هر چند به عمر اعتباری نبود / ما را به جهان دمی قراری نبود
جز خط سیاه در جهان بعد از ما / بهتر به زمانه یادگاری نبود
نویسنده را چو نیست فردا امید / این نوشته بماند، سیه بر سفید
امیدی که دارم به فضل خداست
که بر سعی خود تکیه کردن خطاست
الاهی بدان کس که این خط نبشت / عفو کن گناه و عطا کن بهشت
گذشت، تحول، فداکاری و سکوت بیمعنی و مضر هستند! تنها ظالم را تشویق خواهند کرد به بدکاری بیشتر. درست است که ما برای رهایی و نیازردن خود باید ببخشیم و رها کنیم اما باید از صحنه خارج شویم و به آن فرد اجازهٔ زدن آسیب بیشتر و تکرار بدکاری را ندهیم. این رسالت اجتماعی ماست که به او بفهمانیم با فرد بعدی نمیتواند چنین کند. و اگر هم تصمیم داریم صحنه را ترک نکنیم باید به ما ثابت شود که آن فرد کاملا عوض شده و دیگر آن آدم پیشین نیست.
او باید جهانبینی و نگرش قبلی خود را کاملا تغییر دهد، روی علل روانی انجام آن کار بد تعمق و حتی با بیرحمی ریشه یابی کند و با کارد روان خود را جراحی کرده و دلایل کارهایش را بفهمد، با کمک فرد متخصص روانشناس کودک درون یا هشت سال اول خود را چک کند تا آسیبها را بیابد و درمان کند و تنها در این صورت است که ابراز پشیمانی و تاسف او قابل قبول است وگرنه اصلا کافی نیست و او بیشتر به این دلیل متاسف است که ما مچش را گرفتیم و اگر اینگونه نمیشد به کارهایش ادامه میداد و هیچ تضمینی نیست که باز هم در آینده ادامه دهد.
جناب آقای محمد نبیزاده!
کفتارها جیغ میکشند و تیزی دندانهایشان را نشان میدهند. خیال میکنند که باتلاقها از چنگ و دندان میترسند. باتلاقها کفتارها را میبلعند. با همه ریسمانهای کهنه و تازهای که به آن چسبیدهاند و با همه کسانی که یک سر ریسمان را در دست گرفتهاند.
چالیست عزیز! از اینکه فرصت ترور شخصیتی، تحقیر و خرد کردنم را با همراهی و کمک سایر اعضای قبیله آزادی، توی کنفرانس زیکاف برنامهریزی کرده و مقدماتش را فراهم نمودید، صمیمانه متشکرم. عذر میخواهم که بنده همچون شماها اهل کلاهبرداری از مردم، پولهای کثیف و رانتخواری شبکه ملی اطلاعات نبوده و نیستم.
همچنین جای دارد از تمامی دوستان صمیمیات بویژه فرود غفوریان، بهنام توکلی، امیر مهرابیان، محمدرضا حقیری، برسام کرباسیون، مهدی بیگی، بهداد اسفهبد، امیر سرآبادانی، حسین عمرانی و کلیه دلواپسانی که نگران تغییر مسیر زندگی من بودند، صمیمانه تشکر کرده و بگم خسته نباشید.