پیش‌گفتار:
هموطن عزیزم سلام، آنچه را که می‌خواهم در این مطلب به اطلاع عموم شما عزیزان برسانم را بطور خلاصه و مفید در این ویدیو به عرضتان رسانده‌ام و در ادامه سعی دارم شما را در جریان جزئیات و مباحث و مسائل پشت پرده این داستان قرار دهم.
حکم جهاد تبیین:
آنچه که لازم است در همین ابتدا به عرض و اطلاع شما مخاطب عزیزم برسانم این نکته مهم است که کلیه محتویات این مطلب تماماً بر اساس تحقیقات میدانی شخصی و تحلیل تمامی مستنداتی است که همگی آنها توسط شخص خودم گردآوری گردیده است.
همچنین کلیه مباحث مطرح شده در این مطلب به هیچ عنوان، بدنبال جهت‌گیری و اهداف سیاسی یا جناحی نیست. زیرا این مطلب در حقیقت به نوعی یک تسویه حساب و انتقام شخصی است. انتقام از آن کسانی که باعث نابودی زندگی و آینده‌ام شده‌اند و هم‌اکنون دارند با زندگی و آینده یک مملکت بازی می‌کنند. و صریح و قاطع اعلام می‌کنم که اصلا برایم هیچ فرقی ندارد که این افراد می‌خواهند جزو اصولگرایان، ولایتمداران و موافقان نظام باشند یا جزو منافقین و معاندین و مخالفین نظام.
و البته بهترین و شیرین‌ترین شیوه انتقام، بنظر خودم همان شیوه‌ای است که خداوند در سوره قلم به بندگانش مومن خودش توصیه [+ ، + ، + ، +] کرده است و چقدر جالب که بدانید جناب آقای خامنه‌ای، رهبر انقلاب نیز در حکم جهاد تبیین! دقیقا همین توصیه را به جوانان کردند. یعنی بازگو نمودن حقایق و شفاف‌سازی و اطلاع‌رسانی آنها با مستندات قابل قبول و پذیرش عموم.
هشدار: این مطلب بصورت موقت و البته کمی ناقص منتشر می‌گردد تا ضمن اطلاع‌رسانی این اتفاق، من نیز بتوانم سایر محتوای آنرا به مرور تکمیل‌تر کنم. همچنین در صورت بروز هرگونه اشتباه در مباحث مطرح شده (مثل جهت‌گیری و سوگیری ذهنی) بتونم با راهنمایی و کمک شما عزیزان حقیقت‌جو از عدم صحت و درستی مباحث این مطلب اطلاع پیدا کرده و آنها را تصحیح یا مورد بازنگری مجدد قرار بدم تا حق و حقیقت همانگونه که بوده و هستند روایت و بازگو بشوند، نه کم و نه زیاد!.
پایان جمهوریت اسلامی...
درس عبرتی برای انتخابات‌های بعدی...
هر چند آنطور که از شواهد و قرائن موجود می‌توان براحتی برداشت کرد، این است که ما در آینده نزدیک و در ایران دیگر شاهد چیزی به اسم حضور و مشارکت گسترده عموم مردم در انتخابات نخواهیم بود. چون به گفته احمد کارآمد(مزدور نفوذی) ظاهرا یک‌عده‌ای معلوم‌الحال رسما قصد دارند به بهانه مقدمه ظهور امام زمان، سیستم جمهوریت اسلامی ایران را به سیستم حکومت اسلامی یا همان سیستم داعش تغییر دهند و همانطور که می‌دانید در این سیستم دیگر چیزی به اسم انتخابات اصلا وجود ندارد.
اما احیانا اگر در آینده نزدیک هر یک از ما ایرانیان زنده بود و در داخل ایران حضور داشت و یکبار دیگر توفیق پیدا کرد که شاهد چیزی به اسم حضور و مشارکت گسترده عموم مردم در انتخابات در ایران باشد، بهتر است این درس عبرت مهمی را که از دو انتخابات گذشته بدست آوردیم را هیچ وقت فراموش نکند.
یعنی می‌بایست همهٔ ما ایرانیان فراموش نکنیم که یکی از بزرگترین معایب تحریم انتخابات و عدم حضور و مشارکت عموم مردم در #انتخابات می‌تواند چه سرنوشت و اتفاقات شومی را برای همگان رقم بزند. البته لازم به تذکر و تاکید فراوان است که این درس عبرت تنها محدود و مختص این نظام و آن نظام ایران نمی‌شود و ممکنه در هر کشوری این درس عبرت به کارمان بیاید😏.
یک مثال واقعی:
یک جناح تندرو و افراطی مثل جبهه پایداری، وقتی متوجه می‌شوند، که مردم بخاطر اوضاع و احوال بد کشور آنچنان رغبتی برای حضور در انتخابات را ندارند. بجای آنکه از این موضوع ناراحت شوند! برعکس خیلی هم خوشحال می‌شوند، بطوریکه با لجن پراکنی و نفرت پراکنی چنان به این موضوع دامن می‌زند که بتواند با قاطعیت از عدم حضور مردم در انتخابات بقدر کافی اطمینان پیدا کنند:
ایجاد یک فرصت طلایی
ظاهرا طی انتخابات سالیان گذشته مردم توانسته بودند برخلاف برنامه‌ریزی‌هایی که این آقایان در سر خود پرورانده بودند عمل کرده و دست آنها را بقول معروف در حنا بزارند. پس عدم حضور و مشارکت عموم مردم در دو انتخابات پیش‌رو(مجلس یازدهم و دولت سیزدهم) برای آنها یک فرصتی بسیار طلایی ایجاد می‌کرد تا آنها بتوانند با کمترین هزینهٔ ممکن و تنها با کمی پروپاگاندای سیاسی همچون تشکیل مجلس انقلابی و دولت یکدست #انقلابی و … بتوانند این دو انتخابات را به نفع خودشان و اهداف و خواسته‌هایشان مهندسی و برنامه‌ریزی کنند.
وخداوند متعال چقدر ما مردم ایران را دوست داشت و بهمان رحم کرد که دکتر رسول جلیلی در انتخابات مجلس یازدهم نتوانست رای بیاورند! زیرا اگر ایشان رای آورده بودند، الان در کمیسیون بررسی طرح صیانت حضور پیدا کرده بودند و تیم ملی صیانت کامل شده بود و فاتحه مع الصلوات🤧
پی‌نوشت‌ها:
بر اساس گفته‌های خود آقای نصراله پژمانفر در ویدیوی زیر و همچنین بر اساس هشدارهای برخی از افراد نزدیک یا در ارتباط با جبهه پایداری، براحتی می‌توان اینطور برداشت کرد که از همان ابتدا امر که طرح صیانت در مجلس اعلام وصول می‌شود، قرار بر این بوده که نمایندگان مجلس یازدهم با مباحث طرح صیانت آنچنان مواجه نشوند و جزییات آنرا پیگیری نکنند😏.
یا به عبارت دیگر آنها قصد داشتند این طرح را بصورت خیلی فرمالیته و بی‌سر و صدا به تصویب برسانند، که خوشبختانه با عکس‌العمل سریع جامعه و با اعتراضات مردم روبرو می‌شوند که همین باعث ناکام ماندن این نقشه شوم جناب آقای پژمانفر و دوستان می‌شود💪.
مهندسی انتخابات
بدینگونه که آنها براحتی می‌توانستند با لابی‌گری، تبلیغات و دادن وعده‌های کاملا پوپولیستی، برخی از اعضای متظاهر و پوپولیستی جناح خودشان را در نظر آن قسم از افراد جامعه(هوادار نظام) که حتما قصد مشارکت در انتخابات را دارند بزرگ(#انقلابی طور) جلو داده و براحتی نظرشان را جلب کرده و رای صندوق شان را بدون آنکه بخواهند نگران هرگونه رقیبی باشند به نفع خودشان جذب کنند.
جناب آقای احمدحسین فلاحی، نماینده محترم شهر بنده یعنی همدان، یک‌زمانی معتقد بودند که:
«مسئولی که دروغ می‌گوید و حقوق نجومی دریافت می‌کند!
حرف ولایت را نمی‌شنوند! چه برسد به حرف مردم …»
آری این حرف کاملا درست است و اگر بخواهم مصداق عینی هم‌چین مسئولی را به شما نشان دهم، واقعیتش بهترین فردی را که می‌توانم به شما معرفی کنم دقیقا همین جناب آقای احمدحسین فلاحی است و البته بهمراه همنوعانشان در جبهه پایداری!.
حال ممکن است برای یک عده‌ای از هموطنان عزیزم، بالخصوص همشهری‌های خوبم، باور این حرف کمی سخت و مشکل باشد، لذا اجازه بدید تا من بصورت مستند این موضوع را به شما شفاف کنم تا شما نیز بتوانید راحت آنرا درک و هضم کنید.
{ویدیو اولویت صحبت‌های رهبری}
آغاز نفوذ جریانی در مجلس
پس بدین طریق آنها خیلی ساده و راحت می‌توانند آندسته از افراد مد نظرشان که مورد اطمینان هستند و وفاداری‌شان هم به قبیله اثبات شده است را با کمترین تعداد آرا به بدنه اصلی نظام تصمیم‌گیری کشور تزریق کنند و بعد از تکمیل فرایند نفوذ در بدنه اصلی تصمیم‌گیری کشور(مجلس) بتوانند تحت پوشش فعالیت‌های انقلابی و پیگیری مطالبات رهبری بتوانند در کنار یکدیگر آن شبکه نفوذ جریانی(شبکه‌سازی در داخل خانه ملّت) منسجمی که برای تاثیرگذاری بر تصمیمات مهم کشوری نیاز دارند را تشکیل بدهند.
چه کسی لاریجانی را از صحنه سیاست کنار زد؟
آیا آن فایل صوتی مربوط به سپاه…
شواهد و قرائن نشان می‌دهند که بین این تصویر و آن فایل صوتی سپاه که منتشر شده، ارتباط نزدیکی وجود دارد.
شروع کودتای خزنده
قبل از هر چیز ابتدا لازم است کمی در مورد کودتا صحبت کنیم. بطور کلی کودتا سرنگونی ناگهانی یک حکومت است. کودتا معمولاً به وسیله یک گروه کوچکی انجام می‌شود که جایگزین چهره‌های بالای قدرت می‌شوند. کودتا با انقلاب و البته براندازی کاملا متفاوت است. در انقلاب گروه بزرگ‌تری صحنه را می‌گردانند و از اساس تغییری در نظام سیاسی ایجاد می‌شود.
ادوارد لاتوک (Luttwak) در کتابش می‌نویسد: کودتا عبارت است از نفوذ در بخش کوچک، اما مهمی از دستگاه دولت که سپس مورد استفاده قرار می‌گیرد تا باقی مانده حکومت نیز جایگزین شوند. در این معنایی که لاتوٍک ارایه می‌دهد، استفاده از نیروی نظامی یا نیروهای سازمان یافته دیگر ویژگی بارز یک کودتا به شمار نمی‌روند. از نظر لاتوک هر نوع تصرف دستگاه دولت با استفاده از تاکتیک‌های فراقانونی را می‌توان کودتا در نظر گرفت.
کودتای خزنده چیست؟
از نظر تاکتیکی، در یک کودتا نظامی معمولاً برخی از قسمت‌های فعال نظامی تحت کنترل قرار می‌گیرند، در حالی که باقی مانده نیروهای مسلح یک کشور خنثی باقی می‌مانند. اما در کودتای خزنده این داستان کمی متفاوت است.
«کودتای خزنده» که در اصل یکی از پیچیده‌‌ترین حالات کودتاست، عمدتا مبتنی بر سیاست نفوذ در نهادهای قدرت، از جمله سه قوهٔ مجریه، مقننه و قضاییه و تشدید فضای اختلاف جناح‌های حکومتی، پیش بردن پروژه‌های فعال و پرفشار جنگ روانی و تبلیغی و ترور شخصیت و حتی ترور فیزیکی علیه آن‌هایی که ممکن است توان مقاومت در برابر کودتا را داشته باشند و نیز استفاده از تاکتیک‌های پیچیدهٔ نفوذ از درون با بهره‌گیری از جوّ بی‌تفاوتی مردمی، غفلت حاکمان و نارسایی‌های اقتصادی همراه است.
در یک «کودتای خزنده» معمولاً کودتاگران به طور معمول با استفاده از قدرت دولت موجود به کنترل اوضاع می‌پردازند. چنانکه ادوارد لاتوک (Luttwak) در کتابش می‌نویسد: کودتا عبارت است از نفوذ در بخش کوچک، اما مهمی از دستگاه دولت که سپس مورد استفاده قرار می‌گیرد تا باقی مانده حکومت نیز جایگزین شوند.
در اصل کودتاگران بعد از نفوذ به بدنه قدرت ضمن افزایش قدرت و تثبیت و تحکیم جایگاه‌های خود در سلسله مراتب هرم قدرت، در ادامه آهسته و پیوسته شروع می‌کنند به زیرسازی و ایجاد شرایطی آرمانی و ملزوماتی که برای مقدمه ظهور(سرنگونی حکومت) نیاز دارند را یک به یک فراهم نمایند.
برای مثال در یک «کودتای خزنده» معمولاً کودتاگران سعی می‌کنند گروهی از فعالین و رهبران حکومت را یا دستگیر و اخراج می‌کنند و یا از میدان و صحنه سیاسی حذف و طرد کنند.👇
و از همه مهمتر کودتاگران همواره تمام سعی و تلاش خودشان را به کار می‌گیرند تا بتوانند کنترل فیزیکی یا مدیریتی مراکز مهم استراتژیک حاکمیتی و دولتی، وسایل ارتباطی جمعی و کنترل زیرساخت‌های فیزیکی مهمی چون گذرگاه‌های مرزی، خیابان‌ها و نیروگاه‌های برق و … را در دست بگیرند.
حال شما به این سوال پاسخ بدید
آیا تمام این اتفاقات واقعا می‌تواند برای خشنودی مقام معظم رهبری باشد؟
و یک نکته دیگر!
نکته بسیار مهم دیگری که باید به آن اشاره کنم این است که سایر سیاستمداران جناح‌های دیگر نیز از آنجایی که تمرکزشان را بیشتر بر روی دعوت به مشارکت عموم مردم در انتخابات یا تحریم انتخابات گذاشته بودند، گویا ناخواسته فراموش می‌کنند که بررسی کنند دقیقا چه کسانی، از چه جناحی و با چه سابقه‌ای اصلا دارند برای ورود به عرصه قدرت کاندید می‌شوند.
راستش دیگه خسته شدم!
مخصوصا با توجه به اینکه کلیات طرح صیانت هم با شکل عجیبی تصویب شد، دیگه وقت آن است که وارد جزییات بشم. اما چون محتوای آن هنوز تکمیل نشده پس فعلا تا همنیجا کفایت می‌کنه.
پیوست اول:
حذف و طرد کارگزاران جمهوری اسلامی
{این بخش در حال تدوین و ویرایش است}
این کودتای خزنده از پشتیبانی تیم رسانه‌ای بسیار قوی بهره می‌برد. بطوری که طی چندین سال گذشته بارها شاهد بودم که این تیم توانسته است براحتی چهره‌های سیاسی و کارگزاران قدرتمندی را از عرصه سیاسی کشور طرد یا حذف کند. متاسفانه این تیم رسانه‌ای آنقدر وقیح هستند که بصراحت تمام و بطور عمومی حتی از تهدید کردن رئیس مجلس هم ابایی ندارند.
گوشه‌ای از حذف لاریجانی!
