چرا حمایت کنیم؟!
پرده اول:
هر انسانی دچار بیماریها و ناملایمات رفتاری میگردد. بر والدین و نزدیکان و دوستان هر شخص فرض است تا بخاطر علاقه و احساس مسئولیتی که در قبال آن شخص میکنند، معضلات امروزی و دیروزی او را بشناسند، به یکدیگر بگویند، و برای درمان یا اصلاح یا جلوگیری از تکرار آن چاره بیندیشند.
ستایشها و تعریف و تمجیدهای بیجا و نادیده گرفتن و پنهان کردن بیماریها و رفتارهای ناصحیح، نشانه علاقه و احساس مسئولیت در قبال عزیزان نیست، بلکه موجب تشدید بیماری و عواقب مخرب آن و نشانه بیعلاقگی و بیمسئولیتی توأم با ظاهرسازی است.
پرده دوم:
جوامع و کشورها نیز از انسانها تشکیل میشوند و مانند آنان دچار بیماریهای اجتماعی و ناملایمات رفتاری میگردند. بر دلسوزان و میهندوستان هر کشوری فرض است تا بخاطر علاقه و احساس مسئولیتی که در قبال آن کشور میکنند، معضلات امروزی و دیروزی آنرا بشناسند، به یکدیگر بگویند، و برای درمان یا اصلاح یا جلوگیری از تکرار آن چاره بیندیشند.
چرا که ستایشها و تعریف و تمجیدهای بیجا و نادیده گرفتن و پنهان کردن بیماریها و عملکردهای ناصحیح، نشانه علاقه و احساس مسئولیت در قبال مردم و وطندوستی نیست، بلکه موجب تشدید بیماری و عواقب مخرب آن و نشانه بیعلاقگی و بیمسئولیتی تؤام با ظاهرسازی است.
پرده سوم:
بطور خلاصه، دستیابی جوامع بشری به حق حاکمیت عمومی و هر آنچه که مفروضات جوامع توسعهیافته و انسانمحور است، منحصراً با افزایش خرد و دانایی و درک متوسط عمومی، که منجر به رفع ناهنجاریها و معضلات رفتاریِ اکثریت غالب مردم شود، امکانپذیر خواهد بود و راههای دیگر، مسیرهایی کمربندی، تکرارشونده، موقتی و زودگذر خواهد بود که در زمان و فاصلهٔ کوتاهی به نقطهٔ آغازین خود بازخواهند گشت.
هر شخص و مقام و تشکل و رسانهای که از روی درک مسئولیت اجتماعی، در برابر سوءاستفاده کنندگان از معضلات رفتاری جامعه دست به روشنگری بزند، برای رفع آن معضلات رفتاری بکوشد و افکار عمومی را متوجه عواقب و پیامدهای آن کند، گامی در راه افزایش دانایی و در نتیجه دستیابی به جامعهای آرمانی برداشته است. سرعت و بلندی این گامها در قیاس با پیوستگی و تداوم آن اهمیت کمتری دارد.
پرده آخر:
پس وظیفه اجتماعی و انسانی هر کس است که در حد توان و اطلاعات خود در قبال رنجهای بشری و فریب و بهرهکشی از تودهها و هرگونه عمل ضد بشری مقابله و مبارزه و روشنگری کند. سکوت و بیتفاوتی در حکم موافقت و یا رضایت ضمنی است.
رضایتی که موجب تباهی جامعه، ظلم به بشریت و ظلم به نسلهای آتی خواهد شد و در قبال چنین رویه ویرانگر و ضد بشری نه تنها نمیباید تسلیم شد و عقبنشینی کرد، که میباید چنان با ابرام و پافشاری در کار و هدف خود مداومت و مقاومت کرد تا چنگ و دندانها خسته شود و چماقها پوسیده گردد و نسلهای آتی از چنین بلیهای محفوظ بمانند.
از رنجی که بردهایم و گردابی که بدان رسیدهایم:
به روزگاری که عدهای دلسوزانه در حال تلاش برای تغییر «شرایط موجود» بودند، عدهای دیگر سودجویانه مشغول استفاده از «شرایط موجود» شدند. کسانی که آرزوها و آرمانهای مردمی رنجکشیده را به باد فنا میدهند و حتی گستاخانه به آنان فخر هم میفروشند.
آنانی که مصیبتها و بحرانهای اجتماعی را به چشم فرصتی منفعت طلبانه مینگرند و آینده جامعهای را به گرداب تباهی خویش میکشند. آنان که دیروز و امروز و آینده ایران را ویران کردهاند. و اینچنین است که تا هنگام مقابله عمومی با این عده، هیچ تغییر و بهبودی حاصل نمیشود و هر روزمان بدتر از دیروزمان است.
نگاهی بیندازید به بخشی از مستند «چگونه هواداران آزادی، کاسبان فیلترینگ بودند»!
پس وظیفه اجتماعی و انسانی هر کس است که در حد توان و اطلاعات خود در قبال رنجهای بشری و فریب و بهرهکشی از تودهها و هرگونه عمل ضد بشری مقابله و مبارزه و روشنگری کند. سکوت و بیتفاوتی در حکم موافقت و یا رضایت ضمنی است. رضایتی که موجب تباهی جامعه، ظلم به بشریت و ظلم به نسلهای آتی خواهد شد و در قبال چنین رویه ویرانگر و ضد بشری نه تنها نمیباید تسلیم شد و عقبنشینی کرد، که میباید چنان با ابرام و پافشاری در کار و هدف خود مداومت و مقاومت کرد تا چنگ و دندانها خسته شود و چماقها پوسیده گردد و نسلهای آتی از چنین بلیهای محفوظ بمانند.
پرده چهارم: