پیشگفتار:
قبل از هر چیز لازم است این نکته مهم را با شما در میان بگذارم که آنچه در وبلاگ مینویسم، کمی مشمئز کننده است، هم برای خودم و هم برای خوانندگان، ولی چارهای نیست باید نگاشت تا بماند برای ابد. از طرف دیگر بخاطر حجم زیاد مباحث و مطالب از یک سو و از سوی دیگر بخاطر شرایط غیر عادی که در آن قرار دارم، همگی دست به دست هم دادهاند که روند انتشار محتوا در این وبلاگ کمی عجیب و قریب باشد.
به همین خاطر سعی دارم با این مقدمه چند پردهای، ذهن شما را برای درک بهتر من آماده سازم. به این امید که بتواند کمی از مشمئزگی آن بکاهد.
پرده اول:
هر انسانی دچار بیماریها و ناملایمات رفتاری میگردد. بر والدین و نزدیکان و دوستان هر شخص فرض است تا بخاطر علاقه و احساس مسئولیتی که در قبال آن شخص میکنند، معضلات امروزی و دیروزی او را بشناسند، به یکدیگر بگویند، و برای درمان یا اصلاح یا جلوگیری از تکرار آن چاره بیندیشند.
ستایشها و تعریف و تمجیدهای بیجا و نادیده گرفتن و پنهان کردن بیماریها و رفتارهای ناصحیح، نشانه علاقه و احساس مسئولیت در قبال عزیزان نیست، بلکه موجب تشدید بیماری و عواقب مخرب آن و نشانه بیعلاقگی و بیمسئولیتی توأم با ظاهرسازی است.
پرده دوم:
جوامع و کشورها نیز از انسانها تشکیل میشوند و مانند آنان دچار بیماریهای اجتماعی و ناملایمات رفتاری میگردند. بر دلسوزان و میهندوستان هر کشوری فرض است تا بخاطر علاقه و احساس مسئولیتی که در قبال آن کشور میکنند، معضلات امروزی و دیروزی آنرا بشناسند، به یکدیگر بگویند، و برای درمان یا اصلاح یا جلوگیری از تکرار آن چاره بیندیشند.
ستایشها و تعریف و تمجیدهای بیجا و نادیده گرفتن و پنهان کردن بیماریها و عملکردهای ناصحیح، نشانه علاقه و احساس مسئولیت در قبال مردم و وطندوستی نیست، بلکه موجب تشدید بیماری و عواقب مخرب آن و نشانه بیعلاقگی و بیمسئولیتی تؤام با ظاهرسازی است.
بی پرده بگویم، اینجا محلی است
برای معرفی انسانهای سالم به قانون
به روزگاری که عدهای دلسوزانه در حال تلاش برای تغییر «شرایط موجود» بودند، عدهای دیگر سودجویانه مشغول استفاده از «شرایط موجود» شدند. کسانی که آرزوها و آرمانهای مردمی رنجکشیده را به باد فنا میدهند و حتی گستاخانه به آنان فخر هم میفروشند.
آنانی که مصیبتها و بحرانهای اجتماعی را به چشم فرصتی منفعتطلبانه مینگرند و آینده جامعهای را به گرداب تباهی خویش میکشند. آنان که دیروز و امروز و آینده ایران را ویران کردهاند.
و اینچنین است که تا هنگام مقابله عمومی با این عده،
هیچ تغییر و بهبودی حاصل نمیشود و هر روزمان بدتر از دیروزمان است.
متاسفانه زندهکُشی و مُردهپرستی شیوه و سنت و اخلاق دیرینه جامعه ماست. توجه به بزرگان یا نخبگان جامعه هنگامی رخ میدهد که آنان مرده باشند. بسیار دیدهایم که ناگهان تمامی رسانهها و مراسم دولتی آکنده از اخبار و ستایش شخصی میشود که به تازگی مرده است، در حالیکه در زمان حیات، توجه و اعتنای چندانی به او نمیشد.
حالا آن کسانی سوگوار و مصیبتزده میشوند و بر سر و سینه خود میکوبند که ای بسا در زمان حیات، حتی نام او را نیز نشنیده بودند. سایتها و وبلاگها و نشریات پر میشوند از انواع و اقسام مصاحبهها، رنجنامهها، نقلقولها، و بیان خاطرهها. نقلها و خاطراتی که عمدتاً قلابی و ساختگی هستند و به نوعی مفید به حال کسی که آنها را نقل میکند. اکنون همهجا پر میشود از عکسهای دو نفره و بعضاً در کنار تخت بیمارستان که قبلاً به همین منظور عکاسی شدهاند.
قلم به دست گرفتم که حرف حق بنویسم / هر آنچه که نتوان گفت بر ورق بنویسم
قسم به جان قلم خوردهام که نای قلم را / به دست گیرم و تا آخرین رمق بنویسم
بر آن سرم که به رغم محیط در همه جایی / هر آنچه حق بپسندد به حق حق بنویسم
هر چند به عمر اعتباری نبود / ما را به جهان دمی قراری نبود
جز خط سیاه در جهان بعد از ما / بهتر به زمانه یادگاری نبود
نویسنده را نیست به فردا امید / نوشت تا بماند سیه بر سفید
امیدی که دارم به فضل خداست / که بر سعی خود تکیه کردن خطاست
اللهی بدان کس که این خط نبشت / عفو کن گناهانش، عطا کن بهشت
جناب آقای حجتالاسلام سید ابراهیم رئیسی
رئیس محترم قوه قضائیه
با اهدای سلام و تحیت و تقدیم احترام؛
خدمت جنابعالی و تمامی قضات و کارکنان شریف دستگاه قضایی، انتظامی و امنیتی کشورم عزیزم ایران. با این تمهید زمان را مغتنم دانسته و بر خویش فرض و بایسته میدانم که در همین ابتدا؛ مراتب سپاس و قدرشناسی خویش را از جنابعالی و کلیه همکاران و فرادستان عزیز کشورم که در امر مبارزه با فساد، جهاد کردهاید و دست در دست هم دادهاید تا مشکلات و معضلات کشور را به سرانجام برسانید اعلام نمایم. با آرزوی توفیقات الهی برای خدمت به ملت ایران و عاقبت بخیری از خداوند متعال خواستارم که در این دنیا به شما عزیزان جزای خیر عطا نموده و در آخرت شما را با نیکان محشور بفرماید.
جناب آقای رییسی؛ همان گونه که خاطر عالی مستحضر است، طرح هرگونه اعاده حیثیت نیاز به شاکی خصوصی دارد و لازم است که شاکی با مراجعه به دادسرا و طرح شکایت علیه فرد مزبور مراحل قانونی را طی بنماید. متاسفانه اینجانب بخاطر پارهای از مشکلات منجمله مسائل مالی و تعدد موارد جهت طرح شکایت، برایم براحتی مقدور نیست که شکایات خودم را مطرح سازم.
اما همانطور که مشاهده میفرمایید فارغ از بهتان و افترایی و تهمتهای ناروایی که این افراد به اینجانب نسبت دادهاند، این افراد که همگی از اعضای قبیله آزادی(جامعه آزادی نرمافزار) هستند، بصورت گروهی مرتکب جرائم مختلفی از نوع غیرقابل گذشت نیز شدهاند. که خود بهتر میدانید که چشمپوشی و هرگونه بیتفاوتی نسبت به این اعمال و جرمها فقط باعث ایجاد ضرر و زیان بیشتر به جامعه، بالخصوص به نسل جوان آینده ایران منجر میشود.
لذا به عنوان یک شهروند ایرانی، قانونمدار و مطالبهگر؛ از جنابعالی تقاضای رسیدگی و برخورد جدی، اما عبرت آموز با این افراد سودجو را دارم. افرادی که بخاطر برخی آسیبهای اجتماعی که حاصل معضلات و مشکلات اجتماعی و سیاسی سالیان گذشته است، خواسته یا ناخواسته دچار عارضه «از خود بیگانگی» شدهاند و اکنون بدنبال «فروپاشی نهادهای اجتماعی جامعه» و «بیهویت کردن و از خود بیگانه ساختن سایر افراد جامعه» هستند و اینگونه دارند با دستان خود این درخت کهنسال میهن را از درون تهی کرده و تیشه بر ریشه خود و سایر ایرانیان میزنند.
امروز آنها برایم منافقانی هستند که تنها هدفشان یک چیز است «ایجاد انشقاق و تفرّق میان یک ملیت». و برای رسیدن به این هدف میخواهند با حساسیتزدایی، ارزش زدایی، قباحتزدایی و عادیسازی، تابوشکنی و قبحشکنی از مسایل فرهنگی، اجتماعی و اخلاقی در سطح جامعه یک بحران به سایر بحرانهای دیگر در جامعه اضافه کنند.
آنها سعی دارند با استفاده از تکنیکهای رسانهای، برخی از فرهنگها و ارزشهای جامعه را هدف بگیرند و با بهرهگیری از روشهای متعدد و مختلف و البته بصورت گروهی و سازماندهی شده(مثل فرافکنی و هوچیگری، جوسازی و جریانسازی گروهی) و البته بهمراه برخی از اعمال و رفتارهای ناجوانمردانه و غیراخلاقی (مثل ایراد تهمت و افتراء، نفرتپراکنی و هتک حرمت علیه دیگران و یا با تحریف تاریخ و وقایع و نشر و اشاعه اکاذیب) اقدام به تشویش اذهان عمومی کرده، اینگونه باعث بازتولید خشم و نفرت بیشتر در میان مردم بشوند.
پیشاپیش از بذل توجه حضرتعالی در این خصوص بینهایت سپاسگزارم.
با سپاس و احترام
محمدصالح سوزنچی
۳ شهریور ۱۳۹۹
مهدی امیری: آقای دادستان کل، من بخاطر حضور یک داعش در یکی از معاونتهای شما دیگر در انتخابات مشارکت نمیکنم!
محتواهای این سند در وضعیت چرکنویس است و هماکنون درحال سپری کردن فرایند تدوین، تکمیل و بازنگری…
اعماق ویراستی: قسمت اول-دو پرسش از مهدی انجیدنی/api ویراستی؟!
قدم اول: ویراستی چیست؟ احتمالا میبایست تا امروز بارها و بارها اسم شبکه اجتماعی ایکس یا همان…
جادی و پروژههای مرتبط با #طرح_صیانت/کوچ دادن کاربران ایرانی توییتر به ماستادون
مستندات مرتبط با این مطلب هماکنون در حال بارگذاری و تکمیل میباشد. فلذا این سند بصورت موقت…
روحالله مومننسب!
دستورالعمل مشترک نفوذ سایبری گروهکاش را لو داد
سرانجام فرمانده ارشد گروهک نفوذی جبههٔ انقلابنمایی در فضای مجازی، سوپر انقلابی و سوپر ولایتمدار مملکت، جناب…
کودتای خزنده: توسط چه افرادی و در کدام اندیشکده طراحی و برنامهریزی شده است؟
لطفا قبل از مطالعه این گزارش، حتما به توصیهها زیر توجه داشته باشید(کلیک کنید). ۱- این گزارش…
ماجرای یک هکتویسم: چگونه اعضای کارگروه تعیین مصادیق مجرمانه هک شدند🥷
مستندات: گزارش: https://drive.google.com/open?id=120YfBeO6ZHI87MO_AfYj-QauRNMdKVrU&usp=drive_fs