این سند بصورت موقت منتشر شده و محتوای آن به مرور تکمیل میگردد.
دامنه soozanchi.ir چگونه فیلتر شد!
{محل درج ویدیو توضیحات}
قضیه فیلتر شدن دامنه وبلاگم بر میگردد به انتشار این مطلب! مطلبی که در آن جناب آقای مهندس مهدی امیری رو برای اولین بار مخاطب مطالبم قرار دادم و در پایان این مطلب از ایشون خواستم که بنابر وظایفی که دارند و مسوولیتهایی که برعهده دارند، انجام وظیفه بنمایند:
خلاصه نتیجه این شد که ایشان نیز طبق عادات همیشگی خود! انجام وظیفه کردند و دامنه وبلاگ بنده را بدون دادن هرگونه تذکر قبلی و به احتمال خیلی زیاد بصورت کاملا غیرقانونی و خلاف دستورالعملهای کارگروه تعیین مصادیق محتوای مجرمانه فیلتر کردند و به همین خاطر است که ایشان و همکاران محترمشان به هیچ عنوانی حاضر به پاسخگویی به اینجانب نیستند😉
پیگیری اول:
پیگیری دوم:
پیگیری سوم:
این پیگیری بصورت تماس تلفنی صورت گرفته است، که بزودی ویدیوی آن در اینجا منتشر خواهد شد.
پیگیری چهارم:
پیگیری پنجم:
پیگیری ششم:
با توجه به اینکه حداقل برای شخص خودم ثابت شد است که جناب آقای مهدی امیری، معاون مدیرکل نظارت و پیگیری امور فضای مجازی دادستانی کل کشور و مدیر امور فنی معاونت فضای مجازی دادستانی کل کشور، رسما میبایست یکی از اعضای داعش و گروهکهای وابسته به آن باشند! دیگر از هرگونه پاسخگویی از طرف ایشان پاک کامل ناامید شدهام، لذا از ایشان گذر میکنم…
👇👇👇👇👇
👇👇👇👇👇
اما مجددا قصد دارم برای آخرین بار این موضوع را از یک کانال دیگر و از طریق جناب آقای مهندس عرفان قیطرانی؛ نماینده رسمی معاونت فضای مجازی دادستانی کل کشور(روابط عمومی) و مدیر پالایش معاونت فضای مجازی دادستانی کل کشور که از قضا مدیر واحد اجرای دبیرخانه کارگروه تعیین مصادیق محتوای مجرمانه و … نیز هستند پیگیری کرده تا ببینیم در آن مجموعه واقعا چه دارد میگذرد! اصلا امیدی به اجرای صحیح قانون و عدالت هست یا …
پس این گزارش باز خواهد میماند تا بتوانم این پیگیریها را نیز انجام داده و مستند کنم.🤠
آخرین تاریخ ویرایش و بهروزرسانی این گزارش ۱۸ آذر ۱۴۰۲
به نام خدا ریاست محترم قوه قضائیه حجت الاسلام والمسلمین جناب آقای محسنی اژیهای
با اهدای سلام و تحیت و تقدیم احترام، همانگونه که خاطر عالی مستحضر است، مطابق اصل ۹ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، در جمهوری اسلامی ایران آزادی و استقلال و وحدت و تمامیت ارضی کشور از یکدیگر تفکیک ناپذیرند و حفظ آنها وظیفه دولت و آحاد ملت است.
هیچ فرد یا گروه یا مقامی حق ندارد به نام استفاده از آزادی به استقلال سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و نظامی و تمامیت ارضی ایران کمترین خدشهای وارد کند
و هیچ مقامی حق ندارد به نام حفظ استقلال و تمامیت ارضی کشور آزادیهای مشروع را، هر چند با وضع قوانین و مقررات، سلب کند.
با این تمهید، زمان را مغتنم دانسته و بر خویش فرض و بایسته میدانم، در چنین لحظات سرنوشتسازی که چشم جهانیان به قدرت و اقتدار خارجی جمهوری اسلامی است، از باب وظیفه و وطندوستی و آخرین ادای دین به آرمانهای (واقعی) انقلاب و بر حسب تکلیف، به عنوان یک شهروند ایرانی، که از قضا جزو یکی از قدیمیترین کاربران اینترنت و فضای مجازی ایران هم شناخته میشوم و در حوزههای مختلف مرتبط با فناوری اطلاعات (IT) مختصر دانش فنی و تخصصی و تجربیات میدانی و مفید و قابل لمسی در کارنامه خوش دارم از یک طرف و از طرف دیگر در راستای اطاعت و تبعیت از دستور خداوند، که ابتدا توصیه فرمودند «اول صلح و بعد جنگ!» و در جهت تبعیت از حکم جهاد تبیین مقام معظم رهبری و همچنین پیرو فراخوان حضرتعالی که در تاریخ ۱۴۰۱٫۰۷٫۱۸ و خطاب به معترضان، اعتراضات اخیر فرموده بودید «اگر سوال، اعتراض، انتقاد و یا ابهامی دارید بیایید با هم گفتگو کنیم».
اینجانب محمد صالح سوزنچی در جهت لبیک گفتن به این فراخوان و به استناد و بهرهگیری از حق قانونی که قانونگذاران کشورم در تبصره ۴ ماده ۵۰۰ مکرر قانون مجازات اسلامی به من دادهاند، تصمیم گرفتم که بدینوسیله شدیدترین اعتراضات خودم را بصورت صریح و بیپرده و به همراه برخی از دلایل مهمی که این روزها باعث شدهاند که اینجانب رسما بطور کامل از نظام جمهوری اسلامی، آینده خودم و کشورم پاک ناامید بشوم و با سرعت فراوانی به سمت براندازی نظام سوق پیدا کرده و آخرین گزینههای پیش رویم را تنها در کف خیابانها بتوانم جستجو کنم، را در غالب این گزارش مکتوب و مستند و به انضمام سایر پیوستهایش در وبلاگ شخصیام بطور عمومی منتشر سازم تا بتوانم آنها را برای استحضار و اقدامات مقتضی، به حضور حضرتعالی و سایر مقامات امنیتی و عالی رتبه کشورم تقدیم نمایم.
واگر دو دسته از مؤمنان با یکدیگر جنگیدند، بین آنها صلح برقرار کنید، واگر یکی از آنها بر دیگری ستم و تجاوز کرد، باگروهی که ستم و تجاوز میکند، بجنگید تا فرمان خدا را برآورده کند.
تا توانسته باشم در راستای انجام فرضیه امر به معروف، نسبت به عواقب شوم آن چیزهایی که باعث گردیدهاند اینجانب به این نقطه برسم، به شما بزرگواران صادقانه هشدار داده و در نهایت با شما اتمام حجت کنم، تا شما نیز از این لحظه بدانید که این اتفاقاتی که برای من افتاده است به هیچ عنوانی، نه زیر سر دشمنان متخاصم نظام است و نه بخاطر تحت تاثیر قرار گرفتن رسانههای غرب و الی توجیهات دیگر…! برعکس دلیل و علت اصل آن بیتوجهی خود شما بزرگواران به همین مباحثی است که در این گزارشها منعکس گردیده است.
در نهایت خدمت شما تاکید کنم که اینجانب حداقل از خودم بطور کامل اطمینان دارم که دیگر قادر به تحمل دیدن، شنیدن و مشاهده ادامه اینگونه فعالیتهای غیرقانونی و مخرب در کشورم نیستم. حتی دیگر قادر به تحمل حضور این نخبگان متظاهر و متوهم به حکمرانی و خائنین به ملت و مملکت، در سطوح بالای حکمرانی کشورم(جمهوری اسلامی) نیستم و رسما دیگر نمیتوانم دیگر به هر بهانهای و توجیهی مثل «امنیت ملی، استقلال کشور و مصلحت فلان و بهمان…» خودم را گول بزنم تا از این موارد چشمپوشی کنم. چون تحت شرایط فعلی هرگونه چشمپوشی از این موارد را رسما معادل خیانت به نسل آینده این کشور میدانم.
«امروز سعی دشمن این است که ایمان دینی را تضعیف کند، امید را تضعیف کند، خوشبینی به آینده و به مدیریّت کشور را تضعیف کند؛ اینها چیزهایی است که روی آن دارند برنامهریزی میکنند، روی آن برنامهریزی میشود. [مثلاً] چه کار کنند که عقیدهٔ مردم این بشود که آیندهای ندارند، آینده بنبست است و در کوچهٔ بنبست قرار دارد؛ روی این برنامهریزی میکنند، برنامهسازی میکنند، در فضای مجازی و گاهی متأسّفانه در فضاهای رسمیِ خودِ ما اینها را بین مردم جوری پخش میکنند که مردم به این نتیجه برسند که راهها بنبست است، راهها خطا است یا به این نتیجه برسند که مسئولین کشور، مدیریّت کشور، بلد نیستند کشور را اداره کنند.
به همین دلیل است که اینجانب صراحتا از قاضی قضات کشورم و هر مقام و مسئول دیگری که در این زمینه میتواند کاری از دستش برمیآید تقاضا مندم، هر چه سریعتر، این نخبگان نفوذی و خیانتکار را از مسئولیتهایشان برکنار کرده و آنان را تحت تعقیب و تحقیق قضایی بیشتر قرار دهند و اینگونه جلوی پیشرفت اهداف شوم و فعالیتهای دیکتاتور مآبانه و مخرب آنها را که شباهت بسیاری به کودتای نوع نرم و خزنده دارد را بگیرند. چرا که اگر این اتفاق نیفتد و جلوی آنان گرفته نشود، شماها نیز با دشمن این ملت، برای من فرقی دیگری نخواهید داشت، زیرا باعث میشوید که من و امثال من بدلیل ناامیدی کامل و در راستای اطاعت و تبعیت از دستور خداوند😉، ناچارا به جمع و صف مخالفین جمهوری اسلامی بپیوندیم و در جهت براندازی نظام جمهوری اسلامی حرکت کنیم و راه خلاصی را در کف خیابانها جستجو کنیم. اتفاقی که نه شما آنرا دوست دارید و نه من.
با تقدیم احترام، محمد صالح سوزنچی
رونوشت:
جناب سردار محمد کاظمی؛ رئیس محترم سازمان اطلاعات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
حجتالاسلام والمسلمین، جناب آقای سید اسماعیل خطیب؛ وزیر اطلاعات و رئیس شورای هماهنگی اطلاعات
آن سرباز گمنام ولایتمدار عاقل و مهربون؛ ناظر نمیدانم کجاهای بیت رهبری😁
مخاطب گرامی! از آنجایی که احتمال دارد برخی از مباحث این گزارش برای اکثریت گنگ، پیچیده یا مبهم و ناقص بنظر برسد، بر خود لازم دانستم که شما را از این موضوع آگاه کنم که بله! کاملا حق با شماست. چون این گزارش به دلایل مختلفی بصورت مقطعی کامل میگردد و علتش را هم سعی کردم در این ویدیو بصورت مختصرا برای شما توضیح بدم👈.
پس اگر شما این پیام را دارید مشاهده میکنید! به این معناست که این گزارش هنوز تکمیل نشده است! فلذا دلیلی برای تحریک یا دچار تشویش اذهان شدن شما هم اصلا وجود ندارد😉.
با تئوریسین کرهشمالیسازی ایران! کارشناس پالایش و فیلترینگ ایران جناب دکتر محمدصادق نصراللهی آشنا شوید😞
معرفی اجمالی:
جناب دکتر محمد صادق نصراللهی، فرزند محمدرضا، دکترا فرهنگ و ارتباطات دانشگاه امام صادق(ع) هستند و هماکنون عضو هیئت علمی (دانشیار)، معاون آموزشی و تحصیلات تکمیلی و عضو گروه فرهنگ و حکمرانی دانشکده معارف اسلامی و فرهنگ و ارتباطات دانشگاه امام صادق(ع) میباشند.
در همین ابتدا پیشنهاد میکنم حتما نگاهی به رزومه تخصصی ایشان بیندازید و به مواردی که در تصاویر زیر هایلایت شدهاند خوب دقت کنید تا شما نیز بتوانید متوجه شوید که چرا بنده ایشان را «تئوریسین کرهشمالیسازی ایران» و یکی از عوامل اصلی طراحی «کودتای خزنده» میشناسم.
معرفی تخصصی
همانطور که در رزومه ایشان کاملا مشهود است، تخصص اصلی جناب دکتر محمدصادق نصراللهی آنچنان که باید و لازم است، هیچ ارتباط مستقیمی با حوزه فناوری اطلاعات ندارد. اما خب! ایشان به شکل عجیب و غریبی علاقهٔ بسیاری به مباحث «مطالعات فضای مجازی» و «حکمرانی و سیاستگذاری فضای مجازی» دارند.
اینکه میگویم به شکل عجیب و غریبی! تنها به این خاطر است که بجز ایشان، یکسری افراد دیگری هم هستند که در این خصوصیات با ایشان وجه مشترک دارد. برای مثال همکاران اسبق و امروزشان جناب آقایان سیدعباس مرادی و آقازاده محمدحسین انتظاری که هر دوی آنها از عشاق حکمرانی و سیاستگذاری فضای مجازی ایران هستند.
یا مثلا دوست و هم دانشگاهی قدیمی شان جناب آقای دکتر سید آرش وکیلیان، که رشته تحصیلی ایشان هم هیچ ارتباط خاصی با حوزه فناوری و اطلاعات اصلا ندارد، اما با این وجود به اقرار خودشان، ایشان در کارنامه خود سابقه بیش از ۱۵ سال سیاستگذاری در حوزه فضای مجازی ایران را دارند و نکته جالب و قابل توجهاش هم همین این است که دقیقا حاصل همین سیاستگذاریهای اشتباه ایشان و امثال ایشان بوده که باعث وله و رهاشدگی فضای مجازی مدنظر مقام معظم رهبری شده است.
گزارش فعالیتهای کارگروه فرهنگی و اجتماعی مرکز ملی از زمان تاسیس مرکز ملی تا مهر (۱۳۹۴٫۱۰٫۲۹)
دستاورد ورود پیامرسان آمریکایی، صهیونیستی تلگرام به ایران
جای دارد از جناب آقای دکتر نصراللهی از بابت بیان این👆 حقایقی که پیرامون آنچه که اتفاق افتاده است و در آینده در شرف اتفاق است، از ایشان یک تقدیر و تشکر ویژه داشته باشم.🙏
جناب آقای قاضیالقضات!!!
در همین ابتدا لطف بفرمایید و صحبتهای کامل جناب آقای دکتر نصراللهی، در ویدیو بالا را با دقت بالایی مشاهده و گوش نمایید تا شما نیز متوجه ریز و درشت تمام و کمال اتفاقات وقایع گذشته و آینده بشوید. چون ایشان به وضوح و بخوبی در این ویدیو به یکایک پازلها و مراحل این کودتای خزنده اشاره کردهاند. که خب همین نشان از این دارد که ایشان نقش اساسی و پر رنگی در طراحی و اجرای این کودتای خزنده دارد:
کودتای خزنده: توسط چه افرادی و در کدام اندیشکده طراحی و برنامهریزی شده است؟
مخاطب گرامی!از آنجایی که احتمال دارد برخی از مباحث این گزارش برای اکثریت گنگ، پیچیده یا مبهم و ناقص بنظر برسد، بر خود لازم دانستم که شما را از این موضوع آگاه کنم که بله! کاملا حق با شماست. چون این گزارش به دلایل مختلفی بصورت مقطعی کامل میگردد و علتش را هم سعی کردم در این ویدیو بصورت مختصرا برای شما توضیح بدم👈. پس اگر شما این پیام را دارید مشاهده میکنید! به این معناست که این گزارش هنوز تکمیل نشده است! فلذا دلیلی برای تحریک یا دچار تشویش اذهان شدن شما هم اصلا وجود ندارد😉. جناب سردار سرتیپ…
بیشتر بخوانید
toofan.soozanchi.ir
حال اگر نگاهی هم به جزییات مرتبط با این کودتا در مطلب بالا بیندازید دیگه وقتش رسیده که نگاهی هم به مستندات زیر بیاندازید و به توضیحات ویدیویی که اینجانب پیرامون هر یک از مباحث مد نظر بیان داشتم، دقت نظر کافی داشته باشید تا بتوانید متوجه تمام زخمهایی بشید که مقام معظم رهبری به بهترین نحو احسن به آنها اشاره کردهاند. یعنی همین زخمهایی که عامل اصلی ناامید شدن من و امثال من هستند:
{محل درج ویدیو نهایی اعتراض بنده!}
۱. کرهشمالی فضای مجازی ایران
یا بقول خود جناب آقای دکتر محمد صادق نصراللهی، «داخلیسازی زیست بوم فضای مجازی مردم ایران» و یا بقول جناب دکتر عزیز نجفپور، همکار قدیمی شان در مرکز ملی فضای مجازی «طرح مدینه فاضله مجازی؛ چارچوب نظری حکمرانی فضای مجازی جمهوری اسلامی» که به زبان ساده یعنی همان محدودسازی حق دسترسی شهروندان داخل ایران به اینترنت بینالملل یا اینترنت طبقاتی:
۲. تغییر غیرقانونی ساختار حاکمیت و حکمرانی جمهوری اسلامی
اگر در اکثر آثاری که از ایشان تا به امروز بصورت عمومی منتشر شده است، نگاهی بیندازید، خودتان مشاهده میکنید که ایشان ما مردم را رسما رعیت خودشون تلقی میکند. و دقیقا به همین دلیل است که ایشان و سایر همفکران ایشان این چنین به خودشان حق دادهاند که با بهانه دغدغههای مقام معظم رهبری پیرامون شبکه ملی اطلاعات کشور اقدام به اجرای سرکوب ساختن و محدودساختن آزادیهای مشروع شهروندان ایران بکند و برای ما رعیتها چنین نسخههای توهین آمیزی تجویز کرده و آنرا بپیچانند و اجرا نمایند:
ضرورتیابی قانون جامع رسانههای همگانی در جمهوری اسلامی ایران مقاله پژوهشی اصیل – سال ۱۳۹۰
پالایش فضای مجازی؛ حکم و مسائل آن از دیدگاه فقهی مقاله پژوهشی اصیل – سال ۱۳۹۵
صورت بندی مسائل شیوه پالایش (فیلترینگ) فضای مجازی در ایران مقاله پژوهشی اصیل – سال ۱۳۹۸
الگوی سیاستهای مطلوب پالایش (فیلترینگ) فضای مجازی در جمهوری اسلامی ایران مقاله پژوهشی اصیل – سال ۱۳۹۹
چند مثال واقعی
کوچ دادن کاربران توییتر به ماستادون:
جهت کسب اطلاعات بیشتر پیرامون این موضوع به مطلب زیر مراجعه کنید.
جادی و پروژههای مرتبط با #طرح_صیانت/کوچ دادن کاربران ایرانی توییتر به ماستادون
مستندات مرتبط با این مطلب هماکنون در حال بارگذاری و تکمیل میباشد. فلذا این سند بصورت موقت منتشر شده و محتوای آن به مرور تکمیل میگردد. چرا کوچ و مهاجرت از توییتر به ماستادون برای شما خطرناک است!
تضعیف نقش نظارت و مانیتورینگ وزارت اطلاعات و انتقال اختیاراتش به کمیته فیلترینگ(کمیته تعیین مصادیق مجرمانه)
ادامه دارد….
خلاصه اعتراضم بنده این است: واقعا چرا همچین افرادی میبایست بر من و ۸۰ میلیون رعیت این کشور حاکم بشوند و بر ما و به اسم اسلام با این وضعیت حکمرانی کنند؟!
این مستندات صرفا جهت اطلاع عموم و برای آندسته از افراد که بدنبال حقیقت هستند فعلا منتشر میگردد تا در این حین بنده هم بتوانم فرصت لازم را برای تنظیم و جمع بندی آن پیدا نمایم. قضاوت و نتیجهگیری ۱۰۰٪ فعلا با خودتون است! فقط پیشنهاد میکنم این مستندات را با دقت خوبی مطالعه کنید! زیرا نکات بسیار مهمی در خود دارند.😏
تاریخ آخرین بروزرسانی: ۱۴ مهر ۱۴۰۲
مخاطب گرامی هدف اصلی انتشار این مطلب اجرای یک مانور مهندسی اجتماعی جهت تحریک سلطان فیلترینگ ایران و فیلتر کردن غیرقانونی و سلیقهای دامنه soozanchi.ir و و زیردامنههاش بود! که این مانور با موفقیت کامل اجرا و نتیجه مد نظر حاصل گردید. توضیحات بیشتر در لینک زیر منتشر شده است.😁
دادستانی: چرا و به چه علتی دامنه soozanchi.ir را فیلتر کردهاید؟
دامنه soozanchi.ir چگونه فیلتر شد! {محل درج ویدیو توضیحات} قضیه فیلتر شدن دامنه وبلاگم بر میگردد به انتشار این مطلب! مطلبی که در آن جناب آقای مهندس مهدی امیری رو برای اولین بار مخاطب مطالبم قرار دادم و در پایان این مطلب از ایشون خواستم که بنابر وظایفی که دارند و مسوولیتهایی که برعهده دارند، انجام وظیفه بنمایند: خلاصه نتیجه این شد که ایشان نیز طبق عادات همیشگی خود! انجام وظیفه کردند و دامنه وبلاگ بنده را بدون دادن هرگونه تذکر قبلی و به احتمال خیلی زیاد بصورت کاملا غیرقانونی و خلاف دستورالعملهای کارگروه تعیین مصادیق محتوای مجرمانه فیلتر کردند…
طی سالهای گذشته، رسانههای متعددی، آمارهای مختلفی از ابعاد اقتصادی و تعداد کسب و کارهایی ایرانی که در بستر پلتفرم اینستاگرام مشغول به فعالیت هستند منتشر نمودهاند که وقتی این آمارها رو کنار هم قرار میدهیم و با یکدیگر مقایسه میکنیم متوجه میشوید که تناقضات و اختلافات فاحشی با یکدیگر دارند.
اما این آماری که جناب سید آرش وکیلیان در تصویر بالا بیان یا بقول خودشان باز ارسال کردند، را میتوان به عنوان معتبرترین آمار از تعداد کسب و کارهایی دانست که هماکنون در اینستاگرام مشغول فعالیت میباشند و مورد تایید مرکز ملی فضای مجازی هم هست.
درسته که امثال ایشان یعنی همین جناب وکیلیان و یا سایر نخبگان امام صادقی و متخصصان علوم انسانی و حوزوی، ما مردم ایران را بطور کلی آدم حساب نمیکنند و از همه بدتر اینکه معتقدند ما مردم ایران هیچ حقی برای اظهار نظر تخصصی درباره شیوه حکمرانی بر خودمان اصلا نداریم! چون ما رعیت هستیم و مثل آنها نخبه نیستیم! و اصلا به همین خاطر است که وقتی نسبت به تصمیمات شون اعتراضی میکنیم سریع ما را جزو اپوزسیون دستهبندی میکنند و …
اما دیگه خودشان که جزو ولی نعمتها و نخبگان این کشور قلمداد میشوند؟! پس بنابراین دقیقا طبق همین آمارهاست که آنها پیش خودشان این احساس نیاز را کردهاند که نظام جمهوری اسلامی ایران به یک قوه چهارم غیرقانونی دیگری هم نیاز دارد! فلذا این آمارها کاملا دقیق و درست است و ما رعیت به استناد آنها میتوانیم(و بقول سوپرانقلابیها) هی به نظام لگد بزنیم!🤬.
حال شما رعیتهای عزیز!
میتوانید با دانستن این مباحث و اطلاع از این آمارهای دقیق و مطالعه مستندات مرتبط زیر، براحتی متوجه بشوید که ولی نعمتهایتان واقعا قرار است دقیقا چه بلاهایی سر کسب و کار شش میلیون نفر ایرانی بیاورند. یا بفهمید که شماها برای آنها تا چه حدی اهمیتی دارید؟ و آیا این حکمرانان همیشه حق به جانب واقعا بدنبال ساماندهی و قانونمندسازی فضای مجازی ایران هستند! یا نه در پشت صحنه اهداف شوم دیگری در سر دارند؟!
ولینعمتان حکمرانی! وقتی قادر به پروندهسازی نیستند! چه میکنند؟!
جناب آقای مهدی امیری؛ معاون محترم مدیرکل نظارت بر فضای مجازی دادستانی کل کشور! فعلا الحساب در پاسخ شما لازم دیدم ابتدا به ماده ۵۰۰ مکرر قانون مجازات اسلامی(تعزیرات و مجازاتهای بازدارنده) اشاره کنم و به شما یادآوری نمایم:
[الحاقی ۱۳۹۹/۱۰/۲۴]- هر کس در قالب فرقه، گروه، جمعیت یا مانند آن و استفاده از شیوههای کنترل ذهن و القائات روانی در فضای واقعی یا مجازی مرتکب اقدامات زیر گردد، چنانچه رفتار وی مشمول حد نباشد، به حبس و جزای نقدی درجه پنج یا یکی از این دو مجازات و محرومیت از حقوق اجتماعی درجه پنج محکوم میگردد. مجازات سردستگی فرقه یا گروه مزبور مطابق ماده (۱۳۰) قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۲/۲/۱ تعیین میشود:
۱- هر اقدامی که موجب تسلط روانی یا جسمی بر دیگری شود به نحوی که فرد مورد بهرهکشی و سوء استفاده جنسی، جسمی یا مالی واقع شود و یا در اثر آسیبرسانی به قدرت تصمیم گیری فرد و تشویق وی به ارتکاب جرایمی از قبیل اعمال منافی عفت، مصرف مشروبات الکلی، مواد مخدر و یا مواد روانگردان، خود آزاری یا دیگر زنی، فرد مرتکب این اقدامات گردد. ۲- هر گونه فعالیت آموزشی و یا تبلیغی انحرافی مغایر و یا مخل به شرع مقدس اسلام از طرقی مانند طرح ادعاهای واهی و کذب در حوزه های دینی و مذهبی از قبیل ادعای الوهیت، نبوت یا امامت و یا ارتباط با پیامبران یا ائمه اطهار (علیهم السلام). تبصره ۴ – امور آموزشی و پژوهشی و سایر اقدامات مشابه به منظور رد و طرد و پاسخگویی به شبهات و نقد عقاید گروههای موضوع این ماده از شمول حکم این ماده و ماده (۴۹۹ مکرر) این قانون خارج است.
اینجانب محمدصالح سوزنچی، بخاطر تضییع حق و حقوق مسلم خود و نقض آشکار گسترده حریم خصوصی و عمومی یک جامعه! که هماکنون توسط نخبگان متوهمی چون جنابعالی، سیدعباس مرادی، روحالله مومننسب، آرش وکیلیان و… دارند به اسم حکمرانی در فضای مجازی صورت میگیرد و به همین سبب باعث شده است که من و امثال من از همین الان نسبت آنچنان به آینده تباهی که پیش روی خودمان داریم، کاملا ناامید شویم، بگونهای که تنها گزینه نجاتبخش برای خلاصی از این وضعیت خبیثانه را تنها در براندازی نظام و کف خیابان داریم پیدا میکنیم.
فلذا برای جلوگیری از این اتفاق! اینجانب تصمیم گرفتم با بهرهگیری از حقی که قانون در تبصره ۴ ماده ۵۰۰ به من داده است، اقدام به مستندسازی و مستندنگاری وقایع و اتفاقاتی بکنم که همچنین احساسی را در من بوجود آورده است تا بتوانم بدین طریق آنها را به اطلاع رئیس قوهقضاییه، جناب آقای حجت الاسلام محسنی اژهای برسانم، شاید درد درمانی برایمان پیدا شود.🤓
جناب آقای مهندس مهدی امیری! از آنجایی که هماکنون جنابعالی معاون مدیرکل نظارت بر فضای مجازی دادستانی کل کشور میباشد! بنابراین این وظیفه رسمی و قانونی شماست که زحمت این پروندهسازی را خودتان با دستان خودتان بکشید و آنرا به انجام برسانید👍😁. به امید اینکه جنابعالی جزو نفوذیها نباشید و اقدام به ترک فعل نفرمایید✌️👇
در ضمن پیشنهاد میکنم حتما تفاوت این دو واژه پروندهسازی و مستندنگاری را از من بیاموزید!
تعریف پروندهسازی:
در حالت کلی و در اصلاح عامیانه، پروندهسازی، علیه دیگری، یعنی، شخصی، با انجام اقداماتی، نظیر قرار دادن وسایل مجرمانه یا مدارکی جعلی که دال بر وقوع جرم توسط دیگری دارد یا با هوچیگری، شایعهپراکنی و سندسازی برای شخص دیگری! پروندههای مجرمانه بسازد و او را در معرض اتهام به جرایم مختلف، قرار دهد.
همچنین پروندهسازی، هنر کثیف انسانهای پست و قدرتطلبی است که به قدرت وصل هستند و همواره در حال چنگ شدن به آن هستند. مثل نمونههای زیر:
سیدعباس مرادی: ای خائن تکفیری! بشنو پاسخ تهدیدت را...!
پیشگفتار: از آنجایی که ممکنه خیلی از مخاطبین این مطلب اصلا با سیدعباس مرادی آشنایی نداشته باشند، بنظرم برای شروع بهتره ابتدا با معرفی این انگل انقلابینمای ولایتمعاش این مطلب را آغاز کنم. عزیزان و سروران گرامی! سیدعباس مرادی؛ در واقع یکی دیگر از خدمتگذاران جوان سوپر انقلابی و البته یکی دیگر از آقازادهطور[فرزند شهید و رانت سپاه و سهمیهها…]های نور چشمی این مملکت میباشند که با تظاهر، چاپلوسی و سایر خصوصیاتی که همه آقازادههای این مملکت همگی از انقلاب اسلامی به ارث بردهاند و اساسا خوب هم دارن حالش رو میبرند!، توانسته است یهویی پلههای طریقی را یکبهیک پشت…
آرشیو/مرادی: حکایت پشکل بازی ما(جبهه پایداری) و انتخابات مجلس
آنچه پیش روی شماست و میخوانید، در حقیقت بازنشر آرشیو یک مطلب قدیمی و البته بسیار مهمی است که در تاریخ سهشنبه ۶ دی ۱۳۹۰ توسط سیدعباس مرادی در وبلاگ قدیمیاش(اعترافات سابق) منتشر شده بود. در این مطلب ایشان به موضوعی اشاره میکند که دقیقا همان سیستم کثیف و شیوه خبیث دوقطبیسازی در جامعه امروز ماست، که متاسفانه برخی از نخبگان(قدرتطلب) نورچشمی نظام جمهوری اسلامی، آن را همواره دارند در کشورمان اجرا میکنند و بعد قرآن بر سر نیزه میزنند و فریاد کشان ادعا میکنند که تمام این اتفاقات! همگی زیر سر دشمن، لیبرال و فلان و بهمان است. پشکل…
پرندهسازی واقعی به سبک داعشییون
آی سلطان فیلترینگ ایران! ای مدافع حقوق عموم مردم! لطفا یک نگاهی هم به این پرونده محکومیت این بنده حقیر بیندازید و ببینید آن دوتا برگهای که گم شدهاند! چگونه، چطوری و توسط کدامیک از سلاتین قوهقضاییه یا پلیس فتا غیب شدهاند؟ برای دیدن پرنده محکومیتم اینجا کلیک کن!
تعریف مستندسازی:
بطور کلی مستندسازی، به تهیه مجموعهای از اسناد و مدارک است که سیر تکوین و تکامل یک فعالیت یا پروژه را از آغاز تا پایان همراه با تحلیل و ارزشیابی نشان خواهد داد. عمل مستندسازی یا جمعآوری ادله استنادپذیر در خیلی از مباحث از واجبات و نیازهای اصلی بشمار میآید. مثل روشنگری پیرامون جرائم اینترنتی و سایبری، ترکفعلها و خیانتها…
نتیجه درخواست اینجانب از جناب آقای مهندس مهدی امیری، مصادف شد با فیلتر شدن دامنه soozanchi.ir و تمامی زیر دامنههایش👌
چرا ولینعمتان! رعیتهایشان را بازداشت و برایشان پرونده باز کردند؟!
👇👇🏾👇👇🏾👇👇🏾
هموطن جان!
علت اینکه ولینعمتان حکمرانی کشورمان یهویی باهم، همگی احساس خطر کردند و مجبور شدند برای اینجانب اقدام به هوچیگری نمایند و بطور غیر مستقیم بنده را به عناوین مختلف تهدید کرده و دامنه این وبلاگ را فیلتر کنند! و متاسفانه سایر دوستان و همکارانم را بازداشت کنند! همگی نشانههایی واضحی برای شما هستند تا بفهمید این اتفاقات همگی علت مهمی دارد که در تصاویر زیر میتوانید برخی از دلایل آنرا پیدا کنید.
به همین خاطر به همهٔ شما مخاطبین عزیزم اکیدا پیشنهاد میکنم که سایر مستندات و گفتگوهای صفحه بعدی را هم با دقت بسیار خوبی مطالعه کنید. شاید اینگونه بتوانید خیلی سریعتر متوجه شوید که این ولینعمتان برای من و شماها چه خوابهایی دیده و چه برنامههایی ترتیب دادهاند و آیندهمان قرار است چگونه رقم بخورد.
از آنجایی که ممکنه خیلی از مخاطبین این مطلب اصلا با سیدعباس مرادی آشنایی نداشته باشند، بنظرم برای شروع بهتره ابتدا با معرفی این انگل انقلابینمای ولایتمعاش این مطلب را آغاز کنم.
عزیزان و سروران گرامی! سیدعباس مرادی؛ در واقع یکی دیگر از خدمتگذاران جوان سوپر انقلابی و البته یکی دیگر از آقازادهطور[فرزند شهید و رانت سپاه و سهمیهها…]های نور چشمی این مملکت میباشند که با تظاهر، چاپلوسی و سایر خصوصیاتی که همه آقازادههای این مملکت همگی از انقلاب اسلامی به ارث بردهاند و اساسا خوب هم دارن حالش رو میبرند!، توانسته است یهویی پلههای طریقی را یکبهیک پشت سر بگذارد و هماکنون به عنوان مسئول نظارت بر شبکه ملی اطلاعات ایران در مرکز ملی شورای عالی فضای مجازی مشغول خدمت به دشمنان و خیانت به من و شما میباشند. علاوه بر این ایشان یکی دیگر از معماران و بازیگران پشت و روی صحنه اصلی کودتای خزنده یا همان طرح صیانت/حمایت/تنظیم مقررات نیز میباشند.
سیدعباس مرادی در مورخ طی یک گفتگو در توییتر، اینجانب را بصورت علنی و عمومی تهدید(سند) به شکایت، تشکیل دادگاه فرمایشی و بریدن حکم حد شلاق کردند. از آنجایی که صیانتگران طرح صیانت، بالاخره همین امروز خود پرده از خیانت بزرگ و خاموش شان برداشتند و خبرش را بطور رسمی و عمومی منتشر ساختند. دیدم الان بهترین فرصتی است که میتوانم به بهانه پاسخگویی به تهدید این خائن تکفیری! برخی از حرفهایی که در دلم محفوظ شدهاند را برای همگان بازگو کنم.
ای خائن تکفیری! بشنو پاسخ تهدیدت را!
{ویدیو}
بنظرم رسید فعلا زوده که بخواهم این ویدیو رو بصورت عمومی منتشرش کنم 😁 لذا فعلا دعوت میکنم از حرفهای توی دلم بازدید نمایید👇
گوشهای از خباثتهای ذاتی سیدعباس مرادی
از عباس مرادی دعوت بعمل میاورم، هر زمان که احساس کردن که آمادگی لازم را برای دفاع از خودش دارد و میتواند بصورت مستند و با دلایل کافی از خودشان دفاع کنند، به اینجانب اطلاع دهند. زیرا بنده همواره آماده شنیدن توضیحات و دفاعیات ایشان در یک لایو زنده هستم، تا اینگونه بتوانم مسوولیت اشتباهاتم را پذیرفته و از ایشان عذرخواهی نمایم.
لعنت خدا بر یزید و آل یزید و...
آری لعنت خدا بر یزید و آلیزید و تمام بازماندگان قوم سفیانی! که از ۱۴۰۰ سال پیش تا همین امروز همواره حرص و طمع قدرت را داشته و دارند بطوری که اکنون به اسم مقدمات ظهور در فکر بازپسگیری آن خلافت نامشروعی هستند که از جد ملعونشان(معاویه دوم) غصب شد.
خب میدانم که این حرف برای خیلی از مخاطبین گنگ و نامهفوم است. برای آنکه شما هم بتوانید متوجه شوید که من داشتم از چه چیزی صحبت میکردم، لازم است که ابتدا نگاهی به نکات زیر بیندازید و آنها را مطالعه کنید و بعدش با دقت کافی نسبت به محتوایات بیان شده در تصاویر زیر تامل کنید. آنزمان خودتان متوجه خواهید شد که سیدعباس مرادی و همفکران و همکارانش دقیقا از کدام گروه و جریان و … تشریف دارند.
آنچه در مورد تفاوت خلافت با امامت نیاز است که بدانید:
رهبری امت اسلامی پس از پیامبر(ص) هم خلافت نامیده میشود و هم امامت؛ چنانکه کسی که عهدهدار این مقام میشود هم خلیفه نام دارد و هم امام. از آن جهت که مردم باید از او پیروی کنند و او پیشوای آنان است، امام نامیده میشود، و از آن جهت که رهبری او به عنوان جانشینی از پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) است، خلیفه نام دارد.
امامت در لغت به معنای پیشوایی و رهبری است و امام، فرد یا چیزی است که به او اقتدا میشود. پس بر اساس مطالب پیشین میتوان گفت که تعریف امامت به رهبری امت اسلامی در امور دینی و دنیوی آنان به عنوان جانشین پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) که مورد قبول همه فرق اسلامی است اطلاق میگردد. اما خلافت، به نظام حکومتی مسلمانان پس از وفات پیامبر اسلام و در جایگاه جانشینی آن حضرت گفته میشود، که در طول سیزده قرن اشخاص و خاندانهای متعددی در گستره جهان اسلام خود را مصداق آن معرفی کردهاند.
سوال: از کدامیک از ائمه معصومین ما شیعیان، خلافت غصب شده است؟
همانطور که گفته شد خِلافَت یک دولت اسلامی است که تحت رهبری یک حاکم اسلامی با عنوان خلیفه تشکیل میشود و آن خلیفه بعنوان جانشین مذهبی-سیاسی پیامبر اسلام و رهبر تمام امت اسلامی محسوب میگردد. پس از درگذشت پیامبر اکرم (ص) گروهی در سقیفه، با ابوبکر به عنوان خلیفه بیعت کردند و امام علی(ع) ۲۵ سال از خلافت دور ماند. آن حضرت پس از خلافت ابوبکر، عمر و عثمان، به اصرار مسلمانان خلافت و حکومت را پذیرفتند. ایشان در دوره کوتاه حکومتش با سه جنگ سنگین داخلی مواجه شد و سرانجام در محراب مسجد کوفه در حال نماز به دست یکی از خوارج به شهادت رسید و مخفیانه در نجف به خاک سپرده شد.
امام علی (علیه السلام) در خطبه ۱۶۲ «نهج البلاغه» در پاسخ یکی از یارانش که از آن حضرت پرسید: شما که از نظر خویشاوندی در مرحله بالا و از نظر نَسَب نزدیک به پیامبر(ص) قرار داشتید چرا شما را کنار زدند؟ و امام(ع) پاسخ این سؤال را اینگونه دادند: ما بنی هاشم هنگامی که اصرار عجیب آن گروه را در تصاحب خلافت دیدیم و مقاومت را سبب به هم ریختن نظام جامعه اسلامی دانستیم سخاوتمندانه از آن چشم پوشیدیم و دست از هرگونه مقاومت برداشتیم.
پس از شهادت حضرت علی، گزینه پیشنهادی مردم برای جانشینی علی، فرزندش امام حسن(ع) بود که بیش از هرکس دیگری توانایی تداوم خطمشی وی را داشت. پس حسن بن علی پس از پدر هم به امامت رسیدند و هم خلافت را پذیرفتند.
اما بخاطر شرایط و اوضاع بغرنج آن دوره، برای امام حسن راهی بجز مصالحه با معاویه باقی نگذاشت. بنابراین وی پس از شش ماه خلافت، در حالی که رسم خلیفهکشی او را نیز در معرض سوءقصد قرار داده بود، ایشان با معاویه قرارداد صلح امضا کرده و از خلافت کنارهگیری میکنند.
بر اساس آنچه بیان شد، بعد از رسول اکرم و شهادت امام علی(ع) و پایان خلافت حسن بن علی و قرارداد صلح او با معاویه، رژیم حکومت اسلامی به وسیله بنیامیه به «سلطنت موروثی» ضد اسلامی تبدیل شد، که ماده اول برنامه عمومی آن، زور، فشار، اعدام و به طور کلی دیکتاتوری به تمام معنی بود. میدانید در حکومتهای دیکتاتوری هر عمل «دیکتاتور» بدون چون و چرا باید مورد پسند ملت باشد، وگرنه بایستی «اعدام» شود. بنیامیه و بنیعباس تمام مخالفین خود را بدون «محاکمه» اعدام میکردند و در نطقها و خطابههای خود، مردم را تهدید میکردند که دست از پا خطا نکنند.
همچنین بر اساس روایتهای موجود میتوان گفت که خلافت حضرت علی(ع) حدود چهار سال و نه ماه طول کشیده است. پس بنابراین ایشان تنها امامی بود که خلافت(رهبری دولت اسلامی) کردند و سایر ائمه معصوم ما شیعیان فقط امامت را برعهده داشته و همواره با خلافتهای اسلامی دوران خود شدیدا زاویه داشتهاند.
تعجیل ظهور و آسیب شناسی تشکیل حکومت اسلامی در فرهنگ مهدویت
یکی از آسیبهای جدی در فرهنگ مهدویت، استعجال ظهور است. استعجال به معنی عجله کردن و خواستن چیزی قبل از رسیدن وقت آن و تحقّق زمینههای لازم برای آنست. انسانهای عجول به خاطر ضعف نفس و کم ظرفیت بودن، متانت و سکون و آرامش خود را از دست میدهند و بدون در نظر گرفتن شرایط، خواهان تحقّق پدیدهها هستند. در فرهنگ مهدویت و در برخورد با مسئله انتظار امام غایب، انسانِ منتظر، پیوسته در طلب ظهور است و با تمام وجود و اشتیاق خواستار ظهور است و برای تعجیل امر فرج دعا میکند ولی هرگز عجله نمیکند و هر چه غیبت به درازا کشد و انتظار، طولانی شود، باز هم صبر و شکیبایی را از کف نمیدهد بلکه علیرغم شوق فراوان به ظهور، در برابر اراده پروردگار و خواست او کمال تسلیم را از خود نشان میدهد و برای تحقّق همه زمینههای لازم برای ظهور میکوشد و بردباری میکند.
عبدالرحمن بن کثیر گوید: «خدمت امام صادق نشسته بودم که مهرم داخل شد و عرض کرد: قربانت گردم! به من خبر دهید این امری که در انتظارش هستیم کی واقع میشود؟ امام فرمود: ای مهرم! دروغ گفتند وقت گذاران و هلاک شدند شتاب کنندگان و نجات یافتند تسلیم شدگان.»
مسئله دیگری که زمینه ساز ظهور امام زمان(عج) است، اینکه پس از شناخت و معرفت به امام عصر(عج)، اهداف وی را بررسی و مورد مطالعه قرار دهیم. مثلا ویژگیهای حکومت امام و تمایز آن از سایر حکومتهای پیشین و اینکه حکومتی که در قرآن بدان اشاره شده و پیامبران پیشگویی کردهاند، با تمام حکومتها تفاوت اساسی خواهد داشت.
حکومت امام عصر(عج) جهانی و الهی و حکومت الهی دین و قرآن و اهل بیت پیامبر است. حکومت برقراری امنیت جهانی است، حکومت بسط عدالت است. حکومت حاکمیت اخلاق و ارزشهای انسانی است. بدانیم که امام میآید تا اهداف پیاده نشده تمام انبیای الهی را به انجام برساند، امام میآید تا عالیترین مظاهر یک حکومت مترقی را به نمایش بگذارد امام میآید تا بشر را به کمال واقعی خود برساند. و خلاصه کاری که امام عصر(عج) میکند، تاکنون به دست هیچ پیامبر و یا حاکمی در جهان در طول تاریخ صورت نگرفته است.
اعتقاد به این مسائل سبب میشود که برای رسیدن به چنین حکومتی تلاش کرده، موانع را از سر راه برداریم و همچنین دیگران را تشویق بنماییم که چنین کاری خود زمینه سازی برای ظهور خواهد بود. اما در مقابل دیدگاههای مطرح شده، نگرش دیگری هم وجود دارد که انتظار را به معنای فراهم آوردن زمینههای ظهور، ظلم ستیزی به مقدار توان و آمادگی برای ظهور حضرت میداند. در این دیدگاه، فرد بایستی عالم را برای آمدن حضرت مهیا کند و نه تنها امر به معروف و نهی از منکر نماید، بلکه باید به دنبال تشکیل حکومت صالح و حفظ و حراست از کیان اسلامی نیز باشد.
زیرا حکومت حضرت مهدی(ع) ریشه کن کننده ظلم و جور و برپا کننده عدل است و از قلدری و قساوت تهی میباشد، راه پیدایش این مقصود نیز بایستی چنین باشد: از ظلم و جور دور، از قساوت و قلدری برکنار و از دروغگویی و ریاکاری خالی باشد. قداست مجوّز گناه نمیشود؛ چرا که گناه جز گناه نمیزاید و با ظلم نمیشود عدل به پا کرد و با عقیده انتقام نمیتوان دادگری کرد.
بنظر شما این شخص که به اقرار خودش جزو آندسته از نیرویهای خودسر، افراطی و سرکوبگری است که راحت نونشان را در خون مردم میزنند و یقینا وجود این سطح از وقاحت و پستفطرتی در این فرد رسما نمیتواند بدون دلیل و علت باشد! آیا میتواند صلاحیت لازم و کافی را برای خدمت و خدمتگذاری به ملت شریف و مظلوم ایران را داشته باشد؟
حالا که تا اینجا آمدهاید، میخواهم از شما دعوت کنم که حتما حتما از یک نمونهای بارز از همین عملیاتهای فراهمسازی مقدمات ظهور تیم سیدعباس مرادی نیز دیدن کنید. تا بتوانید بخاطر وجود چنین خدمتگزاران انقلابی، دلپاک و مخلصی که در راس امور مملکتمان داریم سجده شکر بجا آورده و به خودتان ببالید و افتخار کنید:
قوه چهارم و کودتای خزنده! (یزیدیان و سفیانیهای نفوذی دقیقا به دنبال چه هستند؟!)
واقعا چرا کسی که ۱۵ سال در حوزه فضای مجازی سیاستگذاری کرده و نتایجی بجز ترویج سند ۲۰۳۰ و رهاشدگی شدن فضای مجازی حاصل نکرده! همچنان در راس امور و بدنبال ایجاد قوه چهارم در کشور باشد؟!
طرح خیانت!
طرحی است کاملا زورکی! که میخواهد 😁از طریق غیرقانونی و برخلاف قوانین اساسی کشور! برای ساماندهی فضای مجازی قانونگذاری نماید😁
آری طرح خیانت! طرحی است کاملا استبدادی! که توسط همان عدهای طراحی و تدوین شده است که موظف بودند طی ۱۰ سال گذشته برای ساماندهی فضای مجازی سیاستگذاری کرده و قانونگذاری کنند. اما بخاطر ترک فعلها، عدم صلاحیتها و تخصصهای لازم و … چون نتوانستهاند کاری از پیش ببرند و باعث ول و رهاشدگی فضای مجازی شدهاند، حال با طرح خیانت قصد دارند با یکسری بهانهها و توجیهات پوپولیستی، ما مردم ایران را خر فرض نموده تا …
وقتی این اَنقلابی ریاکار ولایتمعاش! باهمراهی و همکاری اوباش برانداز برایم پرندهسازی قضایی کرد؟
اگر دوست داشتید بیشتر بدانید که این شخص، به همراه برخی از تیمهای سایبری سازمانی مثل گروهک جبهه انقلاب چگونه و چطور با زندگی من و امثال من و شماها بازی میکنند! فقط کافیست یک نگاهی هم به مستندات مطالب زیر بیاندازید:
از رنجی که بردهایم و گردابی که بدان رسیدهایم! به روزگاری که عدهای دلسوزانه در حال تلاش برای تغییر «شرایط موجود» بودند، عدهای دیگر سودجویانه مشغول استفاده از «شرایط موجود» شدند. کسانی که آرزوها و آرمانهای مردمی رنجکشیده را به باد فنا میدهند و حتی گستاخانه به آنان فخر هم میفروشند.
آنانی که مصیبتها و بحرانهای اجتماعی را به چشم فرصتی منفعتطلبانه مینگرند و آینده جامعهای را به گرداب تباهی خویش میکشند. آنان که دیروز و امروز و آینده ایران را ویران کردهاند. و اینچنین است که تا هنگام مقابله عمومی با این عده، هیچ تغییر و بهبودی حاصل نمیشود و هر روزمان بدتر از دیروزمان است.
آنچه در این مطلب مشاهده میکنید، تنها بخشی از مستندات مرتبط با این موضوع است که به مرور تکمیل میگردد. آخرین بروزسانی : ۱۰ شهریور ۱۴۰۰
مسئله این است: روحالله مومننسب یک انقلابی است یا اَنقلابی؟!
مخاطب عزیزم! برای درک و فهم بیشتر نسبت به آنچه که در این مطلب بیان میشود، ابتدا لازم است که هر دو تصویر بالا را با کمی دقت و تامل نگاه کنید و بعد مباحث آنها را مطالعه کرده و با یکدیگر مقایسه نمایید. وقتی متوجه تضادها و تناقضهای آنها شدید، حال میبایست این سوال را از خودتان بپرسید:
آیا این شخص واقعا میتواند یک مسلمان شیعه، ولایتمدار انقلابی و حزباللهی باشد؟ حال با همین ذهنیت به خواندن این مطلب ادامه دهید، تا شاید بتوانید خودتان پاسخ صحیح این سوال را پیدا کنید.🤨
هموطن عزیزم! الخصوص شمایی که انقلابی و ولایتمدار و حزباللهی و… هستید!
این استاد روحالله مومننس؛ این غده سرطانی بدخیم اینترنت و فضای مجازی ایران! و این کارشناس ارشد عوامفریبی و ترویج دهنده شایعات دروغین در فضای مجازی ایران! با همراهی و همکاری برخی از اعضای خبره و حرفهای تیم سایبریاش که در امر نفرتپراکنی و تفرقهافکنی رسما هیچ لنگهای ندارند و احتمالا اکثر شماها این افراد را به اسم «گروهک جبهه انقلاب اسلامی در فضای مجازی» میشناسید.
چند وقتی است که سعی دارند به بهانه بومیسازی/ملیسازی کردن پلتفرمهای مطرح خارجی مثل توییتر، یکسری از اسکریپتهای مشابه و از پیش آماده را که متاسفانه اکثر آنها دزدی و نال شده میباشند را بصورت سرهمی و فرمالیته بومیسازی کرده و بعنوان جایگزینهای پلتفرمهای خارجی دارند به مردم ایران و بویژه آن قسم از هموطنان اصولگرا و حزباللهی که این روزها شدیدا طرفدار و حامی طرح صیانت هستند، معرفی میکنند.
متاسفانه اسم این قبیل کارها اصلا بومیسازی نیست! اسم واقعی آن کلاشی، کلاهبرداری و عوامفریبی است. زیرا این قبیل کارها رسما مصداق بارز آن است که ما گنجشک را رنگ میکنیم تا بتوانیم آنرا بجای قناری به امت همیشه در صحنه انقلابی از همهجا بیخبر و بیاطلاع که این روزها شدیدا دلواپس ولنگاری در فضای مجازی هستند قالب کنیم.
لازم به تذکر است که این قبیل پروژهها در آیندهای نه چندان دور، ممکن است عواقب بسیار خطرناکی را برای افراد مختلف جامعه به وجود بیاورد. برای مثال من در ویدیو زیر سعی کردم یک نمونهای از این خطرات را بصورت سر بسته به یکی از مدافعان این پروژه توضیح بدم:
در پایان امیدوارم که شما مثل اینها 👇 یک اَنقلابی سطحینگر نباشید!
نشت دادههای عمومی کاربران ویکیهد به کارشناس ارشد فضای مجازی، جناب آقای مومن نسب تقدیم میشود:
در روزگاری نچندان دور، روزنامه کیهان در مقالهای چنین سوالی را مطرح ساخته بود که «کدام ایرانی باغیرتی حاضر است اطلاعات مربوط به مردم کشورش را در اختیار دشمنان وظنش باشد(یا دو دستی تقدیمشان کند) و از این طریق امنیت کشور را به مخاطره بیاندازند؟!»
حال خودتان میتونید پاسخ صحیح سوال کیهان را در ادامه همین مطلب پیدا کنید! 👇👇👇👇
بخش در اعماق 😁:
تا ویدیوهای این بخش آماده انتشار بشوند، از شما دعوت میکنم نگاهی به اعماق این استاد اَنقلابی بیاندازید، که رسما به اینترنشنال و بیبیسی گفته زکی! برید کنار من هستم.
سایر مستندات:
سرویس توییتر بومی/ایرانی استاد مومن نسب، این کارشناس جعلی فضای مجازی، در حقیقت یک اسکریپت نال یا کرک(دزدی) شده یک محصول ساده و سطح پایین به نام ColibriSM میباشد.
من بعد از کلی تحقیق و تحلیل بر روی تمامی مستنداتی که جمعآوری کرده بودم، در نهایت پیش خودم به این نتیجه رسیدم که جناب آقای محمد تشکری میانرودی؛ یکی دیگر از گردانندههای اصلی گروهک «شارلاتانهای نرمافزار آزاد ایران» هستند و همچنین متوجه شدم که تمامی آن هفت سال و اندی که تحت آزار و اذیت سایبری و حملات قلدری سایبری این گروهک قرار گرفته بودم، همه این حملات زیر نظر ایشان و احتمالا با تایید خود ایشان صورت گرفته است. اما از آنجایی که نتوانستم هیچ سندی دال بر اینکه ایشان نقش مستقیمی در این ماجرا داشتن پیدا کنم، ناچارا ایشان را از لیست شارلاتانها خارج کرده بودم تا اینکه…
تا اینکه همین چند روز پیش در توییتر یک گفتگویی[+] صورت گرفت. و فردای آن متوجه شدم جناب تشکری در این گفتگو چنین ادعایی را مطرح ساختند: «اونیکی این عکسها رو تهیه میکنه که تا قیامت خودشو مدیونم کرده»!. بله مخاطب اصلی شون بنده بودم و منظورش از «این عکسها رو تهیه میکنه» مشخص است! همین تصاویر و مستنداتی است که شما در این مطلب میتوانید آنها را از نزدیک مشاهده کنید.
اینجا بود که متاثر شدم و بنوعی دلم برایشون سوخت و به خودم گفتم: آخه چرا ایشان باید تا قیامت این همه صبر کند؟ اگر واقعا من مدیون ایشان هستم و دینی به دوشم قرار دارد، میبایست حتما آنرا در همین دنیای خاکی جبران و تصفیه حساب کنم. و به همین خاطر بود که تصمیم گرفتم ایشان را دعوت به یک گفتگوی زنده کنم، تا ایشان نیز بتوانند از حق و حقوق خودش دفاع کنند تا اگر توانست اثبات کند که من دینی به ایشان دارم، در همان گفتگو زنده اینجانب از ایشان عذرخواهی کرده و طلب بخشش و حلالیت کنم.
جناب دکتر «عیسی زارعپور»، وزیر وقت ارتباطات و فناوری اطلاعات در دولت آقای رئیسی:
آیا ایشان واقعا وزیر دولت منتخب مردم است؟ یا وزیر منتخب و سفارش شده گروهک صیانتگر برای قطع اینترنت بینالملل ایران؟!
آیا او یکی دیگر از خالقین و پدیدآورندگان اصلی طرح اینترنت پاک یا همان اینترانت ملی است؟!
آیا او هم از دشمنان قسم خورده برای جلوگیری دسترسی مردم به اینترنت جهانی است؟!
آیا او میتواند یکی دیگر از عوامل اصلی رهاشدگی فضای مجازی ایران و عدم تحقق توسعه بومی شبکه ملی اطلاعات ایران بشمار برود؟
برای کشف حقیقت و پیدا کردن پاسخ این سوالات ما فقط یک راه داریم. باید نگاهی به فعالیتها و سوابق مدیریتی دکتر عیسی زارعپور در گذشته بیندازیم تا ببینیم ایشان درگذشته چه فعالیتهایی و دستاوردهایی داشتهاند و با چه کسانی افتخار همکاری پیدا کردهاند🕵️.
میخواهم خدمت تمامی سربازان گمنام امام زمان(ع) خیلی ساده و صریح اعتراف کنم! اگر روزی دیدند اینجانب در آینده به جمع براندازان نظام جهموری اسلامی پیوستم! آشوبطلب شدم و … بدانند که دلیل اصلی این اتفاق به هیچ عنوان ارتباطی به تحریک شدن اینجانب توسط دشمنان کشورم(آمریکا و اسراییل) نداشته و نخواهد داشت.
برعکس دلیل اصلی برانداز شدنم فقط فقط خود همین سربازان گمنام امام زمان(ع) هستند. آنهم به این خاطر که نسبت به کنترل این نفوذیهای انقلابینمای ولایتمعاش(ولایتمعاش کسی است که با ولایت و نام ولی، کاسبی یا … میکند.) همچون سید علیرضا آل داوود و سایر اعضای گروهکش کمکاری کرده و یا کاملا بیتوجه بودهاند و اینگونه باعث گشتن که امثال من نسبت به آینده خودشان کاملا ناامید بشوند.
مثالهایی از از عوامفریبی و فرافکنیهای این فرد و سایر اعضای گروهک جبهه انقلاب اسلامی در فضای مجازی
براساس تحقیقاتی که بعمل آمد، اینجانب به این نکته رسیدم که تمامی محتوای کانالهای منتسب به گروهک «جبهه انقلاب اسلامی در فضای مجازی» مستقیما توسط دو شخص یعنی آقایان روحالله مومننسب و سیدعلیرضا آلداوود منتشر میگردند. پس مسوولیت این کانالها رسما بر عهده این دو شخص میباشد.
در مورد این شخص مستندات بیشتری وجود دارد که هماکنون در حال آپلود شدن می باشد.
ویدیو بالا شامل دو بخش است و فقط بخش دوم آن در این مطلب بصورت موقت منتشر شده است.
ویدیوهای بعدی شاید در ارتباط با این شخص نباشد! اما با گروهک جبهه انقلاب اسلامی در فضای مجازی ارتباط مستقیم دارد و میتواند بخوبی بخشی از اهداف این گروهک را در ذهنهای تدایی کند.
کبوتر با کبوتر، باز با باز… کند همجنس با همجنس، همراه و همکار این دغل دوستان دغدغهمند را که میبینی! همگی مگسانند(دشمنان ما) گرد یک شیرینی؟!
برای کسب اطلاعات بیشتر حتما با احمد کارآمد آشنا شوید
هموطن حالا که تا اینجا آمدی! حیف است که با پسر دوم شهید سیاح طاهری هم آشنا نشی! پس اینجا کلیک کن😁