و کلمۀ توحید) دعوت کن و چنان که مأمورى پایدارى کن و پیرو هواى نفس مردم مباش و بگو که من به کتابى که خدا فرستاد (قرآن) ایمان آورده ام و مأمورم که میان شما به عدالت حکم کنم، خداى یگانه پروردگار همۀ ما و شماست، (پاداش) عمل ما بر ما و عمل شما بر شماست (و پس از تبلیغ رسالت) دیگر هیچ حجت و گفت و گویى بین ما و شما باقى نیست خدا (روز جزا براى حکم حق) میان ما جمع مى کند و بازگشت همه به سوى اوست
[ترجمه انصاریان]: پس آنان را [به سوى همان آیینى که به تو وحى شده] دعوت کن، و همان گونه که مأمورى [بر این دعوت] استقامت کن، و از هواهاى نفسانى آنان پیروى مکن و بگو: به هر کتابى که خدا نازل کرده ایمان آوردم، و مأمورم که در میان شما به عدالت رفتار کنم؛ خدا پروردگار ما و شماست؛ اعمال ما براى خود ما و اعمال شما براى خود شماست؛ دیگر میان ما و شما [پس از روشن شدن حقایق] هیچ حجت و برهانى نیست؛ خدا ما و شما را [در عرصه قیامت] جمع مى کند، و بازگشت به سوى اوست
[ترجمه برگرفته از تفسیر نور]: پس (اى پیامبر) به خاطر آن که (اهل کتاب دچار شک و تردید یا عناد و لجاجت با تو هستند، آنان را به راه حقّ ) دعوت کن و برآن پایدارى نما آن گونه که فرمان یافته اى و خواسته هاى آنان را پیروى مکن و (به آنان) بگو: به هر کتابى که خدا نازل کرده است ایمان دارم و فرمان یافته ام تا میان شما به عدالت حکم کنم خداوند، پروردگار ما و شماست اعمال ما براى ما و اعمال شما براى شماست (و هیچ کدام مسئول کارهاى دیگرى نیستیم) هیچ حجّتى میان ما و شما (ناگفته) نمانده است خداوند (در قیامت) میان ما جمع خواهد کرد و بازگشت همه به سوى اوست
اگر خدا میخواست آنان [به طور اجبار] شرک نمیآوردند، [ولی خواست خدا آزادی انسان در انتخاب است] و ما تو را بر آنان نگهبان و کارساز قرار ندادیم تا آنان را به اجبار به پذیرش دین وادار کنی.(۱۰۷)
[ترجمه فیضالاسلام]: و (چون پیروان غیر قرآن کریم که کلام و سخن خدا است گمراه و گمراه کنندهاند به پیغمبر اکرم خطاب و به دیگران شنوانده میفرماید:) اگر از بیشتر کسانی [کفّار و گمراهان و نادانان] که در زمیناند [و همیشه اکثریّت و بیشتری را ایشان در دست داشته و دارند، و مردم دانشمند و اهل حقّ اندک بودهاند] پیروی کنی ترا از راه [دین و آئین] خدا گمراه میکنند، ایشان [کفّار در آنچه میگویند و دیگران را به آن راهنمایی مینمایند] جز ظنّ و گمان را پیروی نمیکنند [و گمانشان آنست که پدرانشان بر حقّ بودهاند] و نیستند آنان مگر آنکه دروغ میگویند [که میته و حیوان خود مرده را حلال دانسته و به مسلمانان میگفتند: خدا آن را ذبح کرده و کشته، شما حیوانی را که میکشید میخورید، و حیوانی را که پروردگارتان کشته نمیخورید]
[ترجمه برگرفته از تفسیر خسروی]: و اگر تو (در امور دین خودت) اطاعت از اکثریّت مردم روی زمین را (که کافران و مشرکانند) بکنی (و با آنچه خدا نازل فرموده است مخالفت نمائی) ترا از راه خدا (و سبیل عدل و حق و صراط مستقیم) گمراه میسازند زیرا آنها جز پیروی گمان نمیکنند (و هرچه از آنها صادر و ناشی میشود مبنی بر قطع و یقین نیست و از حجج عقلیه و براهین الهیّه دوراند و گفتار و رفتارشان تمام مبنی بر پندار و حدس است) و آنچه میگویند و میکنند جز دروغ و حدس و تخمین نمیباشد
[تفسیر نمونه]: میدانیم آیات این سوره در مکه نازل شد و در آن زمان مسلمانان شدیدا در اقلیت بودند، گاهی اقلیت آنها و اکثریت قاطع بت پرستان و مخالفان اسلام، ممکن بود این توهم را برای بعضی ایجاد کند که اگر آئین آنها باطل و بیاساس است چرا اینهمه پیرو دارند و اگر ما بر حقیم چرا اینقدر کم هستیم؟! در این آیه برای دفع این توهم که به دنبال ذکر حقانیت قرآن در آیات قبل ممکن است پیدا شود، پیامبر خود را مخاطب ساخته، میگوید: «اگر از اکثر مردمی که در روی زمین هستند پیروی کنی ترا از راه حق گمراه و منحرف خواهند ساخت»! (وَ إِنْ تُطِعْ أَکْثَرَ مَنْ فِی اَلْأَرْضِ یُضِلُّوکَ عَنْ سَبِیلِ اَللّٰهِ). در جمله بعد دلیل این موضوع را بیان میکند و میگوید: علت آن این است که آنها بر اساس منطق و فکر صحیح کار نمیکنند، «راهنمای آنها یک مشت گمانهای آلوده به هوی و هوس و یک مشت دروغ و فریب و تخمین است» (إِنْ یَتَّبِعُونَ إِلاَّ اَلظَنَ وَ إِنْ هُمْ إِلاّٰ یَخْرُصُونَ).
[ترجمه الهی قمشهای]: سپس ما تو را بر شریعت کامل در امر دین مقرر فرمودیم تو آن را کاملا پیروی کن و هیچ پیرو هوای نفس مردم (مشرک) نادان مباش.
[ترجمه انصاریان]: سپس تو را [در امر نبوّت و دین] بر آیینی ویژه و کامل قرار دادیم؛ بنابراین از آن پیروی کن و از هواهای نفسانی کسانی که [به حقایق] معرفت و آگاهی ندارند، پیروی مکن
[ترجمه برگرفته از تفسیر جامع]: پس ما تو راای محمد بر شریعت کامل در امر دین قرار دادیم آن را پیروی کن و هیچ پیرو هوای نفس مردم مشرک نادان مباش
[ترجمه مشکینی]: سپس تو را بر شریعتی (خاص) از امر (کلّی دین، یعنی شریعت اسلام در برابر شریعتهای چهارگانهٔ گذشته) قرار دادیم؛ پس، از آن پیروی کن و هرگز از هواهای کسانی که دانش ندارند (کفّار و مشرکان) پیروی مکن
حال بر اساس آنچه بیان گردید، به سوالات زیر پاسخ بدید:
بنظر شما چه کسانی، شیعیان رو جزو کافرین و مشرکین قلمداد میکنند؟!
آیا بجز داعشیها و کسانی که تفکرات افراطی آنها را دارند، شما گروه دیگری هم سراغ دارید؟
احتمالا میبایست تا امروز بارها و بارها اسم شبکه اجتماعی ایکس یا همان توییتر سابق به گوشتان خورده باشد و یا حتی الان جزو یکی از اعضای این شبکه اجتماعی باشد. شبکه اجتماعی ویراستی هم نسخه داخلی و بومی شده همین پلتفرم است:
قدم دوم: با موسس و مدیرعامل ویراستی آشنا شوید
موسس و مدیرعامل شبکه اجتماعی بومی و ایرانیساخت ویراستی، یعنی جناب آقای مهندس مهدی انجیدنی، در پروفایل ویراستیاش، خودش را این گونه معرفی کرده است:
جناب آقای مهدی انجیدنی، احیانا اگر به خاطر داشته باشید، چندی پیش در سفری که بهمراه جناب آقای دکتر عیسی زارعپور وزیر قطع ارتباطات ایران با دنیا، به روسیه داشتید، در کانال شخصی خود در پستی چنین اظهاراتی را بیان نموده بودید:
شبکه اجتماعی VK روسیه، اکثر زیرساختها و زیرسیستمهایش تولید برندهای اروپایی و آمریکایی است.از زیرساخت ذخیره سازی ابری گرفته تا زیرساختهای تماس صوتی و تصویری و هسته پیام رسانی. اکنون با تحریم شدن روسیه، تا چند ماه دیگه که لایسنس سالانه نرم افزارها و زیرساختهایی که خریده اند، تمام بشه، دچار مشکلات مهمی خواهند شد. در جلسهای که با مدیران ارشد VK داشتیم، پیشنهاد شد تا طی یک تفاهم نامه در جهت انتقال تکنولوژی و فروش زیرساختهای نرم افزاری کاملا بومی و ابری گپ به VK ، همکاری دو مجموعه آغاز بشه. ماشالله به جوانان متخصص ایرانی که بدون وابستگی به غرب همه زیرساختهای مورد نیاز خودشون را داخلی و کاملا بومی تولید میکنند.
و در پست دیگری نیز چنین بیان داشتید که:
چند پیام رسان بزرگ روسیه این روزها شرایط حادی برای تامین زیرساختهای فناوری شون دارند. زیرا این پیامرسانها، تقریبا ۸۰٪ از کل پروژهشان زیرساختهای آمادهای است که به صورت لایسنسهای سالانه از شرکتهای آمریکایی و اروپایی خریداری می کردند و اکنون آنها روسیه را تحریم کرده اند. ما در جلساتی که با آنها داشتیم ضمن ارائه محصولات و فناوریهای بومی گپ ، اعلام آمادگی کردیم، بخشی از زیرساختهای نرمافزاری حیاتی آنها را تامین کنیم و برای خدمات نگهداری زیرساخت در کنار آنها باشیم. محصولات زیرساختی ما از نظر فنی و سطح فناوری کاملا مورد تایید مدیران فنی این شرکتهای قرار گرفت.
با وجود اینکه شرایط بحرانی از نظر زیرساخت دارند اما دو شرط برای این کار اعلام کردند: ۱- اینکه محصولات ما بتواند تایید امنیت از نهادهای حاکمیتی روسیه را دریافت نماید. ۲- شرکت ما در روسیه دفتر فعال و نماینده تام الاختیار پاسخگو داشته باشد.😋(این انتظاراتشون چقدر شبیه به انتظارات حکمرانان داخلی خودمونه!)
هر دو شرط در واقع برای اطمینان از امنیت کلاندادههای کاربران روسی و جز استانداردهای بین المللی در حوزه ارتباطات است. به امید خدا در حال پیگیری موضوع هستیم.
نکات قابل تامل:
🔸 وضعیت امنیت کلاندادههای کاربران ایرانی در پلتفرمهای خارجی را با سایر کشورهای جهان مقایسه کنید !!! 🔸 چقدر ما بر زیرساختهایی که دادههای کاربران ایرانی را نگهداری می کنند، نظارت داریم و از امنیت کلاندادههای کشور اطمینان داریم 🔸 پلتفرمهای خارجی که حاکم دنیای مجازی کشور ما هستند، چقدر در کشور ما دارای نماینده تام الاختیار و پاسخگو هستند؟!
جناب آقای مهندسی انجیدنی؛
اینجانب دقیقا پیرامون همین نکات قابل تاملی که شما بدانها اشاره کردید، از جنابعالی چند سوال دارم که آنها را بهمراه توضیحات و جزییات لازم در ویدیو زیر مطرح کردهام تا بتوانم آن را بدست شما برسانم.
به همین خاطر از شما انتظار میرود، بعنوان کسی که خودش دغدغه امنیت کلاندادههای کاربران ایرانی را دارد و از قضا دستی هم در آتش دارند، به این سوالات پاسخی شفاف، منطقی و بر اساس واقعیات امروز جامعه(یعنی انتظارات حکمرانان فضای مجازی ایران) بدهید🙏.
مستندات مرتبط با این مطلب هماکنون در حال بارگذاری و تکمیل میباشد. فلذا این سند بصورت موقت منتشر شده و محتوای آن به مرور تکمیل میگردد.
مقدمه
پیرامون این موضوع قبلا توضیحات لازم و کافی رو در این رشته توییت بیان نموده و اطلاعرسانی کردم. به همین دلیل فعلا از تکرار آن در این مطلب به دلیل ذیق وقت خودداری کرده و پیشنهاد میکنم قبل از هرچیزی ابتدا این توضیحات را مطالعه نمایید و بعدش نگاهی به این مستندات بیندازید و خودتان قضاوت کنید:
برخلاف جادی! من رسما معتقدم #ماستودون، از هر نظری که فکرش را بکنید چه از نظر فنی و چه از نظر غیر فنی، نه تنها آلترناتیو خوبی برای توییتر نیست! برعکس جایگزین بسیار بسیار خطرناکی است برای همه ایرانیان است.
چرا کوچ و مهاجرت از توییتر به ماستادون برای شما خطرناک است!
آنچه را که باید از گذشتهها بدانید…!
حالا اگر ازتون سوال پرسیدن شرافت را از که آموختید؟! باید بگید از جادی و دانیال بهزادی 👇👇👇👇
حالا یه سوال: بنظرتان امکان داره روزی بیاد که جادی! همانگونه که بر علیه #ابرآروان جبهه سختی را گرفت و …، همان جبهه را نیز در مقابل دوست صمیمی خودش یعنی دانیال بهزادی اتخاذ کند؟! و در مورد خیانتهایی که او مرتکب شده است صحبت کند و طرفدارانش را به راه راست هدایت کند؟🤔
آیا امکان دارد روزی جادی در رادیوگیگ معروف خودش نسبت به عواقب پروژههایی که دانیال بهزادی و محمد تشکری و سایر دوستان و همکارانش در تیم کمیته صیانت قرارداد آنرا بسته و به اجرا رساندهاند مثل پروژه «مخزن ملی منابع متن باز»[لینک دیگر] اطلاعرسانی بکند؟!
سرانجام فرمانده ارشد گروهک نفوذی جبههٔ انقلابنمایی در فضای مجازی، سوپر انقلابی و سوپر ولایتمدار مملکت، جناب کارشناس ارشد، استاد روحالله مومننسب، در تاریخ ۱۳ آذر ۱۴۰۲، خودش در کانال گروهکش در پیامرسان بله(آرشیو)، از دستورالعمل مشترک اعضای #نفوذ سایبری گروهک خود به نهادهای دولتی و انقلابی کشور، پرده برداشت و آنرا بصورت عمومی در کانالش افشا کرد.
من وقتی داشتم نگاهی به این دستورالعمل میانداختم، همان لحظه سریع متوجه شدم که این دستورالعمل، دقیقا همان دستورالعملی است که شخص خود استاد و کارشناس ارشد، روحالله مومننسب و سایر اعضای نفوذی گروهکش، از جمله کارشناس ارشد سواد رسانهای، جناب استاد علیرضا آلداوود، سالهای سال است که دارند بند به بند آنها را در فضای مجازی ایران اجرا میکنند تا از این طریق و بدین شیوه بتوانند در میان مردم و مسئولین و آحاد جامعه، نفاق و تفرقه ایجاد کرده و جامعه را دو قطبی بکنند.
گروهک جبهه انقلاب اسلامی: سربازان گمنام امام زمان(ع)، با استاد سیدعلیرضا آلداوود آشنا شوید!
لذا بر این اساس بود که در راستای انجام فرضیه امر به معروف و نهی از منکر، وظیفه خودم دانستم، طی این گزارش که با اسناد و مدارک کافی و قابل قبول همراه است، بتوانم به شما مخاطبین عزیز، اثبات نمایم که یکایک این دستورالعملها، دستورالعمل کدام نفوذی است.
به این امید که بتوانیم با اطلاعرسانی بیشتر و مطالبهگری جمعی از قانون، بتوانیم جلوی فعالیتهای مخرب این شخص و گروهکش را بگیریم، قبل از اینکه بخواهد بیشتر از این به همه جوانب زندگی ما به اسم انقلابگری گند نزند و با ایجاد ناامیدی بیشتر در ما، همه ما رو بسمت بازی در پازل دشمن و براندازی سوق بدهد.
لطفا قبل از مطالعه این گزارش، حتما به توصیهها زیر توجه داشته باشید(کلیک کنید).
۱- این گزارش بصورت مقطعی کامل میگردد، متاسفانه برخی از مستندات آن هنوز آماده انتشار عمومی نیستند. ۲-حتما فیلترشکن خودتان را روشن کنید تا مستندات ویدیویی را نیز بتوانید مشاهده کنید. ۴- بدلیل تنوع و حجم محتوا، این احتمال وجود دارد که چیدمان گزارش در موبایل بهم ریخته و بخوبی نمایش داده نشود. فلذا بهتر است آنرا در کامپیوتر مورد مطالعه قرار دهید.🙏
شاخصهای شناخت یک نفوذی واینکه چگونه نفوذیها را بشناسیم؟
ناصر قرهباغی: نحوهی شناخت یک نفوذی، بررسی سوابق افراد است. البته شاید سوابق شخصی بد بوده ولی توبه کرده، لذا شاخص دوم روابط افراد است و شاخص سوم مواضع افراد است. اگر هر سه اینها خراب بود، دیگر نمیتوانیم اغماض کنیم.
متأسفانه الان با کسانی روبرو هستیم که هم سوابقشان خراب بوده،هم روابط دیروز و امروزشان؟ مواضعشان هم …؟ نمیشود اینها خراب باشد، بعد شما بگویید که انشاء الله گربه است.
در بحث استحاله یک مأمور نفوذی اینگونه نیست که به راحتی کشف شود، یک مأمور نفوذی ممکن است نفوذ کند و در سیستم رشد کند تا لیدر یک حزب شود، رشد کند و به پست وزارت برسد با هدفهای مهمتر مثل قبضه قدرت و ایجاد انحراف و اخلال و ناکارآمدسازی سیستم و … بعد چه کار کند؟
بعد همه کار میتواند انجام دهد. بعد میتواند از درون حاکمیت شبکههای نفوذ را حمایت کند، آدمهای خود را بچیند و اصلاً عرصه را به دست بگیرد، مثل اتفاقی که الان افتاده است. در طول این سالها، شبکههای نفوذ در بدنه حاکمیت شکل گرفته است، یک عده آگاهانه و یک عده ناآگاهانه دارند در این شبکه ایفای نقش میکنند.
پس در این مرحله مأمور نفوذی باید در سیستم بماند تا تثبیت شود، آن وقت در فرایند نفوذ میگوییم مرحله اولش هویتسازی است، یعنی یک کسی یا یک تفکر میخواهد نفوذ کند، اولین مرحلهاش هویتسازی یا همان همرنگ شدن و استتار است.
برای فهم این نوع نفوذ «پولُس» مثال خوبی است، «پولُس» که میخواهد در مسیحیت نفوذ کند -کسی که حکم اعدام حضرت مسیح را داده است- اول مسیحی میشود، میگوید من از یهودیت بریدم و به حقانیت مسیح رسیدم که به دنبال آن در مسیحیت رشد میکند و عالم میشود و معارضین و مسیحیت حقیقی را قلع و قمع میکند که امروز شاهدیم دیگر مسیحیتی وجود ندارد، لذا مسیحیت صهیونیست نتیجه آن حرکت است.
دشمنترین دشمنان یهود چه کسی باید باشد؟ مسیحیت. پس مسیحیت صهیونیست یعنی چی؟ این یعنی اینکه دیگر مسیحیتی وجود ندارد، پشتش یهود است، پاپ و غیره همه بازی است، همه دست یهود است، بنابراین نوع سوم نفوذیها اینهایی هستند که می آیند آهسته آهسته از درون مثل اسب تروا عمل میکنند، تا انقلاب را مال خود کنند، حکومت را مال خود کنند.
این فایل pdf که در آن ارتباطات فیمابین برخی از اعضای نفوذی این گروهک را به تصویر کشیدم را حتما ابتدا دانلود کنید و بعد به آن نگاه بیندازید.(حجم فایل ۲۷ مگابایت/ در مرورگر وب بخوبی نمایش داده نمیشود)
۰- اگر خواستی، نفوذی موفقی باشی باید در تمام مسائل، از پوشش و ظاهر گرفته تا بیان دغدغهها و دلسوزی برای مردم، خود را داغتر از آنها نشان دهی تا مسئولیتهای حساس و تصمیمساز را، در بالاترین سطوح کشور و نهادهای انقلابی به تو بدهند. (البته با کمک نفوذیهای قبلی)
برای دیدن نسخه کامل این سند تصویری اینجا کلیک کنید و برای اطلاع از روایت کامل آن، گزارش زیر را مطالعه بفرمایید.
آرشیو/مرادی: حکایت پشکل بازی ما(جبهه پایداری) و انتخابات مجلس
آنچه پیش روی شماست و میخوانید، در حقیقت بازنشر آرشیو یک مطلب قدیمی و البته بسیار مهمی است که در تاریخ سهشنبه ۶ دی ۱۳۹۰ توسط سیدعباس مرادی در وبلاگ قدیمیاش(اعترافات سابق) منتشر شده بود. در این مطلب ایشان به موضوعی اشاره میکند که دقیقا همان سیستم کثیف و شیوه خبیث دوقطبیسازی در جامعه امروز ماست، که متاسفانه برخی از نخبگان(قدرتطلب) نورچشمی نظام جمهوری اسلامی، آن را همواره دارند در کشورمان اجرا میکنند و بعد قرآن بر سر نیزه میزنند و فریاد کشان ادعا میکنند که تمام این اتفاقات! همگی زیر سر دشمن، لیبرال و فلان و بهمان است. پشکل…
۱- بعد از نفوذ باید فقط بدنبال حفظ منافع سیاسی و اقتصادی و اجرای دستورات و خواستههای آمریکایی باشی.
۲- برای حفظ منافع در بحث اینترنت، باید زمینه رشد ابزارهای آمریکایی را در جامعه فراهم کنی و رسیدن به تکنولوژی آنها را کاری غیرممکن و محال جلوه دهی.
۳- ابزارهای وطنی رقیب ابزارهای آمریکایی را شناسایی کن و به هر نحوی در نطفه خفه کن و یا با ایجاد اختلال در آنها باعث نارضایتی مردم از آنها شو. ۳-۱- حتی خودت هم میتوانی نمونهٔ ناموفقی تولید کنی. دقت کن که حتماً به چند ابزار وطنی که نشانگر و نماد «ما نمیتوانیم» باشند، نیاز داری. ۳-۲- ضمناً جوانان نخبه برنامهنویس را شناسایی کن و با استخدام آنها و دادن یک پست اداری و دفتری، مانع پیشرفتشان شو.
👇👇👇👇👇
مومننسب: ویکیهد! پروژه توییتر ایرانی گروهک جبهه انقلاب
مقدمه از رنجی که بردهایم و گردابی که بدان رسیدهایم! به روزگاری که عدهای دلسوزانه در حال تلاش برای تغییر «شرایط موجود» بودند، عدهای دیگر سودجویانه مشغول استفاده از «شرایط موجود» شدند. کسانی که آرزوها و آرمانهای مردمی رنجکشیده را به باد فنا میدهند و حتی گستاخانه به آنان فخر هم میفروشند. آنانی که مصیبتها و بحرانهای اجتماعی را به چشم فرصتی منفعتطلبانه مینگرند و آینده جامعهای را به گرداب تباهی خویش میکشند. آنان که دیروز و امروز و آینده ایران را ویران کردهاند. و اینچنین است که تا هنگام مقابله عمومی با این عده، هیچ تغییر و بهبودی حاصل…
۴- اگر نتوانستی ابزار آمریکاییِ فیلتر شده را رفعفیلتر کنی، آن را تبدیل به تریبونی برای نخبگان کن (مثل توییتر) تا مردم به آن سرازیر شوند و نفوذش احیا شود.
{مستندات این بخش بزودی آماده میشود😁
۵- اگر خواستی ابزار آمریکاییِ خاصی فیلتر نشود، منافع اقتصادی مردم را با آن گره بزن… (مثل اینستاگرام)
۶- اگر ابزار آمریکایی فیلتر هم شد، برای دور زدن فیلترینگ، پوستهای از آن بساز. فیلترینگ را باید بیاثر و حتی پُرضرر جلوه دهی. (مانند تلهگرام) ۷- اگر پوسته هم فیلتر یا بسته شد، بهدنبال تقویت فیلترشکنها باش.
پروژه جاسوسافزار تلگرام طلایی و هاتگرام
از روحالله مومننسب سردسته گروهک نفوذی تا نماینده مجلس جناب آقای نصرالله پژمانفر همگی متفق القول معتقد بوده و هنوز هم هستند که وزارت ارتباطات و وزارت اطلاعات در دولت روحانی، هر دو از پشتیبان اصلی تلگرامی طلایی و هاتگرام میباشند.
اما حقیقت چیز دیگری است!
با هک شدن ایمیلهای کارگروه فیلترینگ و در دسترس قرار گرفتن دیتای آن مشخص شد که پشتیبان اصلی آن در حقیقت معاونت نظارت و پیگیری امور فضای مجازی دادستانی کل کشور بوده و این دو وزارتخانه بدنام شده در این قضیه هیچ نقشی نداشتهاند.
پس چرا اینقدر دروغ به مردم گفتند؟
سوال بسیار خوبی است که پاسخش را سیدعباس مرادی بخوبی بیان کرده است، که این افراد دقیقا کی هستند و دنبال چه اهدافی هستند:
شارلاتانیسم
شارلاتان به آن شخص عوامفریبی گفته میشود که با یک شعار، که بستگی به مقتضیات زمان دارد(مثل موضوع قتلگاه جوانان در فضای مجازی یا #حجاب در لایحه حجاب و عفاف)، پا به میدان میگذارد و عوام مردم را با تظاهر و عوامفریبی گمراه میسازد و آنها را با خودش همراه میکند تا اینگونه بتواند به خواسته و اهداف شخصی خودش یا گروهکش دست پیدا کند.
آیا میدانستید که از اواسط سال ۱۳۹۵، معاونت نظارت و پیگیری امور فضای مجازی دادستانی کل کشور، دو سامانه مختلف برای پالایش محتوای فضای مجازی بنامهای «سامانه پویشگر عدالت» و «سامانه رصد و پایش تلگرام» در اختیار داشته که میتوانسته با کمک آنها از وقوع حوادث سال ۱۳۹۶ جلوگیری کند، اما اینکار را نکرده و شاید برعکس انجام داده است؟🤔
۸- ضمناً دائما اجرای طرحهای پوچ را پیشنهاد بده و بدنبال راهاندازی کارگروهها و سلسله جلسات بدون خروجی و بدون ضمانت اجرایی باش تا هم مسئولین دستگاههای مختلف را درگیر و خسته کنی، هم با خرید زمان برای ابزارهای آمریکایی، باعث رشد و گسترششان در جامعه شوی. (مثل طرح تمسخر آمیز فیلترینگ هوشمند اینستاگرام یا فرصت به تلگرام برای انتقال سرورها به ایران و…)
آیا میدانستید که همین تلگرام آمریکایی! صهیونیستی! که فضای مجازی را به قتلگاه جوانان تبدیل کرده است دقیقا دستاورد همین گروهک نفوذی است؟!
حالا پیدا کنید طی ۱۰ سال گذشته: آمریکا و اسراییل در ایجاد قتلگاه جوانان چه نقشی داشتند؟! و عاملان اصلی فضای ول چه کسانی هستند.
۹- با شناسایی و بکارگیری مدیر کانالها و صفحات پربازدید، افسار آنها را به هر نحوی در دست بگیر و یک رسانه قوی برای خود ایجاد کن تا بتوانی هر مطلبی را که میخواهی به مردم القا کنی و با افترا و تمسخر، صدای مخالفان را خفه کنی.
👆دقت داشته باشید همین اطلاعات کذب و خلاف واقعی که در کانال گروهکش منتشر میکنند! چندین برابرش را در کلاسها و دورهایش به شاگرانش تزریق میکنید و آنها را تحریک و اغوا میکنید.👇
۱۰- اگر میخواهی فیلترشکنها بسته نشوند و یا شبکه ملی اطلاعات راهاندازی نشود و یا ابزارهای داخلی ایرانی جایگزین ابزارهای خارجی نشوند و یا هر کاری که منافعات را به خطر میاندازد اتفاق نیافتد، کلید موفقیت این است که «بلندتر از همه، مشکلات را فریاد بزن و خود را حامی اصلی مردم نشان بده و با طرح مسائل انحرافی و شعارهای فریبنده، علمدار #حق_الناس شو تا هم عامل مشکلات را دیگران نشاندهی و هم تمام مسئولیتهای مربوط به کارهای مهم را، از تصمیمگیری تا اجرا، به عهده تو بگذارند و آنوقت افسار کار را در دست بگیر و انجام نده و یا با ایجاد اختلال، آن کار را شکست خورده و بیهوده نشان بده»…
لطفا قبل از مطالعه این گزارش، حتما به توصیهها زیر توجه داشته باشید(کلیک کنید).
۱- این گزارش به دلایل مختلفی که در بخشهای بعدی توضیح دادهام، بصورت مقطعی کامل میشود ۲- بدلیل برخی حساسیتها، احتمال دارد این گزارش نسخه ناقص آن باشد، نه نسخه کامل و اصلی. ۳-حتما فیلترشکن خودتان را روشن کنید تا مستندات ویدیویی را نیز بتوانید مشاهده کنید. ۴- بدلیل تنوع و حجم محتوا، این احتمال وجود دارد که چیدمان گزارش در موبایل بهم ریخته و بخوبی نمایش داده نشود. فلذا بهتر است آنرا در کامپیوتر مورد مطالعه قرار دهید.🙏
به نام خدا ریاست محترم قوه قضائیه حجت الاسلام والمسلمین جناب آقای محسنی اژیهای
با اهدای سلام و تحیت و تقدیم احترام، همانگونه که خاطر عالی مستحضر است، مطابق اصل ۹ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، در جمهوری اسلامی ایران آزادی و استقلال و وحدت و تمامیت ارضی کشور از یکدیگر تفکیک ناپذیرند و حفظ آنها وظیفه دولت و آحاد ملت است.
هیچ فرد یا گروه یا مقامی حق ندارد به نام استفاده از آزادی به استقلال سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و نظامی و تمامیت ارضی ایران کمترین خدشهای وارد کند
و هیچ مقامی حق ندارد به نام حفظ استقلال و تمامیت ارضی کشور آزادیهای مشروع را، هر چند با وضع قوانین و مقررات، سلب کند.
با این تمهید، زمان را مغتنم دانسته و بر خویش فرض و بایسته میدانم، در چنین لحظات سرنوشتسازی که چشم جهانیان به قدرت و اقتدار خارجی جمهوری اسلامی است، از باب وظیفه و وطندوستی و آخرین ادای دین به آرمانهای (واقعی) انقلاب و بر حسب تکلیف، به عنوان یک شهروند ایرانی، که از قضا جزو یکی از قدیمیترین کاربران اینترنت و فضای مجازی ایران هم شناخته میشوم و در حوزههای مختلف مرتبط با فناوری اطلاعات (IT) مختصر دانش فنی و تخصصی و تجربیات میدانی و مفید و قابل لمسی در کارنامه خوش دارم از یک طرف و از طرف دیگر در راستای اطاعت و تبعیت از دستور خداوند، که ابتدا توصیه فرمودند «اول صلح و بعد جنگ!» و در جهت تبعیت از حکم جهاد تبیین مقام معظم رهبری و همچنین پیرو فراخوان حضرتعالی که در تاریخ ۱۴۰۱٫۰۷٫۱۸ و خطاب به معترضان، اعتراضات اخیر فرموده بودید «اگر سوال، اعتراض، انتقاد و یا ابهامی دارید بیایید با هم گفتگو کنیم».
اینجانب محمد صالح سوزنچی در جهت لبیک گفتن به این فراخوان و به استناد و بهرهگیری از حق قانونی که قانونگذاران کشورم در تبصره ۴ ماده ۵۰۰ مکرر قانون مجازات اسلامی به من دادهاند، تصمیم گرفتم که بدینوسیله شدیدترین اعتراضات خودم را بصورت صریح و بیپرده و به همراه برخی از دلایل مهمی که این روزها باعث شدهاند که اینجانب رسما بطور کامل از نظام جمهوری اسلامی، آینده خودم و کشورم پاک ناامید بشوم و با سرعت فراوانی به سمت براندازی نظام سوق پیدا کرده و آخرین گزینههای پیش رویم را تنها در کف خیابانها بتوانم جستجو کنم، را در غالب این گزارش مکتوب و مستند و به انضمام سایر پیوستهایش در وبلاگ شخصیام بطور عمومی منتشر سازم تا بتوانم آنها را برای استحضار و اقدامات مقتضی، به حضور حضرتعالی و سایر مقامات امنیتی و عالی رتبه کشورم تقدیم نمایم.
واگر دو دسته از مؤمنان با یکدیگر جنگیدند، بین آنها صلح برقرار کنید، واگر یکی از آنها بر دیگری ستم و تجاوز کرد، باگروهی که ستم و تجاوز میکند، بجنگید تا فرمان خدا را برآورده کند.
تا توانسته باشم در راستای انجام فرضیه امر به معروف، نسبت به عواقب شوم آن چیزهایی که باعث گردیدهاند اینجانب به این نقطه برسم، به شما بزرگواران صادقانه هشدار داده و در نهایت با شما اتمام حجت کنم، تا شما نیز از این لحظه بدانید که این اتفاقاتی که برای من افتاده است به هیچ عنوانی، نه زیر سر دشمنان متخاصم نظام است و نه بخاطر تحت تاثیر قرار گرفتن رسانههای غرب و الی توجیهات دیگر…! برعکس دلیل و علت اصل آن بیتوجهی خود شما بزرگواران به همین مباحثی است که در این گزارشها منعکس گردیده است.
در نهایت خدمت شما تاکید کنم که اینجانب حداقل از خودم بطور کامل اطمینان دارم که دیگر قادر به تحمل دیدن، شنیدن و مشاهده ادامه اینگونه فعالیتهای غیرقانونی و مخرب در کشورم نیستم. حتی دیگر قادر به تحمل حضور این نخبگان متظاهر و متوهم به حکمرانی و خائنین به ملت و مملکت، در سطوح بالای حکمرانی کشورم(جمهوری اسلامی) نیستم و رسما دیگر نمیتوانم دیگر به هر بهانهای و توجیهی مثل «امنیت ملی، استقلال کشور و مصلحت فلان و بهمان…» خودم را گول بزنم تا از این موارد چشمپوشی کنم. چون تحت شرایط فعلی هرگونه چشمپوشی از این موارد را رسما معادل خیانت به نسل آینده این کشور میدانم.
«امروز سعی دشمن این است که ایمان دینی را تضعیف کند، امید را تضعیف کند، خوشبینی به آینده و به مدیریّت کشور را تضعیف کند؛ اینها چیزهایی است که روی آن دارند برنامهریزی میکنند، روی آن برنامهریزی میشود. [مثلاً] چه کار کنند که عقیدهٔ مردم این بشود که آیندهای ندارند، آینده بنبست است و در کوچهٔ بنبست قرار دارد؛ روی این برنامهریزی میکنند، برنامهسازی میکنند، در فضای مجازی و گاهی متأسّفانه در فضاهای رسمیِ خودِ ما اینها را بین مردم جوری پخش میکنند که مردم به این نتیجه برسند که راهها بنبست است، راهها خطا است یا به این نتیجه برسند که مسئولین کشور، مدیریّت کشور، بلد نیستند کشور را اداره کنند.
به همین دلیل است که اینجانب صراحتا از قاضی قضات کشورم و هر مقام و مسئول دیگری که در این زمینه میتواند کاری از دستش برمیآید تقاضا مندم، هر چه سریعتر، این نخبگان نفوذی و خیانتکار را از مسئولیتهایشان برکنار کرده و آنان را تحت تعقیب و تحقیق قضایی بیشتر قرار دهند و اینگونه جلوی پیشرفت اهداف شوم و فعالیتهای دیکتاتور مآبانه و مخرب آنها را که شباهت بسیاری به کودتای نوع نرم و خزنده دارد را بگیرند. چرا که اگر این اتفاق نیفتد و جلوی آنان گرفته نشود، شماها نیز با دشمن این ملت، برای من فرقی دیگری نخواهید داشت، زیرا باعث میشوید که من و امثال من بدلیل ناامیدی کامل و در راستای اطاعت و تبعیت از دستور خداوند😉، ناچارا به جمع و صف مخالفین جمهوری اسلامی بپیوندیم و در جهت براندازی نظام جمهوری اسلامی حرکت کنیم و راه خلاصی را در کف خیابانها جستجو کنیم. اتفاقی که نه شما آنرا دوست دارید و نه من.
با تقدیم احترام، محمد صالح سوزنچی
رونوشت:
جناب سردار محمد کاظمی؛ رئیس محترم سازمان اطلاعات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
حجتالاسلام والمسلمین، جناب آقای سید اسماعیل خطیب؛ وزیر اطلاعات و رئیس شورای هماهنگی اطلاعات
آن سرباز گمنام ولایتمدار عاقل و مهربون؛ ناظر نمیدانم کجاهای بیت رهبری😁
مخاطب گرامی! از آنجایی که احتمال دارد برخی از مباحث این گزارش برای اکثریت گنگ، پیچیده یا مبهم و ناقص بنظر برسد، بر خود لازم دانستم که شما را از این موضوع آگاه کنم که بله! کاملا حق با شماست. چون این گزارش به دلایل مختلفی بصورت مقطعی کامل میگردد و علتش را هم سعی کردم در این ویدیو بصورت مختصرا برای شما توضیح بدم👈.
پس اگر شما این پیام را دارید مشاهده میکنید! به این معناست که این گزارش هنوز تکمیل نشده است! فلذا دلیلی برای تحریک یا دچار تشویش اذهان شدن شما هم اصلا وجود ندارد😉.
جناب سردار سرتیپ محمد کاظمی، رئیس محترم سازمان اطلاعات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی؛
اگر جنابعالی واقعا میخواهید بدانید که کدامیک از دشمنان واقعی کشور من و شما، در پشت صحنه القای این چهار محورها قرار دارند و باعث و بانی تحریک من و امثال من دارند میشوند؟! کافیست با همان عینکی که امنیت ملی(خارجی) کشور را مورد رصد خود قرار میدهید، این مطلب را نیز مورد مطالعه و ارزیابی موشکافانه خودتان قرار دهید.🫡
مقدمهای بر کودتای خزنده (جریان خالصسازی در جمهوری اسلامی ایران)
از نظر تاکتیکی، در یک کودتا نظامی، کودتاگران معمولاً برخی از قسمتهای فعال نظامی تحت کنترل قرار میگیرند، در حالی که باقی مانده نیروهای مسلح یک کشور خنثی باقی میمانند. اما در کودتای خزنده، کودتاگران به طور معمول با استفاده از قدرت دولت موجود و سایر نهادهای حکومتی، به کنترل اوضاع میپردازند.
پس کودتای خزنده عبارت است از نفوذ در بخش کوچک، اما مهمی از دستگاه دولت و حاکمیت! که سپس مورد استفاده قرار میگیرد تا باقی مانده حکومت نیز جایگزین و خالصسازی بشوند.
در این سبک از کودتا، کودتاگران به مرور اقدام به حذف نرم مقامات ارشد و شخصیتها سیاسی و چهرههای پرنفوذ و باسابقه حکومت میکنند. آنها را به بهانههای متعددی دستگیر یا اخراج میکنند و یا با بهرهگیری از تکنیکهای جنگ شناختی و ایجاد جوسازی و حاشیهسازی برای آنها، آنها را مجبور میسازند تا از میدان کنارهگیری نمایند.
زیرا کودتاگران تنها از این طریق میتوانند با کمترین ریسک ممکن، فارغ از هرگونه نگرانی از بابت لو رفتن اهداف و مقاصد خود، براحتی هسته تصمیمگیر و عاقل دولت یا حاکمیت را خیلی نرم کنار زده و قدرت حکمرانی را تضعیف نموده و نیروهای خود را جایگزین آنان کنند.
و در نهایت آهسته و پیوسته و بدین طریق قادرند کنترل فیزیکی مراکز مهم استراتژیک حاکمیتی و دولتی، وسایل ارتباطی و زیرساختهای فیزیکی و دیجیتالی کشور، همانند شرکت زیرساخت و تسلط بر گذرگاههای مرزی [در راستای امکان شنود گسترده، ایجاد حکومت نظامیرسانهای و سکوت رادیویی، اختلال و قطع کلی ارتباطات کشور] و البته خیلی از موارد دیگر چون خیابانها و نیروگاههای برق و… را بدست بگیرند.
حال اگر نیک به اوضاع و احوال کشورمان بنگریم، بخوبی مشاهده میکنیم که اینگونه اعمال و رفتار، دقیقا همان اعمالی است که عدهای انقلابینما و ولایتمدار هماکنون در ایران مشغول به انجام دادنشان هستند، بطوری که بزرگان کشور به آنها، لقب جریان خالصسازی را دادهاند.
با برخی از سر تیمهای رسانهای گروهک خالصسازی در فضای مجازی آشنا شوید!👈
کودتای خزنده: احمد کارآمد/مزدور انقلابینما و پروژهبگیری که باعث ناراحت شدن رهبر انقلاب شد.
آرشیو/مرادی: حکایت پشکل بازی ما(جبهه پایداری) و انتخابات مجلس
گروهک جبهه انقلاب اسلامی: سربازان گمنام امام زمان(ع)، با استاد سیدعلیرضا آلداوود آشنا شوید!
بزودی موارد دیگری نیز اضافه میشوند.
شیوه و نحوه عملکرد کودتاگران کودتای خزنده در ساختار حکمرانی، سیاستگذاری و مدیریت کلان کشور
چند سالی است که داریم مشاهده میکنیم که پیرامون مباحث حکمرانی و سیاستگذاری و مدیریت کلان کشوری، بویژه آن مباحثی که به معضلات و مشکلات فرهنگی کشور مربوط میشوند، در میان بعضی از مدیران و مسئولان کشوری، که الحمدالله همگی آنها، یکی از آن یکی بیشتر ادعای انقلابی بودن را دارند و خودشان را ولایتمداران تمام قد و مطیع اوامر رهبری میدانند و میشناسند!، متاسفانه یک نوع شیوه حکمرانی(یزیدی طور) که بسیار خبیثانه و بیشتر به تفکرات صهیونیسم نزدیک است بطور عجیب و غریبی رواج پیدا کرده است، که من این شیوه را برای شما بدینگونه تعریف و توصیف میکنم:
بعضی از معضلات و مشکلات فرهنگی رو اگر بخواهید جلوی آنها را بگیرید! ضمن آنکه انرژی بسیاری از شما میبرند! تازه کلی هم دردسرساز و هزینهساز هستند. به همین دلیل بهتر است که این مشکلات را در همان مسیری که دارد حرکت میکند، هُلشون داد! تا آنقدر دور برداشته و سرعت بگیرند که با بیشترین سرعت ممکن، مستقیما بخورند به دیوار تا بوی تعفن و گندش در بیاید(یک قطبی باطل👇).
آنگاه که بوی تعفن و گندش درآمد و همهجا پخش شد و توانست توجه همگان را به خودش جلب کند! دیگر خیلی راحت و ساده میتوانید، به خودتان ژست دلواپسی بگیرید و با تصویب یکسری قوانین(ماده، تبصره، مصوبه) تزیینی مثل مسدودسازی و فیلتر کردن در طرح صیانت! جهادی طور، عوام و خواص را، اغوا و اقناع کرده و با خود همراه بسازید و اینگونه جلوی آن معضل و مشکل را سریعا بگیرید.
روحالله مومن نسب: «متخصص بزرگ شاذگوییهای نامنظم درمورد فضای مجازی و کسی که جعل اکانت را از افتخارات خود میداند» دبیر ستاد امر به معروف و نهی از منکر استان تهران شد!
روحالله مومن نسب: «متخصص بزرگ شاذگوییهای نامنظم درمورد فضای مجازی و کسی که جعل اکانت و ایجاد تفرقه در بین مردم را از افتخارات خود میداند»
همچنین طی این فاصله زمانی، یعنی از هل دادن تا برخورد به دیوار! برای شما این فرصت محیا میگردد که به بهانه وجود همین مشکلات و معضلات در جامعه جامعه، با همان ژست دلواپسی و انقلابیگری که به خودتان گرفتید، از این بهانهها، در جهت پیشبرد اهداف و مقاصد شخصی، سیاسی و جناحی خودتان، کمال بهرهبرداری را برده و آنها را محقق بسازید.
برای مثال میتوانید ردیف بودجههای مورد نیاز خودتان را تعریف کرده و رانتهای مختلف و چاق و چلهای ایجاد کنید و یا میتوانید پستهای مهم سازمانی را در بین دوستان و آشنایان مورد اعتماد خودتان تقسیم کنید و قدرت جریان خالصسازی را تکمیل و بهبود ببخشید.1
تبصره: نخبگان حکمرانی این وسط نکتهای بسیار مهمی که وجود دارد این است که طی این بازه زمانی، اگر هر دلسوز واقعی که میخواست برای حل این معضلات و مشکلات قدمی درست و مثبتی بردارد! میبایست شما حتما سریع قلم پایش را بشکنید تا او نتواند در برنامههای جریان خالصسازی خلل و اختلالی ایجاد کند.
اسلایدهای بعدی رو از دست ندیدیهااا 😁👈
سوال:
۱-بنظر شما مومن نسب از اینکه گفت «آن بخشی از دستورات حضرت آقا، که وظیفه شورای عالی فضای مجازی است و شورای عالی فضای مجازی اونها رو اجرا نمیکنه و امیدی هم نداریم از آن کانال اجرا کرد …» منظورش دقیقا چیست؟
۲- بنظر شما این کدامیک از دستورات مقام معظم رهبری است که فقط این آقایان یعنی روحالله مومننسب و حجتااسلام محمد کهوند از آنها خبر دارند؟
۳- این چه دستوری است که بالاترین مقام کشوری و لشگری کشور خودش نمیتواند آنرا با یک حکم حکومتی به انجام برساند! و نیاز است که یک عده جهادی طور پیدا شوند و آنرا از طریق راههای غیرقانونی پیش ببرند؟
آیا یک نفوذی بر روی سر خود شاخ و گوش دارد که شما بتوانید با دیدنش آنها را شناسایی کنید؟
رانتسازیهای دکتر رسول جلیلی برای شرکت بتنا و سیستمعاملهای بومی و ملی در نسخههای اولیه طرح صیانت[+، +، +] ↩︎
آیا در ساختار قدرت و معماری نظام جمهوری اسلامی امکان برنامهریزی، هماهنگی و اجرای یک کودتا امکان پذیر است؟!
همانطور که در بخشهای قبلی بیان شد ،کودتاگران برای اجرای کامل یک کودتا نیاز مبرمی به کنترل فیزیکی مراکز مهم استراتژیک حاکمیتی و دولتی، وسایل ارتباطی و زیرساختهای فیزیکی و دیجیتالی کشور، همانند شرکت زیرساخت و تسلط بر گذرگاههای مرزی [در راستای امکان شنود گسترده، ایجاد حکومت نظامیرسانهای و سکوت رادیویی، اختلال و قطع کلی ارتباطات کشور] و البته خیلی از موارد دیگر چون خیابانها و نیروگاههای برق و… دارند.
حال اگر شما کمی در مورد ساختار قدرت و معماری نظام جمهوری اسلامی مطالعه کرده باشید، بدون شک و تردید به این نتیجه خواهید رسید که انجام کودتای نظامی و کودتای مخملی در جغرافیای نظام جمهوری اسلامی ایران اصلا امکانپذیر نیست و اصلا قابلیت اجرایی ندارد. زیرا موانع متعددی سر راه کودتاچیان قرار دارد که دور زدن آنها اصلا به این سادگیها نیست.
جهت شفافسازی هر چه بیشتر لازم است مختصر اشارهای به برخی از مهمترین موانع سر راه کودتاچیان داشته باشیم تا شما نیز بتوانید بدین طریق راحتتر درک کنید که برای اجرای یک کودتای خزنده دقیقا به چه ملزوماتی نیاز است:
۱- از مهمترین موانع سر راه کودتاچیان میتوان به قانون اساسی نظام جمهوری اسلامی و البته سایر قوانین این نظام اشاره کرد که از قبل، همه منافذی که امکانش وجود داشت با سوءاستفاده از آن اقدام به کودتا بشود، دیده شده و راه آن مسدود شدهاند. مثل موارد زیر:
اصل ۹ – قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران
در جمهوری اسلامی ایران آزادی و استقلال و وحدت و تمامیت ارضی کشور از یکدیگر تفکیک ناپذیرند و حفظ آنها وظیفه دولت و آحاد ملت است. هیچ فرد یا گروه یا مقامی حق ندارد به نام استفاده از آزادی به استقلال سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و نظامی و تمامیت ارضی ایران کمترین خدشهای وارد کند
و هیچ مقامی حق ندارد به نام حفظ استقلال و تمامیت ارضی کشور آزادیهای مشروع را، هر چند با وضع قوانین و مقررات، سلب کند.
اصل ۷۹ – قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران
برقراری حکومت نظامی ممنوع است. در حالت جنگ و شرایط اضطراری نظیر آن دولت حق دارد با تصویب مجلس شورای اسلامی موقتاً محدودیتهای ضروری را برقرار نماید، ولی مدت آن به هر حال نمیتواند بیش از سی روز باشد و در صورتیکه ضرورت همچنان باقی باشد دولت موظف است مجدداً از مجلس کسب مجوز کند.
ماده ۱۱۴-قانون آیین دادرسی کیفری:
جلوگیری از فعالیت تمام یا بخشی از امور خدماتی یا تولیدی از قبیل امور تجارتی، کشاورزی، فعالیت کارگاهها، کارخانهها و شرکتهای تجارتی و تعاونیها و مانند آن ممنوع است مگر در مواردی که حسب قرائن معقول و ادله مثبته، ادامه این فعالیت متضمن ارتکاب اعمال مجرمانهای باشد که مضر به سلامت، مخل امنیت جامعه و یا نظم عمومی باشد که در این صورت، بازپرس مکلف است با اطلاع دادستان، حسب مورد از آن بخش از فعالیت مذکور جلوگیری و ادله یاد شده را در تصمیم خود قید کند. این تصمیم ظرف پنج روز پس از ابلاغ قابل اعتراض در دادگاه کیفری است.
۲- اما بزرگترین مانع سر راه کودتاچیان همین معماری و ساختار هرم قدرت در نظام جمهوری اسلامی ایران است که به شکل خاصی پیچیده و درهم تنیده طراحی شده است. برای مثال میتوان به وجود شوراهای عالی متعدد و کارگروههای مختلف و موازی که در ساختار حکمرانی نظام جمهوری اسلامی وجود دارند اشاره کرد🙄که در حالت عادی هر یک از آنها به تنهایی، قادر به ایجاد تغییر و تحول در قوانین کشور و یا اعمال و اجرای یکطرفه سیاستگذاریهای مدنظر خود در کشور نیستند.
زیرا طبق قوانین فعلی کشور هر یک از آنها برای آنکه بتواند مصوبات خودش را به قانون تبدیل کرده و آنها را به مرحله ابلاغ و اجرا برساند، ابتدا نیاز دارد که آن مصوبات را به تایید یک ناظر بالادستی یا هم سطح خودش برساند و تازه پس از گرفتن تایید است که میتواند آن مصوبات را برای اجرایی شدن به سایر نهادها و دستگاههای پایین دستی خودش ابلاغ کند. جهت درک بهتر و شفاف شدن این موضوع اجازه بدید مثالی واقعی از شورایعالی فضای مجازی بزنم:
اسلایدهای بعدی رو از دست ندیدیهااا 😁👈
جهت کسب اطلاع بیشتر پیرامون جزییات این موضوع، لطفا گزارش زیر را مطالعه بفرمایید.
کودتای خزنده: آقاعلیهآقا! بررسی عجایب پشتپرده طرح اصلاح قانون دیوان عدالت اداری
همچنین از طرف دیگر نظام جمهوری اسلامی از آندست نظامهایی است که بر پایه اراده مردم شکل گرفته و اعتماد عمومی در این نظامها بسیار مهم است، لذا انجام اینگونه کودتاها(نظامی و مخملی) اقدام و رویدادی بسیار دشوار، پیچیده و خطرناک است و ممکن است هر لحظه با واکنشهای قوی مردم و اقشار مختلف جامعه روبرو شود و کودتای در حال اجرا شکست بخورد.
اما با این وجود هیچ دلیلی ندارد که ما مغرور شویم و خودمان را گول بزنیم!. چرا که تاریخ بارها و بارها به ما ثابت کرده است که هیچ وقت امکان تضمین امنیت ۱۰۰٪ وجود ندارد. پس براین اساس هیچ نظام یا حکومتی نمیتواند از کودتا در امان باشد و همیشه احتمالاتی وجود دارد.
برای مثال میتوان گفت که در همین نظام جمهوری اسلامی، این احتمال وجود دارد که از طریق نفوذ، آنهم از نوع «نفوذ جریانی» یا همان شبکهسازی عوامل نفوذی در جامعه، بتوان مقدمات زیرساختی و ملزومات مورد نیاز یک کودتای مخملی یا خزنده را فراهم ساخت.
ونکته بسیار مهم این موضوع دقیقا همینجاست که این ادعا، فقط ادعای نگارنده این مطلب نیست! بلکه ادعایی است قدیمی از بالاترین مقام کشوری و لشگری نظام جمهوری اسلامی در سال ۱۳۹۴، خودتان بشنوید:
تا نباشد چیزکی، آیا رهبر میدهد هشدارها؟!
حضرت آیتالله خامنهای؛ رهبر انقلاب اسلامی، همواره و در مواقع حساس در حرکت ملت ایران، هشدارهای فراوانی نسبت به غفلت نکردن از «دشمن» دادهاند. برای مثال «دشمنشناسی»، «نفوذ دشمن»، «بیداری برابر دشمن» و «دشمن درونی و بیرونی» از جمله موضوعاتی است که رهبر معظم انقلاب از مدتها پیش بر آنها تأکید کرده و مردم و مسئولان نظام را نسبت به آنها توجه دادهاند.
اما ایشان در سال ۱۳۹۴، یک توجه خاص و ویژهای به مسئلهٔ «نفوذ دشمن» پیدا کردند، بطوری که کلیدواژهی «نفوذ» از پر تکرارترین کلیدواژههای[+] مورد استفادهٔ رهبر معظم انقلاب در سال ۱۳۹۴ بود. ایشان در ۱۲ دیدار مهم خودشان از مجموعه دیدارهای سال ۱۳۹۴ یعنی از فروردین ۱۳۹۴ تا آذر ۱۳۹۴/۹/۲۲ بسیار به این موضوع پرداختند و ابعاد مختلف آن را برای مردم و مسئولان نظام شرح دادهاند.
نگارنده این مطلب بر اساس تجزیه و تحلیل برخی از مستندات گردآوری شده که بعضی از آنها در همین مطلب نیز منتشر شده است، به این جمعبندی رسیده است که این احتمالا وجود دارد که رهبر معظم انقلاب خودش ناخواسته به کودتاگران کودتای مخملی شکست خورده سال ۸۸، راه و روش اجرای یک کودتای از نوع خزنده را نشان داده باشد.
بنده در قبل از انتخابات مسئلهی نفوذ را مطرح کردم؛ آقایان! این نفوذ مسئلهی مهمّی است. نفوذ مسئلهی مهمّی است بنده هم که این را عرض میکنم نه به خاطر این است که حالا یک احتمالی به ذهنم میآید که ممکن است نفوذ کنند؛ نه، ما از خیلی چیزها مطّلعیم؛ از خیلی حوادثی که دارد در کشور رخ میدهد که غالباً عموم مردم یا حتّی خیلی از خواص مطّلع نمیشوند ما مطّلع میشویم. من از روی اطّلاع دارم عرض میکنم که برنامهی نفوذ در کشور یک برنامهی جدّی استکبار است، برنامهی جدّی آمریکاییها است؛ دارند دنبال میکنند که نفوذ کنند. اشتباه نشود!
این نفوذ برای این نیست که از یک جایی کودتا بشود؛ نه، میدانند که در ایران، در جمهوری اسلامی، با ساختی که جمهوری اسلامی دارد کودتا معنی ندارد. یک جاهایی یکوقت داخل فلان نیروی مسلّح نفوذ میکنند برای اینکه بیایند کودتا کنند، یکی را ببرند، یکی را بیاورند؛ نه، این نفوذ برای کودتا نیست، این نفوذ برای دو منظور دیگر است. یکی از آماجهای این نفوذ مسئولانند؛ آماج دوّم مردمند.
مسئولان آماج این نفوذند؛ برای چه؟ هدف چیست؟ هدف این است که محاسبات مسئولان را عوض کنند و تغییر بدهند؛ یعنی مسئول جمهوری اسلامی به این نتیجه برسد که با ملاحظهی هزینه و فایده احساس کند که باید این اقدام را بکند، این اقدام را نکند؛ نفوذ برای این است به این نتیجه برسد که فلان رابطه را قطع کند، فلان رابطه را ایجاد کند؛ نفوذ برای این است که این محاسبات در ذهن مسئولین عوض بشود.
آنوقت، وقتی نتیجه این بشود که فکر مسئولین و ارادهی مسئولین در مشت دشمن قرار بگیرد، دیگر لازم نیست دشمن بیاید دخالت مستقیم بکند؛ نه، مسئول کشور همان تصمیمی را میگیرد که او میخواهد. وقتی محاسبهی این حقیر عوض شد، تصمیمی را میگیرم که او میخواهد؛ من همان کاری را که او میخواهد مفت و مجّانی انجام میدهم؛ گاهی بدون اینکه خودم بدانم -یعنی اغلب بدون اینکه خودم بدانم- این کار را انجام میدهم. [بنابراین] سعی میکنند محاسبات مسئولین را عوض کنند. پس آماج اوّل مسئولینند.
{به گزارش ورود تلگرام به ایران لینک شود}
چینپرستان اقتدارگر انقلابینما!
متاسفانه این روزها اختیارات زندگی یک ملت ۸۰ میلیونی افتاده است زیر دستان یک عده نخبگان حکمرانی سوپرانقلابی، که شدیدا متوهم هستند. متوهم از این لحاظ که آقایان خودشان را جزو متخصصین علوم فرهنگی و انسانی میپندارند! که مسلط به دین اسلام و احکام اسلامی و شریعت هستند. اما با این وجود آنها هنوز نمیدانند که جمهوری خلق چین یک کشور تکحزبی است که حزب حاکم آن، حزب کمونیست چین است و یکی از معدود دولتهای سوسیالیستی دنیاست که آشکارا مدافع کمونیسم است؟!
آنها حتی نمیدانند که هماکنون ۹۱ درصد جمعیت چین بیدین است و از این مقدار ۶۷ درصد خداناباور هستند و چین بیشترین بیدین در جهان را دارد و فقط ۹ درصد جمعیت چین پیرو ادیان بودایی و کنفوسیوس و… هستند؟ و بطور کلی از ابعاد مختلفی همچون نظام فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و ایدئولوژیکی مردم و دولتمردان این کشور، از پایه و اساس متفاوت و در جهت مخالف نظام فرهنگی، سیاسی، اقتصادی که اسلام، تشیع و حتی ولایت فقیه قرار دارد.
آیا این نخبگان حکمرانی سوپرانقلابی متوهم، براستی آنقدر فهم و شعورشان زوال پیدا کرده که دیگر قادر به تجزیه و تحلیل و تشخیص این همه اختلافات فرهنگی و سیاسی، اجتماعی که بین این دو ملت یعنی ایران و چین وجود دارد نیستند؟ یا شاید اصلا مسلمان و بچه شیعه نیستند، فقط دارند نقش بازی میکنند تا با گمراه ساختن من و شمای نوعی بتوانند به اهدافی که در سر پروراندهاند دست پیدا کنند؟
در ویدیوی مقابل پیدا کنید جناب آقای پژمانفر: ۱-براساس این ویدیو خودشان دقیقا در کدام زمین دارند بازی میکنند؟ ۲- با کدام جریان یا جناح همراه هستند و به چه کسانی گفتند انگار مرض دارند؟ ۳- چه کسانی دارند به مردم کد میدهند! و چه کسانی باید برای خنثیسازی آن پاتکی طراحی کنند؟ ۴-آیا منظور رهبر معظم انقلاب از جریانی تحریف آیا میتواند همان عدهای پاتک زن انقلابینما باشد؟
آری حکومت چین اگر چه به دلیل محدودیتهایی که در بسیاری از زمینههای اجتماعی از جمله آزادی رسانه، دسترسی به اینترنت، آزادی تجمع، حقوق باروری، آزادی تأسیس سازمانهای اجتماعی و آزادی ادیان برقرار کرده است، مورد انتقاد فراوان قرار گرفته است، اما با این وجود تا امروز حکمرانان چینی به خودشان چنین اجازهای را ندادهاند که بخواهند همچین سیاست پروتکشنیسمی به این سطح از تبعیض طبقاتی مد نظر نخبگان حکمرانی مملکت ما را بر جامعه خودش اعمال نماید.
و به یاد داشته باشید که تنها یک کشور در جهان است که دسترسی به اینترنت و ارتباطات مردمش را بدین صورت محدود و طبقاتی کرده است و آن کشور! کره شمالی است.
حال باید این سوال را مطرح کرد که آیا اجرای این سیاستهای خبیث و ذلتبار آنهم در یک کشور اسلامی، کشوری که نظام سیاسیاش جمهوری است! کشوری به اسم ایران! نمیتواند رسما یکی از نقشههای اصلی دشمنان اصلی و واقعی ما باشد؟
و سوال بعدی اینکه شما کدام حکومت را انتخاب میکنید؟
فرهنگ و دغدغههای فرهنگیشان تنها بهانهایست برای خنثیسازی و کنترل فضای مجازی و رسانههای ارتباط جمعیاش چرا که توهم دارند دلیل و عامل اصلی شکست کودتای ۸۸ اینها بودند.
{محتوای این بخش در حال تکمیل مستندات می باشد. }
بهترین مکان برای برنامهریزی و هماهنگی یک کودتای خزنده؟!
از آنجایی که برای طراحی، برنامهریزی، اجرا و هماهنگی بین اعضای یک کودتای خزنده، نیاز مبرمی است که محاسبات مسئولان را عوض کرده و تغییر بدهند و با خود همراه سازند.؛ پس نیاز به سطح بالایی از اغواگری و عوامفریبی مسئولین و مدیران کشوری دارد، از طرفی با توجه به خطرات و ریسکهای بالایی که دارد، حتما میبایست برای این امر از یک مکان خاص با شرایط خاصی چون موارد زیر بهره گرفت:
نباید براحتی در دسترس عموم مردم و خبرنگاران قرار داشته باشد.
از پوشش خوب و همه جانبهای برخوردار باشد، بنحوی که کسی نتواند به حضور افراد مختلف چه ساعات اداری و غیر اداری در آن مکان ذرهای شک کند. از همه مهمتر براحتی کسی نتواند آنرا زیر سوال ببرد یا در موردش صحبت کند.
بودجه فراوان و بدون حساب کتابی داشته باشد.
کمترین نظارت خارج از سازمانی را داشته باشد تا کمتر نیاز به پاسخگویی ایجاد شود.
سوال: آیا شما جایی بهتر از یکی از زیرمجموعههای بسیج، که سطح دغدغه فرهنگی بسیاری هم دارند، سراغ دارید؟!
آیا این اقرار مکتوب، برای اثبات این کودتا کفایت نمیکند؟!
آیا همه آنچه بیان گردید مصداق بازر تعریف درست و صحیح فضایی مجازی ول نیست؟!
در ویدیو سمت راست تعریف صحیح و درست «فضای مجازی ول» مد نظر مقام معظم رهبری را میتوانید مشاهده کنید. در این ویدیو بالا سمت چپ و همچنین سایر مستندات زیر، شما بخوبی و به روشنی مشاهده میکنید همان یک عدهای که وظیفه داشتند فضای مجازی کشور وله و رها نشود…
دقیقا به مدت چندین سال! یعنی از اواخر سال ۱۳۹۵ تا شاید زمان مطرح کردن #طرح_صیانت و اصلا شاید تا همین امروز! آنهم در ساعات اداری که از بیتالمال حقوق میگرفتند! رسما ترک فعل میکردند تا در مکانی که آنرا اندیشکده/مجمع نامیدهاند، دور هم جمع بشوند تا واقعا چه کار کنند؟
بنظر شما این تصمیمات قشنگ 👆 توسط چه کسانی؟ در کجا و طی چه فرایندی اتخاذ شدهاند که فقط سیدآرش وکیلیان از آن اطلاع دارد؟
جلسات! حرفهایتر و تخصصیتر میشوند 👈👈👈
بنظر شما آیا این آقایان دلواپس و دغدغهدار انقلاب در این جلسات دور هم جمع میشدند و برنامهریزی میکردند که چگونه و چطوری، از قصد و از عمد، بصورت هماهنگ و جهادیطور باید فضای مجازی را ول کنند یا به ولنگار شدنش دامن بزنند! تا زمان و وقتش فرا برسد و بدین ترتیب بتوانند به بهانهٔ اینکه ای فلان و فلان خیانت کردند، آهای آمریکا ۲۷۰ تا قانون دارد، ما هیچی نداریم! ما باید فضای مجازی را ساماندهی بکنیم، قانونمند بکنیم، به قانون نیاز داریم! و …
و با همین شیوه شیطانی بتوانند عدهای چون من و شما را گمراه کرده و با خود همراه بسازند. تا در نهایت موفق بشوند، یکسری قانون خاص را توجیه کرده و در لابه لای یکسری قوانین تزئین شده تصویب نمایند تا یواشکی اصل ۱۱۰ و ۵۷ قانون اساسی را نقض نموده و مثلا قوه چهارم را در کشور تاسیس کنند؟
لطفا دقت داشته باشید که این قضیه ماده و تبصرههای خاص! فقط و فقط به طرح صیانت ختم نشده و نمیشوند. چون در چند طرح جنجالی دیگر مثل لایحه حجاب و عفاف . برنامه توسعه هفتم هم همین روال دارد تکرار میشود.
لایحه حجاب یا لایحه گشت ارشاد اینترنت؟
حامد بیدی کنشگر حق اینترنت ایرادات شورای نگهبان به لایحه حجاب یا همان «لایحه حمایت از خانواده ازطریق ترویج فرهنگ عفاف و حجاب»، طی چند روز
در اعماق برخی از صورتجلسات پروژه فضای مجازی مجمع بسیج عالی (یا شورای برنامهریزی و هماهنگی کودتای خزنده!)
صورتجلسه هشتم اندیشکده فضای مجازی
صورتجلسه نهم اندیشکده فضای مجازی
صورتجلسه دهم اندیشکده فضای مجازی
گزارش مذاکرات و مصوبات جلسه پنجم شورای عالی اندیشکده فضای مجازی مجمع عالی محققان بسیج
گزارش مذاکرات و مصوبات جلسه ششم شورای عالی اندیشکده فضای مجازی مجمع عالی محققان بسیج
گزارش مذاکرات و مصوبات جلسه هفتم شورای عالی اندیشکده فضای مجازی مجمع عالی محققان بسیج
گزارش مذاکرات و مصوبات جلسه هفتم شورای عالی اندیشکده فضای مجازی مجمع عالی محققان بسیج
سایر مستنداتت مربوط به این مطلب، بهمراه کلیه مستندات استخراج شده از ایمیلهای هک شده دادستانی در این آدرس آرشیو شدهاند.
به نام خدا ریاست محترم قوه قضائیه حجت الاسلام والمسلمین جناب آقای محسنی اژیهای
با اهدای سلام و تحیت و تقدیم احترام، همانگونه که خاطر عالی مستحضر است، مطابق اصل ۹ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، در جمهوری اسلامی ایران آزادی و استقلال و وحدت و تمامیت ارضی کشور از یکدیگر تفکیک ناپذیرند و حفظ آنها وظیفه دولت و آحاد ملت است.
هیچ فرد یا گروه یا مقامی حق ندارد به نام استفاده از آزادی به استقلال سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و نظامی و تمامیت ارضی ایران کمترین خدشهای وارد کند
و هیچ مقامی حق ندارد به نام حفظ استقلال و تمامیت ارضی کشور آزادیهای مشروع را، هر چند با وضع قوانین و مقررات، سلب کند.
با این تمهید، زمان را مغتنم دانسته و بر خویش فرض و بایسته میدانم، در چنین لحظات سرنوشتسازی که چشم جهانیان به قدرت و اقتدار خارجی جمهوری اسلامی است، از باب وظیفه و وطندوستی و آخرین ادای دین به آرمانهای (واقعی) انقلاب و بر حسب تکلیف، به عنوان یک شهروند ایرانی، که از قضا جزو یکی از قدیمیترین کاربران اینترنت و فضای مجازی ایران هم شناخته میشوم و در حوزههای مختلف مرتبط با فناوری اطلاعات (IT) مختصر دانش فنی و تخصصی و تجربیات میدانی و مفید و قابل لمسی در کارنامه خوش دارم از یک طرف و از طرف دیگر در راستای اطاعت و تبعیت از دستور خداوند، که ابتدا توصیه فرمودند «اول صلح و بعد جنگ!» و در جهت تبعیت از حکم جهاد تبیین مقام معظم رهبری و همچنین پیرو فراخوان حضرتعالی که در تاریخ ۱۴۰۱٫۰۷٫۱۸ و خطاب به معترضان، اعتراضات اخیر فرموده بودید «اگر سوال، اعتراض، انتقاد و یا ابهامی دارید بیایید با هم گفتگو کنیم».
اینجانب محمد صالح سوزنچی در جهت لبیک گفتن به این فراخوان و به استناد و بهرهگیری از حق قانونی که قانونگذاران کشورم در تبصره ۴ ماده ۵۰۰ مکرر قانون مجازات اسلامی به من دادهاند، تصمیم گرفتم که بدینوسیله شدیدترین اعتراضات خودم را بصورت صریح و بیپرده و به همراه برخی از دلایل مهمی که این روزها باعث شدهاند که اینجانب رسما بطور کامل از نظام جمهوری اسلامی، آینده خودم و کشورم پاک ناامید بشوم و با سرعت فراوانی به سمت براندازی نظام سوق پیدا کرده و آخرین گزینههای پیش رویم را تنها در کف خیابانها بتوانم جستجو کنم، را در غالب این گزارش مکتوب و مستند و به انضمام سایر پیوستهایش در وبلاگ شخصیام بطور عمومی منتشر سازم تا بتوانم آنها را برای استحضار و اقدامات مقتضی، به حضور حضرتعالی و سایر مقامات امنیتی و عالی رتبه کشورم تقدیم نمایم.
واگر دو دسته از مؤمنان با یکدیگر جنگیدند، بین آنها صلح برقرار کنید، واگر یکی از آنها بر دیگری ستم و تجاوز کرد، باگروهی که ستم و تجاوز میکند، بجنگید تا فرمان خدا را برآورده کند.
تا توانسته باشم در راستای انجام فرضیه امر به معروف، نسبت به عواقب شوم آن چیزهایی که باعث گردیدهاند اینجانب به این نقطه برسم، به شما بزرگواران صادقانه هشدار داده و در نهایت با شما اتمام حجت کنم، تا شما نیز از این لحظه بدانید که این اتفاقاتی که برای من افتاده است به هیچ عنوانی، نه زیر سر دشمنان متخاصم نظام است و نه بخاطر تحت تاثیر قرار گرفتن رسانههای غرب و الی توجیهات دیگر…! برعکس دلیل و علت اصل آن بیتوجهی خود شما بزرگواران به همین مباحثی است که در این گزارشها منعکس گردیده است.
در نهایت خدمت شما تاکید کنم که اینجانب حداقل از خودم بطور کامل اطمینان دارم که دیگر قادر به تحمل دیدن، شنیدن و مشاهده ادامه اینگونه فعالیتهای غیرقانونی و مخرب در کشورم نیستم. حتی دیگر قادر به تحمل حضور این نخبگان متظاهر و متوهم به حکمرانی و خائنین به ملت و مملکت، در سطوح بالای حکمرانی کشورم(جمهوری اسلامی) نیستم و رسما دیگر نمیتوانم دیگر به هر بهانهای و توجیهی مثل «امنیت ملی، استقلال کشور و مصلحت فلان و بهمان…» خودم را گول بزنم تا از این موارد چشمپوشی کنم. چون تحت شرایط فعلی هرگونه چشمپوشی از این موارد را رسما معادل خیانت به نسل آینده این کشور میدانم.
«امروز سعی دشمن این است که ایمان دینی را تضعیف کند، امید را تضعیف کند، خوشبینی به آینده و به مدیریّت کشور را تضعیف کند؛ اینها چیزهایی است که روی آن دارند برنامهریزی میکنند، روی آن برنامهریزی میشود. [مثلاً] چه کار کنند که عقیدهٔ مردم این بشود که آیندهای ندارند، آینده بنبست است و در کوچهٔ بنبست قرار دارد؛ روی این برنامهریزی میکنند، برنامهسازی میکنند، در فضای مجازی و گاهی متأسّفانه در فضاهای رسمیِ خودِ ما اینها را بین مردم جوری پخش میکنند که مردم به این نتیجه برسند که راهها بنبست است، راهها خطا است یا به این نتیجه برسند که مسئولین کشور، مدیریّت کشور، بلد نیستند کشور را اداره کنند.
به همین دلیل است که اینجانب صراحتا از قاضی قضات کشورم و هر مقام و مسئول دیگری که در این زمینه میتواند کاری از دستش برمیآید تقاضا مندم، هر چه سریعتر، این نخبگان نفوذی و خیانتکار را از مسئولیتهایشان برکنار کرده و آنان را تحت تعقیب و تحقیق قضایی بیشتر قرار دهند و اینگونه جلوی پیشرفت اهداف شوم و فعالیتهای دیکتاتور مآبانه و مخرب آنها را که شباهت بسیاری به کودتای نوع نرم و خزنده دارد را بگیرند. چرا که اگر این اتفاق نیفتد و جلوی آنان گرفته نشود، شماها نیز با دشمن این ملت، برای من فرقی دیگری نخواهید داشت، زیرا باعث میشوید که من و امثال من بدلیل ناامیدی کامل و در راستای اطاعت و تبعیت از دستور خداوند😉، ناچارا به جمع و صف مخالفین جمهوری اسلامی بپیوندیم و در جهت براندازی نظام جمهوری اسلامی حرکت کنیم و راه خلاصی را در کف خیابانها جستجو کنیم. اتفاقی که نه شما آنرا دوست دارید و نه من.
با تقدیم احترام، محمد صالح سوزنچی
رونوشت:
جناب سردار محمد کاظمی؛ رئیس محترم سازمان اطلاعات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
حجتالاسلام والمسلمین، جناب آقای سید اسماعیل خطیب؛ وزیر اطلاعات و رئیس شورای هماهنگی اطلاعات
آن سرباز گمنام ولایتمدار عاقل و مهربون؛ ناظر نمیدانم کجاهای بیت رهبری😁
مخاطب گرامی! از آنجایی که احتمال دارد برخی از مباحث این گزارش برای اکثریت گنگ، پیچیده یا مبهم و ناقص بنظر برسد، بر خود لازم دانستم که شما را از این موضوع آگاه کنم که بله! کاملا حق با شماست. چون این گزارش به دلایل مختلفی بصورت مقطعی کامل میگردد و علتش را هم سعی کردم در این ویدیو بصورت مختصرا برای شما توضیح بدم👈.
پس اگر شما این پیام را دارید مشاهده میکنید! به این معناست که این گزارش هنوز تکمیل نشده است! فلذا دلیلی برای تحریک یا دچار تشویش اذهان شدن شما هم اصلا وجود ندارد😉.
جناب حجتالاسلام و المسلمین، آقای محسنی اژیهای، ریاست محترم قوه قضائیه؛ جناب حجتالاسلام و المسلمین محمد موحدی آزاد، دادستان کل کشور؛
با سلام و احترام موضوع: گزارش وقوع جرم در خصوص دلیل اصلی هک شدن سرویس ایمیل دادستانی کل کشور
احتراماً اینجانب «محمد صالح سوزنچی» به عنوان یک شهروند مطالبهگر و با افتخار اگر مردم ایران بنده را قابل بدانند، به نمایندگی از طرف همه مردم ایران و با اهتمام به وظیفه ذاتی دادستانی، که از یک طرف بموجب ماده ۲۸۸ قانون آیین دادرسی کیفری دادستان کل کشور، به عنوان عالیترین مقام قضایی که میتواند بر کلیه دادسراهای عمومی و انقلاب و نظامی نظارت داشته و به منظور حسن اجرای قوانین و ایجاد هماهنگی بین دادسراها اقدام به بازرسی کرده و تذکرات و دستورهای لازم را خطاب به مراجع قضائی مذکور صادر نماید و از طرف دیگر با توجه به ماده ۲۹۰ قانون آیین دادرسی کیفری به عنوان مدعی العموم، که وظیفه صیانت از حقوق و منافع عمومی به خصوص در صیانت از اصل ثبات و استمرار خدمات عمومی و اصل انتظار مشروع مندرج در ماده ۲ سند امنیت قضایی و دفاع از امنیت جامعه و برقراری عدالت در نظام جمهوری اسلامی! را برعهده دارند.
اصل اسناد مرتبط با این تصویر در اینجا و اینجا قرار دارد
بدین وسیله میخواهم ارتکاب جرم مستنداً به عناصر قانونی مواد ۵۷۶ و ۲۹۵ قانون مجازات اسلامی و ماده ۵ قانون جرائم رایانهای، جناب آقای مهندس مهدی امیری، فرزند داوود، به شماره پرسنلی ۱۵۶۰۴۳۱۴ که در قوه تحت نظر شما هماکنون در معاونت نظارت و پیگیری امور فضای مجازی دادستانی کل کشور و در سمت معاون مدیرکل نظارت و پیگیری امور فضای مجازی دادستانی کل کشور و مدیر امور فنی همان معاونت، مشغول ظلم و ستم به مردم ایران و خوش خدمتی به دشمنان نظام جمهوری اسلامی میباشند را …
نمونهای از ظلم و ستم بر مردم ایران!(البته اگر بدانید شارلاتانیسم دقیقا به چه معناست!)
اگر هنوز به نیت خبیثانه اعضای این گروهک پینبردهاید! 👇روی لینک زیر کلیک کنید👇
آرشیو/مرادی: حکایت پشکل بازی ما(جبهه پایداری) و انتخابات مجلس
آنچه پیش روی شماست بازنشر آرشیو یک مطلب قدیمی از سیدعباس مرادی است که در آن ایشان به موضوعی اشاره میکند که همان سیستم کثیف و شیوه خبیث دوقطبیسازی در جامعه امروز ماست که متاسفانه برخی از نخبگان(قدرتطلب) نورچشمی نظام جمهوری اسلامی، آنرا همواره دارند در کشورمان اجرا میکنند و بعدش قرآن بر سر نیزه میزنند و ادعا میکنند که تمامی این اتفاقات! همش زیر سر دشمن، لیبرال و فلان و بهمان است.
مبنی بر عدم رعایت تدابیر امنیتی و حفاظتی مورد نیاز، در جهت حفظ دادههای سری و تامین امنیت سرورهای دادستانی کل کشور و ترک فعل چندین ساله عجیب ایشان را که بدون تردید میتوان دلیل اصلی تضعیف امنیت و علت واقعی هک شدن سرویس ایمیل دادستانی کل کشور دانست را به همراه اسناد متقن و مستند و تکان دهندهای این گزارش که اکثراً بر پایه ادعاها و اظهارات متناقض و اقرارهای مکتوب عمومی خودشان تهیه و تنظیم گردیده است را به محضر عالی گزارش کرده بتوانم از شما بزرگواران تقاضای دستورات لازم جهت فوریت اقدامات قانونی را استدعا نمایم.
اصل گزارش:
و نظر به اینکه جناب آقای مهندس [احتمالا!1] مهدی امیری فرزند داوود، به شماره پرسنلی ۱۵۶۰۴۳۱۴، که هماکنون در معاونت نظارت و پیگیری امور فضای مجازی دادستانی کل کشور و در سمت معاون مدیرکل نظارت و پیگیری امور فضای مجازی دادستانی کل کشور و مدیر امور فنی این معاونت و همچنین رئیس اداره نظارت دبیرخانه کارگروه تعیین مصادیق محتوای مجرمانه آن هم از همان زمان تاسیس این کارگروه مشغول به خدمت بوده و همچنان مشغول به خدمت به دشمنان نظام (از نظر بنده) میباشند.
با توجه به اینکه این شخص بر اساس ادلههای ارائه شده در این گزارش که اکثرا بر پایه ادعاهای عمومی و اقرار مکتوب جناب آقای مهدی امیری تهیه و تنظیم گردیدهاند. کاملا محرز و مشخص است که مسئولیت تامین امنیت سرورهای دادستانی کل کشور و حفظ دادههای سری سامانههای معاونت نظارت و پیگیری امور فضای مجازی دادستانی کل کشور و دبیرخانه کارگروه تعیین مصادیق محتوای مجرمانه رسما بر عهده این شخص میباشد.
پس بر این اساس برخلاف تمامی پاسخها و ادعاهای خلاف واقعی که ایشان در پاسخگویی به هموطنان خویش بیان کرده است، مسئولیت و وظیفه بهروزرسانی نرمافزارهای سرویسدهنده حیاتی آن سرورها منجمله سرویسدهنده صفحات وب (HTTP SERVER) یا سرویس ایمیل (MAIL SERVER) رسما بر عهده ایشان بوده و اصلا جزو وظایف لاینفک ایشان محسوب میگردد.
نتیجه گزارش:
جناب قاضیالقضات و جناب مدعی العموم، همانطور که از شواهد و ادله بخوبی پیداست، متاسفانه جناب آقای مهدی امیری بر اثر بیاحتیاطی و بیمبالاتی و عدم توجه و رعایت تدابیر امنیتی! و ترک فعل! و نه فقط برای یک مدت کوتاه که بتوان از آن چشمپوشی کرد! بلکه به مدت ۷ سال تمام ایشان به وضوح مرتکب ترک فعل شدند و بدین خاطر رسما امنیت سرورهای دادستانی کل کشور و دادههای سری آنرا را به خطر انداختند.
برای مثال کافیست که شما به تصویر زیر خوب نگاه کنید تا براحتی متوجه شوید که سرویس ایمیلی که بر روی سرور دادستانی کل کشور نصب و راهاندازی گردیده است، طی مدت ۷ سال، تنها از یک نسخه ثابت(8.0.3 GA) میل سرور Zimbra داشته استفاده میکرده. حتی در تاریخ ۲۰ خرداد ۱۳۹۸، یعنی در زمانی که مجددا فرصت و نیاز نصب و راهاندازی مجدد سرور(Rebuild & Clean Install) فراهم میشود، جناب امیری به پشتیبان دیتاسنتر اعلام میکند که همان نسخه قدیمی را بهمراه سایر نرمافزارهای مورد نیاز بر روی سرور مجددا نصب کنند.
برای درک بهتر شما بزرگواران! از عمق این فاجعه، میخواهم از شما دعوت کنم که حتما سری به صفحه تاریخچه نسخههای مختلف منتشر شده نرمافزار میل سرور Zimbra(صفحه اصلی/ آرشیو شده) بیاندازید و تا خودتان مشاهده کنید که طی مدت این ۷ سال شرکت عرضه کننده این میل سرور، برای این محصولش چندین نسخه متعدد منتشر ساخته و برای هر نسخه چه وصلههای امنیتی را عرضه کرده است.
{ویدیو توضیحات خودم}
درخواست نهایی گزارش:
{این بخش نیاز به بازنگری کلی دارد! من فقط به کلیات مد نظرم اشاره کردم}
جناب آقای قاضیالقضات و جناب مدعی العموم؛ با توجه به ادله ارائه شده در این گزارش بعید میدانم، که برای شما و سایرین دیگر جای شک و شبههای باقی مانده باشد که عامل اصلی هک شدن سرویس ایمیل دادستانی کل کشور دقیقا چه کسی است!. صریحا نشان از عدم صلاحیت لازم، فاقد تخصص کافی(بیسوادی) و رسما به تمام معنا جهالت آقای مهدی امیری دارد و دقیقا همین امر موجب هک شدن سرویس ایمیل دادستانی کل کشور شده است.
{باید کامل شود}
به هیچ عنوانی صلاحیت لازم و کافی را برای فعالیت در آن هم از هر نظر برای سمترا برای اینکه بخواهد در آن واحد مهم برای من و امثال من تاعم از ایشان دارد موجب شدند که سرور سرویس ایمیل دادستانی کل کشور مورد نفوذ هکرها قرار بگیرید و همانطور که خودتان مشاهده میکنید دادههای محرمانه و غیرمحرمانه بسیاری که نمیبایست به این راحتی در دسترس عموم قرار بگیرد، هماکنون قرار گرفته است.
ماده ۵ قانون جرائم رایانهای
[جزای نقدی اصلاحی ۱۳۹۹/۱۱/۰۸] – چنانچه مأموران دولتی که مسوول حفظ دادههای سری مقرر در ماده (۳) این قانون یا سامانههای مربوط هستند و به آنها آموزش لازم داده شده است یا دادهها یا سامانههای مذکور در اختیار آنها قرار گرفته است، بر اثر بیاحتیاطی، بیمبالاتی یا عدم رعایت تدابیر امنیتی موجب دسترسی اشخاص فاقد صلاحیت به دادهها، حاملهای داده یا سامانههای مذکور شوند، به حبس از نود و یک روز تا دو سال یا جزای نقدی از پانزده میلیون (۱۵/۰۰۰/۰۰۰) ریال تا صد میلیون (۱۰۰/۰۰۰/۰۰۰) ریال یا هر دو مجازات و انفصال از خدمت از شش ماه تا دو سال محکوم خواهند شد.
ماده ۳ – قانون جرائم رایانهای[جزای نقدی اصلاحی ۱۳۹۹/۱۱/۰۸]: هرکس به طور غیرمجاز نسبت به دادههای سری در حال انتقال یا ذخیره شده در سامانههای رایانهای یا مخابراتی یا حاملهای داده مرتکب اعمال زیر شود، به مجازاتهای مقرر محکوم خواهد شد: الف) دسترسی به دادههای مذکور یا تحصیل آنها یا شنود محتوای سری در حال انتقال، به حبس از یک تا سه سال یا جزای نقدی از شصت میلیون (۶۰/۰۰۰/۰۰۰) ریال تا صد و هشتاد میلیون (۱۸۰/۰۰۰/۰۰۰) ریال یا هر دو مجازات. ب) در دسترس قرار دادن دادههای مذکور برای اشخاص فاقد صلاحیت، به حبس از دو تا ده سال. ج) افشاء یا در دسترس قرار دادن دادههای مذکور برای دولت، سازمان، شرکت یا گروه بیگانه یا عاملان آنها، به حبس از پنج تا پانزده سال. تبصره ۱ – دادههای سری دادههای است که افشای آنها به امنیت کشور یا منافع ملی لطمه میزند.
ماده ۱ قانون مسئولیت مدنی
[مصوب ۱۳۳۹٫۰۲٫۰۷]- هر کس بدون مجوز قانونی عمداً یا در نتیجه بیاحتیاطی به جان یا سلامتی یا مال یا آزادی یا حیثیت یا شهرت تجارتی یا بهر حق دیگر که بموجب قانون برای افراد ایجاد گردیده لطمهای وارد نماید که موجب ضرر مادی یا معنوی دیگری شود مسئول جبران خسارت ناشی از عمل خود میباشد.
اصل ۴۰ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران
هیچکس نمیتواند اعمال حق خویش را وسیله اضرار به غیر یا تجاوز به منافع عمومی قرار دهد.
ضرر: ضرر به معنای ورود نقص به نفس، عرض، اعتبار، مال و عضو شخصی است. در حقوق ایران، اختیار مالک مطلق نیست و در هر مورد که باعث اضرار ناروا به حقوق دیگران یا منافع عمومی گردد، محدود میشود. به بیان دیگر در تزاحم «قاعده لاضرر و تسلیط»، قاعده لاضرر مقدم است. به عبارت دیگر حقوق و آزادیهای فردی باید به نوعی تفسیر شود که به حقوق و آزادیهای دیگران لطمه وارد نشود.
«قاعده لاضرر» در اسلام راستین و شیعه واقعی: اشاره به حدیث «لا ضَرَر و لا ضِرار فی الاسلام» یا «لا ضَرَر و لا ضِرار علی المومن» دارد که از پیامبر(ص) نقل شده و به آن حدیث لاضرر میگویند. قاعده لاضرر بر ادله و احکام مقدم است حتی اگر آن را حاکم ندانیم. این عقیده مبتنی بر جهاتی است، از جمله اینکه نفی ضرر و از میان برداشتن احکام ضروری از باب «امتنان» است؛ یعنی لطفی است از جانب شارع بر مخلوق که چون نخواسته مردم ضرر و زیانی ببینند اثر اعمال زیان آور آنان را برداشته است، بنابر این در صورت تعارض با ادله دیگر، این قاعده بر آنان مقدم است.
لذا با توجه به ادله ارائه شده در این گزارش، از جناب حجتالاسلام والمسلمین، آقای محسنیاژهای؛ ریاست محترم قوه قضائیه و جناب حجت الاسلام و المسلمین، آقای محمد جعفر منتظری، دادستان کل کشور انتظار میرود به منظور استیفای حقوق عامه در راستای اجرای ماده 4 دستور العمل نظارت و پیگیری حقوق عامه مصوب 03/11/1397 و جبران خسارات وارده به اقشار مختلف مردم با توجه به اصل 40 قانون اساسی و ماده 1 قانون مسئولیت مدنی مصوب 07/02/1339 ، جناب آقای مهدی امیری را به استناد ماده ۵ قانون جرائم رایانهای تقاضای انفصال از خدمت، تعقیب کیفری و مجازات نامبرده مورد استدعا میباشد.
هیچ سندی مبنی بر ارتباط تخصص و تحصیلات ایشان با حوزه IT در اینترنت وجود ندارد ↩︎
بخشی از دادههای مثلا سری و محرمانه و… که انتشارشان بجز رسوایی، تهدید بالقوهای خاصی برای امنیت کشور ایجاد نمیکنند!
این اطلاعات به استناد تبصره ۱ ماده ۵۰۰ مکرر منتشر شدهاند. در صورت عدم توجه به درخواست این گزارش که نشان از بیاهمیت بودن تمامی اطلاعات مندرج در ایمیلهای دادستانی کل کشور خواهد داشت! به مرور سایر اطلاعات مهم و حساس نیز به این مجموعه اضافه میگردند.
بخشی از دادههای سری و محرمانهای که انتشار عمومی هر یک از آنها قادر است برای امنیت کشور یک تهدید بالقوهای بحساب آیند
۱- اطلاعات دسترسی به زیرساخت شبکه مرکز آمار و فناوری و اطلاعات قوه قضاییه☠️
۲- اطلاعات دسترسی به …☠️
در صورت عدم انفصال از خدمت جناب آقای امیری سایر اطلاعات حساس و مهم بازیابی شده به مرور اضافه به این بخش اضافه میشوند.
آنچه پیش روی شماست و میخوانید، در حقیقت بازنشر آرشیو یک مطلب قدیمی و البته بسیار مهمی است که در تاریخ سهشنبه ۶ دی ۱۳۹۰ توسط سیدعباس مرادی در وبلاگ قدیمیاش(اعترافات سابق) منتشر شده بود. در این مطلب ایشان به موضوعی اشاره میکند که دقیقا همان سیستم کثیف و شیوه خبیث دوقطبیسازی در جامعه امروز ماست، که متاسفانه برخی از نخبگان(قدرتطلب) نورچشمی نظام جمهوری اسلامی، آن را همواره دارند در کشورمان اجرا میکنند و بعد قرآن بر سر نیزه میزنند و فریاد کشان ادعا میکنند که تمام این اتفاقات! همگی زیر سر دشمن، لیبرال و فلان و بهمان است.
پشکل بازی همان بازی کثیفی است که روزگاری سیدعباس مرادی خودش مثلا منتقدش بوده، اما وقتی به اعمال و رفتار چندین ساله این نخبه حکمرانی خوب نگاه بیاندازید، مشاهده میکنید که اتفاقا تمام اعمال و رفتارش در عمل هم دقیقا بر اساس همین شیوه «پشکل بازی» بنا نهاده شده است. به هر حال اعتراف، اعتراف است و من هم از طرف خودش مامور شدم و معذور…
به همین خاطر در این مطلب اول میخواهم شما را با کلیت این «پشگل بازی» آشنا کنم تا ببینید این بازی چه ابعادی دارد و بعد از آن با ذکر یک مثال، شما رو با برخی از بازیگردانان اصلی دیروز و امروز این بازی آشنا کنم.
پشکل بازی
به روایت سیدعباس مرادی؛ یک شهید فعلا زنده!
بچه که بودیم پول نداشتیم تیله بخریم. روستا بودیم و تا دلتون بخواد دور و برمون پشکل بز ریخته بود. از اونجایی که میدونم شماها مشتی مرفه بیدرد تشریف دارید و بزها رو به سختی لمس کردید چه برسه به پشکل بزها، خدمتتون عرض میکنم که پشکل بز هم مثل تیله گرده ولی برعکس تیله خیلی شله و زود وا میره!
داشتم عرض میکردم، بجای تیله از پشکل بزها استفاده میکردیم. یه بازی داشتیم به اسم «پشکل و چاله» و جریانش ازین قرار بود که به تعداد نفرات بازی×۳ چالههای کوچیک درست میکردیم و یه تعدادی پشکل، که تعدادشون الان یادم نیست، بین بازی کنندگان پخش میکردیم. بازی قوانینی داشت که با توجه به اون قوانین پشکلها رو از دست میدادیم، یعنی چالههامون خالی میشد، یا برنده میشدیم، یعنی چالههامون پر میشد.
حکایت این روزهای سیاست ما هم شده حکایت این پشکل بازی ما…
چندتا صندلی هست توی این کشور که باید توسط سیاسیون محترم فتح بشه! چالههایی مثل مجلس، دولت، شوراهای شهر و… قواعد بردن این صندلیها هم مشخصه که میتونم به چندتاشون مختصرا اشاره کنم:
۱: تعریف یک دشمن و خطرناک نشون دادنش ۲: تخریب دشمن به هر شیوه و روش، ۳: ماست مالیزیشن خطاهای خودمون و…
حالا شما تشریف ببرید این مقاله (+) رو بخونید، البته خوندن تیتر و اسم دستهها کفایت میکنه خوندن همش وقت تلف کردنه. موضوع اینه که در حال حاضر سه تا دشمن درون نظام تعریف شدن: اصولگراها، اصلاح طلبها و فتنهگران و جریان انحرافی!
حالا این سه دسته بر اساس قانون اول، یعنی تعریف دشمن و خطرناک نشون دادن طرف مقابل، دارن طرفدارانشون رو از متمایل شدن به دشمنانشون منع میکنن. دسته دوم که نیازی به تخریب ندارند!، بعد از فتنهٔ ۸۸ آبرویی واسشون نمونده که بخوان تخریبش کنن![به مثال مراجعه کنید]
این وسط نیاز به یه دشمن بود و از اینجا بود که گروهکی ناچیز به اسم انحرافی تولید و بزرگ شد، آنقدر بزرگ که صحبت حضرت آقا مبنی بر دوری از مراکز قدرت و ثروت به این گروه تفسیر شد. تخریب این گروه هم به بهترین شکل ممکن انجام شد، اونطوری که خبرنگار اسوشیتدپرس در آستانهٔ سفر احمدینژاد به نیویورک به خودش اجازه داد بگه احمدینژاد دیگه نمایندهٔ حاکمیت نیست!
اما یه مشکل وجود داشت! اصولگراها بعد از فتنه ۸۸ دو دسته شدند که حالا به اسم ۷+۸ و جبههٔ پایداری شناخته میشن. جبههٔ پایداری میگه ۷+۸یها بر چه اساسی ساکتین فتنه رو در مرکز تصمیمگیریشون قرار دادند؟ و از این روست که ۷+۸یها هم به دست و پا افتادند که بگن «کی بود کی بود من نبودم».
حالا هم این مقاله رو نوشتن که بگن اصلا چیزی به اسم ساکتین فتنه وجود نداره! شما چی میگید برای خودتون؟! در عوض یه عنوان ساختند به اسم «تندروها و جلو روندهها» تا به کمک این واژهها امکان تخریب اعضای مرکزی جبههٔ پایداری فراهم بشه.
جهت راهنمایی بیشتر پیشنهاد میکنم این موارد را هم ببینید[این، این، این، این، این، این]
خوب این وسط اگه ۷+۸یها توانستند رقیب اصلیشون یعنی جبههٔ پایداری رو تخریب و تحقیر کنند، پشکلهای بیشتری کسب میکنند و بعد از پر کردن چالهٔ مجلس شورای اسلامی به فکر پرکردن چالهٔ ریاست جمهوری میافتند، با چه کاندیداهایی؟
حالا از انتشار این مطلب، بیش از ۱۴ سال است که میگذرد و هماکنون جبهه پایداری با «پشگل بازی» و ایجاد دو قطبیها متعدد در جامعه موفق به پرکردن چالهٔ مجلس شورای اسلامی و ریاست جمهوری نیز شد است.
بنظر شما این جریان انحرافی در مرحله بعدی خود قرار است کدامیک از چالههای این مملکت را پر نماید؟!
مرحله سختی است!
گذری بر «پشگل بازی» دو کارشناس ارشد حکمرانی مملکت در فتنه ۸۸ [ سید عباس مرادی و روحالله مومننسب ]
آیا میدانستید که نمیدانستید که بین سیدعباس مرادی و روحالله مومننسب صیغه برادری خواندهاند؟ و آیا اصلا میدانید که این دو سوپر انقلابی زمانهٔ من و شما! دقیقا در همان زمان فتنه ۸۸ مشغول چه نوع بازیهایی بودند؟ آیا آنها داشتند از امنیت کشور و نظام دفاع میکردند یا برعکس آن؟!
آیا میدانستید دلیل کش آمدن و طولانی شدن فتنه ۸۸ چه کسانی بودند؟
این دو کارشناس ارشد حکمرانی که بخاطر ضربالمثل معروفی که میگوید «منافق با منافق، نفوذی با نفوذی! کند همجنس با همجنس، #عملیات_صیاد!» به صیغه هم در آمدند و همواره مشغول انواع بازیهای مختلفی بوده و هنوز هم هستند که متاسفانه بیان همه این بازیها رسما از حوصله این مطلب خارج است.
اما مهمترین بازی که آنها مشغول انجام دادنش بودند، ادامه همین بازی «پشگلبازی» با یکسری از افراد جامعه من و شما بوده! افرادی که در روزگار انقلابی شناخته میشدند، اما الان اکثرشان را به سمت معاندین و براندازان نظام سوق پیدا کردهاند. حتما تا الان اسم #عملیات_صیاد به گوشتان خورده است؟!
پیامبر اکرم(ص) فرمودند: إذا وسّد الأمر إلى غیر أهله فانتظر السّاعه. وقتی کار را بدست نااهلان سپارند، منتظر رستاخیز(عواقب آن) باش.
نتیجهگیری: شما انقلابیها حتما میبایست طبق روال گذشته خودتان! حتما حتما از این منافقین متظاهر به انقلابی و ولایتمداری که از قضا همواره نگران حکمرانی در فضای مجازی هستند، رسما حمایت و اساسا پشتیبانی کنید
چون 👈
👇برای اهل ایمان! 👇
اگر هنوز نفهمیدهاید! خودم بهتون میگم: تمام دشمنان این مرز و بوم روی حمایت تکتک تان حساب باز کردهاند.
کودتای خزنده: احمد کارآمد/مزدور انقلابینما و پروژهبگیری که باعث ناراحت شدن رهبر انقلاب شد.
مقدمه در حالی که دشمنان خارجی و رقیبان منطقهای ایران از هر ابزاری برای نابودی انسجام و یکپارچگی ملی ایرانیان بهره میبرند و از اختلافافکنی زبانی/قومی گرفته تا اختلاف افکنی مذهبی برای اهداف شوم ضد ایرانی خود سود میجویند، با نهایت تاسف در داخل ایران هستند عدهای غیرایرانی و ظاهرا نفوذی، که چهره خبیث واقعی خود را پشت نقابهای انقلابی و حزباللهی مخفی ساختند و …
این سند بصورت موقت منتشر شده و محتوای آن به مرور تکمیل میگردد.
مقدمه:
در ایران و در بحث سیاستگذاری و مدیریت کلان معضلات و مشکلات فرهنگی کشور و در میان اکثر مدیران و مسئولان کشوری، متاسفانه یک شیوه، راهکار یا روش بسیار کثیف و خبیثانهای رواج پیدا کرده است، بسیار عجیب! که این شیوه را من بدین صورت تعریفش میکنم:
بعضی از معضلات و مشکلات فرهنگی رو اگر بخواهی جلوی آن را بگیرید! ضمن آنکه بسیار از شما انرژی میبرند! تازه کلی هم دردسرساز و هزینهساز نیز هستند. به همین خاطر بهتر است که این مشکلات را در همان مسیری که مشکل دارد حرکت میکند، هُلشون داد بطوری که آنقدر دور برداشته و سرعت بگیرند که با بیشترین سرعت ممکن، مستقیم بخورند به دیوار تا بوی تعفن و گندش در بیاد. آنگاه که بوی تعفن و گندش در آمد و همهجا پخش شد و توانست توجه همگان را به خودش جلب کند! دیگر میتوانید خیلی راحت و ساده با یک قانون(ماده، تبصره، مصوبه) مثل فیلتر کردن! جهادی طور سریع جلوی آن معضل را بگیرید.
اما در این فاصله زمانی یعنی از هل دادن تا برخورد به دیوار! برای شما این فرصت محیا میشود که به بهانه وجود همین مشکلات و معضلات در جامعه، به خودتان ژست دلواپسی بگیرید و از این بهانهها کمال بهرهبرداری را در جهت پیشبرد اهداف و مقاصد شخصی، سیاسی و جناحی خودتان ببرید. برای مثال ردیف بودجهها تعریف کنید! رانتهای مختلفی ایجاد کرده و پستهای مهم و سازمانی را در بین دوستان و آشنایان قسمت کنید.
تبصره: نکتهای بسیار مهمی که این وسط وجود دارد این است که طی این بازه زمانی، اگر هر دلسوز واقعی که میخواست برای حل این معضلات و مشکلات قدمی بردارد! شما میبایست سریع قلم پایش را بشکنید تا او نتواند در برنامههای آتی شما خلل و اختلالی ایجاد نماید.
آقای مهدی امیری یکی از نیروهای فنی قدیمی و البته یکی از آخرین بازماندگان این تیم ☝️در کارگروه تعیین مصادیق محتوای مجرمانه میباشند.
هدف این گزارش:
متاسفانه شواهد بسیاری در دست دارم که همگی نشان از این دارند که اکثریت مدیران و سیاستگذاران کلان فضای مجازی کشور، خواسته یا مثلا ناخواسته طی این ۱۰ سال گذشته اخیر، بطور عجیبی و البته به کرات از همین روش برای مقابله با مشکلات و معضلات مرتبط با حوزه فضای مجازی بهره جستهاند.
{لینک گزارشهای منتشر نشده، بعد از انتشار اینجا قرار بگیرند.}
حال در این گزارش قصد دارم، به یکی از همان سوژههایی که هماکنون بعضیها مشغول هلدادن آن هستند بپردازم و با مطالبهگری و پرسشگری از مسئولین مربوطه بتوانم این روش فاجعهساز که به تعبیر رهبری باعث ول شدن فضای مجازی ایران شده است را بصورت مکتوب مستند ساخته و بدین ترتیب بجای خائنین اصلی، اینجانب بتوانم در دادگاه عدالت جمهوری اسلامی[مثل این مورد] مجددا حضور پیدا کرده و به اتهام عناوین زیبا و مختلف محاکمه و محکوم شوم.
موضوع این گزارش:
سوال اصلی این گزارش بدین شرح است:
«چرا و به چه علت درگاههای پرداخت ریالی سایتهای قمار! توسط معاونت امور فضای مجازی دادستانی کل کشور و کارگروه تعیین مصادیق محتوای مجرمانه مسدود نمیشوند؟! تا جلوی گرایش و آلوده شدن هر چه بیشتر جوانان این کشور را به عارضه کثیف و زشت قمار آنلاین را بگیرند؟»
هدفم از مطرح کردن این سوال این است که ما مردم عادی نیز بتوانیم متوجه شویم که واقعا چرا و به چه علت درگاههای پرداخت سایتهای قماری که دارند از آنها براحتی برای پولشویی و انتقال پولهای کثیف در داخل کشور بهره میجویند! توسط معاونت امور فضای مجازی دادستانی کل کشور و کارگروه تعیین مصادیق محتوای مجرمانه مسدود نمیشوند؟!
جهت درک بهتر شما از اهمیت این سوال و همچنین شفافسازی هر چه بیشتر این موضوع، بهتر است این نکته را ابتدا خدمت شما متذکر شوم؛ که ضابطین قضایی و رصدگران ذیل این معاونت دادستانی کل کشور! پس از آنکه موفق به رصد و شناسایی حسابهای بانکی پشت درگاههای پرداخت سایتهای قمار میشوند، بعد از ارسال چند هشدار به صاحب حساب، تنها اقدام سلبی و بازدارندهای که انجام میدهند، مسدودسازی حسابهای بانکی و تشکیل پرونده قضایی برای اوست. حسابهایی که بخوبی میدانند ۱۰۰ درصد آنها حسابهای اجارهای هستند:
حسابهای اجارهای!
ممکن است برای شما هم اتفاق افتاده باشد که با تیترهایی همچون کار اینترنتی در منزل با درآمد بالا و بدون هیچ تخصصی روبهرو شده باشید، لذا بهتر است بدانید افرادی که از این تیتر استفاده مینماید، طعمههایشان را از میان افرادی که به دنبال درآمد بالا که اغلب سواد و تخصص کافی ندارند انتخاب میکنند. این دسته از کلاهبرداران از شما میخواهند یک حساب بانکی جدید ایجاد نموده و اطلاعات حساب خود را در اختیارشان قرار دهید و شما نیز با توجه به اینکه موجودی حساب صفر است خیال میکنید که هیچ خطری با انجام این کار شما را تهدید نخواهد کرد.
متاسفانه پول حاصل از اعمال خلاف مانند قاچاق مواد مخدر، پولشویی، انجام فعالیتهای تروریستی، قمار، فیشینگ، قاچاق کالا و سایر روشهای سرقت اموال از اینترنت است که پیگرد قانونی به همراه دارد و نمیتوان از اینچنین پولها به صورت عادی استفاده نمود زیرا هر زمان که شناسایی شود بلوکه میگردد.
بنابراین آن فرد بعد از پولشویی برای این که شناسایی نشود پول را به حساب یک قربانی واریز میکند که این فرد قربانی همان افرادی هستند که به دلیل نداشتن اطلاعات کافی در این زمینه، کارت بانکی خود را در اختیار این کلاهبرداران قرار میدهند. در نهایت پس از شکایت، فرد قربانی باید در قبال این عمل پاسخگو باشد، زیرا تمام نقل و انتقالات پول از طریق حساب این فرد صورت گرفته است.
پس حساب اجارهای یعنی سوءاستفاده از حسابهای بانکی افراد دیگر، با رضایت خودشان. حساب اجارهای یکی از روشهای پولشویی و پاکسازی ردپای منابع مالی حاصل از فعالیتهای مجرمانه و غیرقانونی در کانال حسابهای بانکی است.
کلاهبرداریهای اینترنتی به چه شکل است؟
در گذشته نه چندان دور کلاهبردارها، قربانیان خود را به روشهای مختلفی به یک صفحهٔ اینترنت بانک جعلی هدایت میکردند و قربانی هم با وارد کردن اطلاعات ورودی خود (نام کاربری و رمز عبور) عملا اختیار حسابش را به دست کلاهبردارهای پشت صفحهٔ جعلی بانک (Phishing) میسپارد. اما پس از فراگیر شدن اجباری رمز دوم پویا روی کارتهای بانکی و با فراگیرتر شدن استفاده از سامانهٔ اینترنت بانکها در بین کاربران ایرانی، برخی از کلاهبردارها به جای استفاده از روش تلهگذاری (Phishing) روی درگاههای تقلبی و سرقت اطلاعات کارت مشتریان، به سراغ اینترنت بانک کاربران و حسابهای اجارهای رفتهاند.
در این روش بطور خلاصه کلاهبردار با اجارهٔ یک حساب بانکی (به صورت غیرقانونی) و متصل کردن آن به شبکه الکترونیکی پرداخت کشور (شاپرک)، اقدام به پولشویی سریع و مکانیزه میکنند. برای مثال در سایتهای قمار، کلاهبردار ابتدا پول حاصل از قمار را از طریق یک درگاه پذیرنده آنلاین(PSPها، پرداخت یارها، پرداخت سازها) دریافت میکند و آنرا به یکی از حسابهای اجارهای واریز میکند. در نهایت موجودی آن حساب اجارهای متصل به سایت قمار را بطور مکانیزه به یکسری دیگر از حسابها واسطهای و اجارهای منتقل میکند تا اینگونه این پولهای کثیف به سادگی قابل رهگیری نباشند. در آخر سر نیز از طریق یک کارت متصل به یکی از همین حسابهای اجارهای و درگاههای خرید اینترنتی، آن پول کثیف و غیرقانونی را به ارز دیجیتال یا سایر کالاهایی که ردیابی آنها بسیار دشوار باشد تبدیل میکند.
به همین دلیل کلاهبردارهایی که سایتهای قمار و یا شرطبندی را میگردانند، همواره به دنبال اجاره کارت، شماره حساب بانکی و درگاه بانکی از شهروندان هستند تا بتوانند اعمال خلاف و مجرمانه خود را از این طریق پیش ببرند و از دست قانون فرار کنند.
لذا این مجرمان حرفهای در جامعه به دنبال افراد کم درآمد هستند تا با پرداخت مبلغی به صورت ماهانه به این افراد، تمام اطلاعات آنها را در دست بگیرند و برای توسعه سایتهای شرطبندی خود به عنوان مباشرت در جرم است و مطابق با قانون مجازات اسلامی ایران با این افراد برخورد میشود.
چطور جلوی این پدیده شوم رو باید گرفت؟!
برای اینکه بتوان جلوی رشد و گسترش این پدیده شوم رو گرفت، در دنیا راهکارهای متعددی به وجود آمده که پرداختند به آنها واقعا از حوصله این مطلب خارج است. اما اگر علاقه دارید بدانید در کشورهای غربی متخاصم غرق شده در لیبرالیسم و فلان و بهمان… نسبت به این پدیده شوم چگونه عمل کردند که وضعیتشان مثل ایران نشده است، پیشنهاد میکنم کمی بنشنید پای صحبتهای محمد جرجندی در این ویدیوها(جرجندی لینکهاشون برسون دادا) تا بتوانید اطلاعات بیشتری در این زمینه بدست بیاورید.
خب! ویدیو بالاحال اگر ضابطین تا اینگونه جلوی وقوع این اتفاقات و فجایع را نمیگیرند؟!
جهت درک بهتر شما از اهمیت این سوال و همچنین شفافسازی هر چه بیشتر این موضوع، در ویدیو زیر همین سوال را به همراه توضیحات پایه و مرتبط با این موضوع را برای جناب مهندس مهدی امیری، معاون مدیرکل نظارت و پیگیری امور فضای مجازی دادستانی کل کشور مطرح ساختم.
در ویدیو زیر همین سوال را به همراه توضیحات پایه و مرتبط با این موضوع را برای جناب مهندس مهدی امیری، معاون مدیرکل نظارت و پیگیری امور فضای مجازی دادستانی کل کشور مطرح ساختم.
لذا به شما نیز پیشنهاد میکنم که حتما ابتدا این ویدیو را با دقت کافی مشاهده کنید تا بتوانید بخوبی از این مباحث مطلع شوید:
چه پاسخهایی به پرسش و مطالبه این گزارش داده شد؟
در مرحله اول، در پیامرسان بله و در ادامه گفتگوهای شکل گرفته، من سوال خودم را در غالب ویدیوی بالا خدمت ایشان مطرح ساختم
و ایشان نیز طبق روال گذشته خودشان از هرگونه پاسخگویی به سوال اینجانب امتناع ورزیدن و با سکوت خودشان در من نسبت به آینده کشورم امیدآفرینی کردند😤
در مرحله بعد میخواهم این سوال را در ویراستی مطرح سازم! پس منتظر باشید که داستان ادامه دارد…
مستندات گزارش:
تاریخ تهیه گزارش: ۱۴۰۱/۰۴/۱۳ بازه زمانی دادههای مورد استفاده برای تهیه گزارش: ۱۴۰۱/۰۱/۰۱ لغایت ۱۴۰۱/۰۴/۱۰ خاستگاه تهیه گزارش: درخواست معاونت محترم امور فضای مجازی دادستانی کل کشور مخاطب/مخاطبین گزارش: معاونت محترم امور فضای مجازی دادستانی کل کشور طبقهبندی: قبلا محرمانه بوده! بعد از هک شدن در کف اینترنت در دسترس همه است
تاریخ تهیه گزارش: ۱۴۰۱/۰۴/۱۳ بازه زمانی دادههای مورد استفاده برای تهیه گزارش: ۱۴۰۱/۰۱/۰۱ لغایت ۱۴۰۱/۰۴/۱۰ خاستگاه تهیه گزارش: درخواست معاونت محترم امور فضای مجازی دادستانی کل کشور مخاطب/مخاطبین گزارش: معاونت محترم امور فضای مجازی دادستانی کل کشور طبقهبندی: قبلا محرمانه بوده! بعد از هک شدن در کف اینترنت در دسترس همه است