لطفا قبل از مطالعه این گزارش، حتما به توصیهها زیر توجه داشته باشید(کلیک کنید).
۱- این گزارش به دلایل مختلفی که در بخشهای بعدی توضیح دادهام، بصورت مقطعی کامل میشود
۲- بدلیل برخی حساسیتها، احتمال دارد این گزارش نسخه ناقص آن باشد، نه نسخه کامل و اصلی.
۳-حتما فیلترشکن خودتان را روشن کنید تا مستندات ویدیویی را نیز بتوانید مشاهده کنید.
۴- بدلیل تنوع و حجم محتوا، این احتمال وجود دارد که چیدمان گزارش در موبایل بهم ریخته و بخوبی نمایش داده نشود. فلذا بهتر است آنرا در کامپیوتر مورد مطالعه قرار دهید.🙏
به نام خدا
ریاست محترم قوه قضائیه
حجت الاسلام والمسلمین جناب آقای محسنی اژیهای
با اهدای سلام و تحیت و تقدیم احترام، همانگونه که خاطر عالی مستحضر است، مطابق اصل ۹ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، در جمهوری اسلامی ایران آزادی و استقلال و وحدت و تمامیت ارضی کشور از یکدیگر تفکیک ناپذیرند و حفظ آنها وظیفه دولت و آحاد ملت است.
هیچ فرد یا گروه یا مقامی حق ندارد به نام استفاده از آزادی به استقلال سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و نظامی و تمامیت ارضی ایران کمترین خدشهای وارد کند
و هیچ مقامی حق ندارد به نام حفظ استقلال و تمامیت ارضی کشور
آزادیهای مشروع را، هر چند با وضع قوانین و مقررات، سلب کند.
با این تمهید، زمان را مغتنم دانسته و بر خویش فرض و بایسته میدانم، در چنین لحظات سرنوشتسازی که چشم جهانیان به قدرت و اقتدار خارجی جمهوری اسلامی است، از باب وظیفه و وطندوستی و آخرین ادای دین به آرمانهای (واقعی) انقلاب و بر حسب تکلیف، به عنوان یک شهروند ایرانی، که از قضا جزو یکی از قدیمیترین کاربران اینترنت و فضای مجازی ایران هم شناخته میشوم و در حوزههای مختلف مرتبط با فناوری اطلاعات (IT) مختصر دانش فنی و تخصصی و تجربیات میدانی و مفید و قابل لمسی در کارنامه خوش دارم از یک طرف و از طرف دیگر در راستای اطاعت و تبعیت از دستور خداوند، که ابتدا توصیه فرمودند «اول صلح و بعد جنگ!» و در جهت تبعیت از حکم جهاد تبیین مقام معظم رهبری و همچنین پیرو فراخوان حضرتعالی که در تاریخ ۱۴۰۱٫۰۷٫۱۸ و خطاب به معترضان، اعتراضات اخیر فرموده بودید «اگر سوال، اعتراض، انتقاد و یا ابهامی دارید بیایید با هم گفتگو کنیم».
اینجانب محمد صالح سوزنچی در جهت لبیک گفتن به این فراخوان و به استناد و بهرهگیری از حق قانونی که قانونگذاران کشورم در تبصره ۴ ماده ۵۰۰ مکرر قانون مجازات اسلامی به من دادهاند، تصمیم گرفتم که بدینوسیله شدیدترین اعتراضات خودم را بصورت صریح و بیپرده و به همراه برخی از دلایل مهمی که این روزها باعث شدهاند که اینجانب رسما بطور کامل از نظام جمهوری اسلامی، آینده خودم و کشورم پاک ناامید بشوم و با سرعت فراوانی به سمت براندازی نظام سوق پیدا کرده و آخرین گزینههای پیش رویم را تنها در کف خیابانها بتوانم جستجو کنم، را در غالب این گزارش مکتوب و مستند و به انضمام سایر پیوستهایش در وبلاگ شخصیام بطور عمومی منتشر سازم تا بتوانم آنها را برای استحضار و اقدامات مقتضی، به حضور حضرتعالی و سایر مقامات امنیتی و عالی رتبه کشورم تقدیم نمایم.
وَإِن طائِفَتانِ مِنَ المُؤمِنینَ اقتَتَلوا فَأَصلِحوا بَینَهُما ۖ فَإِن بَغَت إِحداهُما عَلَى الأُخرىٰ فَقاتِلُوا الَّتی تَبغی حَتّىٰ تَفیءَ إِلىٰ أَمرِ اللَّهِ
واگر دو دسته از مؤمنان با یکدیگر جنگیدند، بین آنها صلح برقرار کنید، واگر یکی از آنها بر دیگری ستم و تجاوز کرد، باگروهی که ستم و تجاوز میکند، بجنگید تا فرمان خدا را برآورده کند.
تا توانسته باشم در راستای انجام فرضیه امر به معروف، نسبت به عواقب شوم آن چیزهایی که باعث گردیدهاند اینجانب به این نقطه برسم، به شما بزرگواران صادقانه هشدار داده و در نهایت با شما اتمام حجت کنم، تا شما نیز از این لحظه بدانید که این اتفاقاتی که برای من افتاده است به هیچ عنوانی، نه زیر سر دشمنان متخاصم نظام است و نه بخاطر تحت تاثیر قرار گرفتن رسانههای غرب و الی توجیهات دیگر…! برعکس دلیل و علت اصل آن بیتوجهی خود شما بزرگواران به همین مباحثی است که در این گزارشها منعکس گردیده است.
در نهایت خدمت شما تاکید کنم که اینجانب حداقل از خودم بطور کامل اطمینان دارم که دیگر قادر به تحمل دیدن، شنیدن و مشاهده ادامه اینگونه فعالیتهای غیرقانونی و مخرب در کشورم نیستم. حتی دیگر قادر به تحمل حضور این نخبگان متظاهر و متوهم به حکمرانی و خائنین به ملت و مملکت، در سطوح بالای حکمرانی کشورم(جمهوری اسلامی) نیستم و رسما دیگر نمیتوانم دیگر به هر بهانهای و توجیهی مثل «امنیت ملی، استقلال کشور و مصلحت فلان و بهمان…» خودم را گول بزنم تا از این موارد چشمپوشی کنم. چون تحت شرایط فعلی هرگونه چشمپوشی از این موارد را رسما معادل خیانت به نسل آینده این کشور میدانم.
«امروز سعی دشمن این است که ایمان دینی را تضعیف کند، امید را تضعیف کند، خوشبینی به آینده و به مدیریّت کشور را تضعیف کند؛ اینها چیزهایی است که روی آن دارند برنامهریزی میکنند، روی آن برنامهریزی میشود. [مثلاً] چه کار کنند که عقیدهٔ مردم این بشود که آیندهای ندارند، آینده بنبست است و در کوچهٔ بنبست قرار دارد؛ روی این برنامهریزی میکنند، برنامهسازی میکنند، در فضای مجازی و گاهی متأسّفانه در فضاهای رسمیِ خودِ ما اینها را بین مردم جوری پخش میکنند که مردم به این نتیجه برسند که راهها بنبست است، راهها خطا است یا به این نتیجه برسند که مسئولین کشور، مدیریّت کشور، بلد نیستند کشور را اداره کنند.
به همین دلیل است که اینجانب صراحتا از قاضی قضات کشورم و هر مقام و مسئول دیگری که در این زمینه میتواند کاری از دستش برمیآید تقاضا مندم، هر چه سریعتر، این نخبگان نفوذی و خیانتکار را از مسئولیتهایشان برکنار کرده و آنان را تحت تعقیب و تحقیق قضایی بیشتر قرار دهند و اینگونه جلوی پیشرفت اهداف شوم و فعالیتهای دیکتاتور مآبانه و مخرب آنها را که شباهت بسیاری به کودتای نوع نرم و خزنده دارد را بگیرند. چرا که اگر این اتفاق نیفتد و جلوی آنان گرفته نشود، شماها نیز با دشمن این ملت، برای من فرقی دیگری نخواهید داشت، زیرا باعث میشوید که من و امثال من بدلیل ناامیدی کامل و در راستای اطاعت و تبعیت از دستور خداوند😉، ناچارا به جمع و صف مخالفین جمهوری اسلامی بپیوندیم و در جهت براندازی نظام جمهوری اسلامی حرکت کنیم و راه خلاصی را در کف خیابانها جستجو کنیم. اتفاقی که نه شما آنرا دوست دارید و نه من.
با تقدیم احترام،
محمد صالح سوزنچی
رونوشت:
- جناب سردار محمد کاظمی؛ رئیس محترم سازمان اطلاعات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
- حجتالاسلام والمسلمین، جناب آقای سید اسماعیل خطیب؛ وزیر اطلاعات و رئیس شورای هماهنگی اطلاعات
- آن سرباز گمنام ولایتمدار عاقل و مهربون؛ ناظر نمیدانم کجاهای بیت رهبری😁
مخاطب گرامی!
از آنجایی که احتمال دارد برخی از مباحث این گزارش برای اکثریت گنگ، پیچیده یا مبهم و ناقص بنظر برسد، بر خود لازم دانستم که شما را از این موضوع آگاه کنم که بله! کاملا حق با شماست. چون این گزارش به دلایل مختلفی بصورت مقطعی کامل میگردد و علتش را هم سعی کردم در این ویدیو بصورت مختصرا برای شما توضیح بدم👈.
پس اگر شما این پیام را دارید مشاهده میکنید! به این معناست که این گزارش هنوز تکمیل نشده است! فلذا دلیلی برای تحریک یا دچار تشویش اذهان شدن شما هم اصلا وجود ندارد😉.
جناب سردار سرتیپ محمد کاظمی، رئیس محترم سازمان اطلاعات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی؛
اگر جنابعالی واقعا میخواهید بدانید که کدامیک از دشمنان واقعی کشور من و شما، در پشت صحنه القای این چهار محورها قرار دارند و باعث و بانی تحریک من و امثال من دارند میشوند؟! کافیست با همان عینکی که امنیت ملی(خارجی) کشور را مورد رصد خود قرار میدهید، این مطلب را نیز مورد مطالعه و ارزیابی موشکافانه خودتان قرار دهید.🫡
مقدمهای بر کودتای خزنده
(جریان خالصسازی در جمهوری اسلامی ایران)
از نظر تاکتیکی، در یک کودتا نظامی، کودتاگران معمولاً برخی از قسمتهای فعال نظامی تحت کنترل قرار میگیرند، در حالی که باقی مانده نیروهای مسلح یک کشور خنثی باقی میمانند. اما در کودتای خزنده، کودتاگران به طور معمول با استفاده از قدرت دولت موجود و سایر نهادهای حکومتی، به کنترل اوضاع میپردازند.
پس کودتای خزنده عبارت است از نفوذ در بخش کوچک، اما مهمی از دستگاه دولت و حاکمیت!
که سپس مورد استفاده قرار میگیرد تا باقی مانده حکومت نیز جایگزین و خالصسازی بشوند.
در این سبک از کودتا، کودتاگران به مرور اقدام به حذف نرم مقامات ارشد و شخصیتها سیاسی و چهرههای پرنفوذ و باسابقه حکومت میکنند. آنها را به بهانههای متعددی دستگیر یا اخراج میکنند و یا با بهرهگیری از تکنیکهای جنگ شناختی و ایجاد جوسازی و حاشیهسازی برای آنها، آنها را مجبور میسازند تا از میدان کنارهگیری نمایند.
زیرا کودتاگران تنها از این طریق میتوانند با کمترین ریسک ممکن، فارغ از هرگونه نگرانی از بابت لو رفتن اهداف و مقاصد خود، براحتی هسته تصمیمگیر و عاقل دولت یا حاکمیت را خیلی نرم کنار زده و قدرت حکمرانی را تضعیف نموده و نیروهای خود را جایگزین آنان کنند.
و در نهایت آهسته و پیوسته و بدین طریق قادرند کنترل فیزیکی مراکز مهم استراتژیک حاکمیتی و دولتی، وسایل ارتباطی و زیرساختهای فیزیکی و دیجیتالی کشور، همانند شرکت زیرساخت و تسلط بر گذرگاههای مرزی [در راستای امکان شنود گسترده، ایجاد حکومت نظامی رسانهای و سکوت رادیویی، اختلال و قطع کلی ارتباطات کشور] و البته خیلی از موارد دیگر چون خیابانها و نیروگاههای برق و… را بدست بگیرند.
حال اگر نیک به اوضاع و احوال کشورمان بنگریم، بخوبی مشاهده میکنیم که اینگونه اعمال و رفتار، دقیقا همان اعمالی است که عدهای انقلابینما و ولایتمدار هماکنون در ایران مشغول به انجام دادنشان هستند، بطوری که بزرگان کشور به آنها، لقب جریان خالصسازی را دادهاند.
شیوه و نحوه عملکرد کودتاگران کودتای خزنده
در ساختار حکمرانی، سیاستگذاری و مدیریت کلان کشور
چند سالی است که داریم مشاهده میکنیم که پیرامون مباحث حکمرانی و سیاستگذاری و مدیریت کلان کشوری، بویژه آن مباحثی که به معضلات و مشکلات فرهنگی کشور مربوط میشوند، در میان بعضی از مدیران و مسئولان کشوری، که الحمدالله همگی آنها، یکی از آن یکی بیشتر ادعای انقلابی بودن را دارند و خودشان را ولایتمداران تمام قد و مطیع اوامر رهبری میدانند و میشناسند!، متاسفانه یک نوع شیوه حکمرانی(یزیدی طور) که بسیار خبیثانه و بیشتر به تفکرات صهیونیسم نزدیک است بطور عجیب و غریبی رواج پیدا کرده است، که من این شیوه را برای شما بدینگونه تعریف و توصیف میکنم:
بعضی از معضلات و مشکلات فرهنگی رو اگر بخواهید جلوی آنها را بگیرید! ضمن آنکه انرژی بسیاری از شما میبرند! تازه کلی هم دردسرساز و هزینهساز هستند. به همین دلیل بهتر است که این مشکلات را در همان مسیری که دارد حرکت میکند، هُلشون داد! تا آنقدر دور برداشته و سرعت بگیرند که با بیشترین سرعت ممکن، مستقیما بخورند به دیوار تا بوی تعفن و گندش در بیاید(یک قطبی باطل👇).
آنگاه که بوی تعفن و گندش درآمد و همهجا پخش شد و توانست توجه همگان را به خودش جلب کند! دیگر خیلی راحت و ساده میتوانید، به خودتان ژست دلواپسی بگیرید و با تصویب یکسری قوانین(ماده، تبصره، مصوبه) تزیینی مثل مسدودسازی و فیلتر کردن در طرح صیانت! جهادی طور، عوام و خواص را، اغوا و اقناع کرده و با خود همراه بسازید و اینگونه جلوی آن معضل و مشکل را سریعا بگیرید.
همچنین طی این فاصله زمانی، یعنی از هل دادن تا برخورد به دیوار! برای شما این فرصت محیا میگردد که به بهانه وجود همین مشکلات و معضلات در جامعه جامعه، با همان ژست دلواپسی و انقلابیگری که به خودتان گرفتید، از این بهانهها، در جهت پیشبرد اهداف و مقاصد شخصی، سیاسی و جناحی خودتان، کمال بهرهبرداری را برده و آنها را محقق بسازید.
برای مثال میتوانید ردیف بودجههای مورد نیاز خودتان را تعریف کرده و رانتهای مختلف و چاق و چلهای ایجاد کنید و یا میتوانید پستهای مهم سازمانی را در بین دوستان و آشنایان مورد اعتماد خودتان تقسیم کنید و قدرت جریان خالصسازی را تکمیل و بهبود ببخشید.1
تبصره: نخبگان حکمرانی این وسط نکتهای بسیار مهمی که وجود دارد این است که طی این بازه زمانی، اگر هر دلسوز واقعی که میخواست برای حل این معضلات و مشکلات قدمی درست و مثبتی بردارد! میبایست شما حتما سریع قلم پایش را بشکنید تا او نتواند در برنامههای جریان خالصسازی خلل و اختلالی ایجاد کند.
آیا در ساختار قدرت و معماری نظام جمهوری اسلامی
امکان برنامهریزی، هماهنگی و اجرای یک کودتا امکان پذیر است؟!
همانطور که در بخشهای قبلی بیان شد ،کودتاگران برای اجرای کامل یک کودتا نیاز مبرمی به کنترل فیزیکی مراکز مهم استراتژیک حاکمیتی و دولتی، وسایل ارتباطی و زیرساختهای فیزیکی و دیجیتالی کشور، همانند شرکت زیرساخت و تسلط بر گذرگاههای مرزی [در راستای امکان شنود گسترده، ایجاد حکومت نظامی رسانهای و سکوت رادیویی، اختلال و قطع کلی ارتباطات کشور] و البته خیلی از موارد دیگر چون خیابانها و نیروگاههای برق و… دارند.
حال اگر شما کمی در مورد ساختار قدرت و معماری نظام جمهوری اسلامی مطالعه کرده باشید، بدون شک و تردید به این نتیجه خواهید رسید که انجام کودتای نظامی و کودتای مخملی در جغرافیای نظام جمهوری اسلامی ایران اصلا امکانپذیر نیست و اصلا قابلیت اجرایی ندارد. زیرا موانع متعددی سر راه کودتاچیان قرار دارد که دور زدن آنها اصلا به این سادگیها نیست.
جهت شفافسازی هر چه بیشتر لازم است مختصر اشارهای به برخی از مهمترین موانع سر راه کودتاچیان داشته باشیم تا شما نیز بتوانید بدین طریق راحتتر درک کنید که برای اجرای یک کودتای خزنده دقیقا به چه ملزوماتی نیاز است:
۱- از مهمترین موانع سر راه کودتاچیان میتوان به قانون اساسی نظام جمهوری اسلامی و البته سایر قوانین این نظام اشاره کرد که از قبل، همه منافذی که امکانش وجود داشت با سوءاستفاده از آن اقدام به کودتا بشود، دیده شده و راه آن مسدود شدهاند. مثل موارد زیر:
اصل ۹ – قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران
در جمهوری اسلامی ایران آزادی و استقلال و وحدت و تمامیت ارضی کشور از یکدیگر تفکیک ناپذیرند و حفظ آنها وظیفه دولت و آحاد ملت است. هیچ فرد یا گروه یا مقامی حق ندارد به نام استفاده از آزادی به استقلال سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و نظامی و تمامیت ارضی ایران کمترین خدشهای وارد کند
و هیچ مقامی حق ندارد به نام حفظ استقلال و تمامیت ارضی کشور
آزادیهای مشروع را، هر چند با وضع قوانین و مقررات، سلب کند.
اصل ۷۹ – قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران
برقراری حکومت نظامی ممنوع است. در حالت جنگ و شرایط اضطراری نظیر آن دولت حق دارد با تصویب مجلس شورای اسلامی موقتاً محدودیتهای ضروری را برقرار نماید، ولی مدت آن به هر حال نمیتواند بیش از سی روز باشد و در صورتیکه ضرورت همچنان باقی باشد دولت موظف است مجدداً از مجلس کسب مجوز کند.
ماده ۱۱۴-قانون آیین دادرسی کیفری:
جلوگیری از فعالیت تمام یا بخشی از امور خدماتی یا تولیدی از قبیل امور تجارتی، کشاورزی، فعالیت کارگاهها، کارخانهها و شرکتهای تجارتی و تعاونیها و مانند آن ممنوع است مگر در مواردی که حسب قرائن معقول و ادله مثبته، ادامه این فعالیت متضمن ارتکاب اعمال مجرمانهای باشد که مضر به سلامت، مخل امنیت جامعه و یا نظم عمومی باشد که در این صورت، بازپرس مکلف است با اطلاع دادستان، حسب مورد از آن بخش از فعالیت مذکور جلوگیری و ادله یاد شده را در تصمیم خود قید کند. این تصمیم ظرف پنج روز پس از ابلاغ قابل اعتراض در دادگاه کیفری است.
۲- اما بزرگترین مانع سر راه کودتاچیان همین معماری و ساختار هرم قدرت در نظام جمهوری اسلامی ایران است که به شکل خاصی پیچیده و درهم تنیده طراحی شده است. برای مثال میتوان به وجود شوراهای عالی متعدد و کارگروههای مختلف و موازی که در ساختار حکمرانی نظام جمهوری اسلامی وجود دارند اشاره کرد🙄که در حالت عادی هر یک از آنها به تنهایی، قادر به ایجاد تغییر و تحول در قوانین کشور و یا اعمال و اجرای یکطرفه سیاستگذاریهای مدنظر خود در کشور نیستند.
زیرا طبق قوانین فعلی کشور هر یک از آنها برای آنکه بتواند مصوبات خودش را به قانون تبدیل کرده و آنها را به مرحله ابلاغ و اجرا برساند، ابتدا نیاز دارد که آن مصوبات را به تایید یک ناظر بالادستی یا هم سطح خودش برساند و تازه پس از گرفتن تایید است که میتواند آن مصوبات را برای اجرایی شدن به سایر نهادها و دستگاههای پایین دستی خودش ابلاغ کند. جهت درک بهتر و شفاف شدن این موضوع اجازه بدید مثالی واقعی از شورایعالی فضای مجازی بزنم:
همچنین از طرف دیگر نظام جمهوری اسلامی از آندست نظامهایی است که بر پایه اراده مردم شکل گرفته و اعتماد عمومی در این نظامها بسیار مهم است، لذا انجام اینگونه کودتاها(نظامی و مخملی) اقدام و رویدادی بسیار دشوار، پیچیده و خطرناک است و ممکن است هر لحظه با واکنشهای قوی مردم و اقشار مختلف جامعه روبرو شود و کودتای در حال اجرا شکست بخورد.
اما با این وجود هیچ دلیلی ندارد که ما مغرور شویم و خودمان را گول بزنیم!. چرا که تاریخ بارها و بارها به ما ثابت کرده است که هیچ وقت امکان تضمین امنیت ۱۰۰٪ وجود ندارد. پس براین اساس هیچ نظام یا حکومتی نمیتواند از کودتا در امان باشد و همیشه احتمالاتی وجود دارد.
برای مثال میتوان گفت که در همین نظام جمهوری اسلامی، این احتمال وجود دارد که از طریق نفوذ، آنهم از نوع «نفوذ جریانی» یا همان شبکهسازی عوامل نفوذی در جامعه، بتوان مقدمات زیرساختی و ملزومات مورد نیاز یک کودتای مخملی یا خزنده را فراهم ساخت.
ونکته بسیار مهم این موضوع دقیقا همینجاست که این ادعا، فقط ادعای نگارنده این مطلب نیست! بلکه ادعایی است قدیمی از بالاترین مقام کشوری و لشگری نظام جمهوری اسلامی در سال ۱۳۹۴، خودتان بشنوید:
تا نباشد چیزکی، آیا رهبر میدهد هشدارها؟!
حضرت آیتالله خامنهای؛ رهبر انقلاب اسلامی، همواره و در مواقع حساس در حرکت ملت ایران، هشدارهای فراوانی نسبت به غفلت نکردن از «دشمن» دادهاند. برای مثال «دشمنشناسی»، «نفوذ دشمن»، «بیداری برابر دشمن» و «دشمن درونی و بیرونی» از جمله موضوعاتی است که رهبر معظم انقلاب از مدتها پیش بر آنها تأکید کرده و مردم و مسئولان نظام را نسبت به آنها توجه دادهاند.
اما ایشان در سال ۱۳۹۴، یک توجه خاص و ویژهای به مسئلهٔ «نفوذ دشمن» پیدا کردند، بطوری که کلیدواژهی «نفوذ» از پر تکرارترین کلیدواژههای[+] مورد استفادهٔ رهبر معظم انقلاب در سال ۱۳۹۴ بود. ایشان در ۱۲ دیدار مهم خودشان از مجموعه دیدارهای سال ۱۳۹۴ یعنی از فروردین ۱۳۹۴ تا آذر ۱۳۹۴/۹/۲۲ بسیار به این موضوع پرداختند و ابعاد مختلف آن را برای مردم و مسئولان نظام شرح دادهاند.
نگارنده این مطلب بر اساس تجزیه و تحلیل برخی از مستندات گردآوری شده که بعضی از آنها در همین مطلب نیز منتشر شده است، به این جمعبندی رسیده است که این احتمالا وجود دارد که رهبر معظم انقلاب خودش ناخواسته به کودتاگران کودتای مخملی شکست خورده سال ۸۸، راه و روش اجرای یک کودتای از نوع خزنده را نشان داده باشد.
بیانات مقام معظم رهبری
در دیدار رئیس و اعضای مجلس خبرگان رهبری در تاریخ 👈۱۳۹۴/۱۲/۲۰👉
بنده در قبل از انتخابات مسئلهی نفوذ را مطرح کردم؛ آقایان! این نفوذ مسئلهی مهمّی است. نفوذ مسئلهی مهمّی است بنده هم که این را عرض میکنم نه به خاطر این است که حالا یک احتمالی به ذهنم میآید که ممکن است نفوذ کنند؛ نه، ما از خیلی چیزها مطّلعیم؛ از خیلی حوادثی که دارد در کشور رخ میدهد که غالباً عموم مردم یا حتّی خیلی از خواص مطّلع نمیشوند ما مطّلع میشویم. من از روی اطّلاع دارم عرض میکنم که برنامهی نفوذ در کشور یک برنامهی جدّی استکبار است، برنامهی جدّی آمریکاییها است؛ دارند دنبال میکنند که نفوذ کنند. اشتباه نشود!
این نفوذ برای این نیست که از یک جایی کودتا بشود؛ نه، میدانند که در ایران، در جمهوری اسلامی، با ساختی که جمهوری اسلامی دارد کودتا معنی ندارد. یک جاهایی یکوقت داخل فلان نیروی مسلّح نفوذ میکنند برای اینکه بیایند کودتا کنند، یکی را ببرند، یکی را بیاورند؛ نه، این نفوذ برای کودتا نیست، این نفوذ برای دو منظور دیگر است. یکی از آماجهای این نفوذ مسئولانند؛ آماج دوّم مردمند.
مسئولان آماج این نفوذند؛ برای چه؟ هدف چیست؟ هدف این است که محاسبات مسئولان را عوض کنند و تغییر بدهند؛ یعنی مسئول جمهوری اسلامی به این نتیجه برسد که با ملاحظهی هزینه و فایده احساس کند که باید این اقدام را بکند، این اقدام را نکند؛ نفوذ برای این است به این نتیجه برسد که فلان رابطه را قطع کند، فلان رابطه را ایجاد کند؛ نفوذ برای این است که این محاسبات در ذهن مسئولین عوض بشود.
آنوقت، وقتی نتیجه این بشود که فکر مسئولین و ارادهی مسئولین در مشت دشمن قرار بگیرد، دیگر لازم نیست دشمن بیاید دخالت مستقیم بکند؛ نه، مسئول کشور همان تصمیمی را میگیرد که او میخواهد. وقتی محاسبهی این حقیر عوض شد، تصمیمی را میگیرم که او میخواهد؛ من همان کاری را که او میخواهد مفت و مجّانی انجام میدهم؛ گاهی بدون اینکه خودم بدانم -یعنی اغلب بدون اینکه خودم بدانم- این کار را انجام میدهم. [بنابراین] سعی میکنند محاسبات مسئولین را عوض کنند. پس آماج اوّل مسئولینند.
{به گزارش ورود تلگرام به ایران لینک شود}
چینپرستان
اقتدارگر انقلابینما!
متاسفانه این روزها اختیارات زندگی یک ملت ۸۰ میلیونی افتاده است زیر دستان یک عده نخبگان حکمرانی سوپرانقلابی، که شدیدا متوهم هستند. متوهم از این لحاظ که آقایان خودشان را جزو متخصصین علوم فرهنگی و انسانی میپندارند! که مسلط به دین اسلام و احکام اسلامی و شریعت هستند. اما با این وجود آنها هنوز نمیدانند که جمهوری خلق چین یک کشور تکحزبی است که حزب حاکم آن، حزب کمونیست چین است و یکی از معدود دولتهای سوسیالیستی دنیاست که آشکارا مدافع کمونیسم است؟!
آنها حتی نمیدانند که هماکنون ۹۱ درصد جمعیت چین بیدین است و از این مقدار ۶۷ درصد خداناباور هستند و چین بیشترین بیدین در جهان را دارد و فقط ۹ درصد جمعیت چین پیرو ادیان بودایی و کنفوسیوس و… هستند؟ و بطور کلی از ابعاد مختلفی همچون نظام فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و ایدئولوژیکی مردم و دولتمردان این کشور، از پایه و اساس متفاوت و در جهت مخالف نظام فرهنگی، سیاسی، اقتصادی که اسلام، تشیع و حتی ولایت فقیه قرار دارد.
آیا این نخبگان حکمرانی سوپرانقلابی متوهم، براستی آنقدر فهم و شعورشان زوال پیدا کرده که دیگر قادر به تجزیه و تحلیل و تشخیص این همه اختلافات فرهنگی و سیاسی، اجتماعی که بین این دو ملت یعنی ایران و چین وجود دارد نیستند؟ یا شاید اصلا مسلمان و بچه شیعه نیستند، فقط دارند نقش بازی میکنند تا با گمراه ساختن من و شمای نوعی بتوانند به اهدافی که در سر پروراندهاند دست پیدا کنند؟
در ویدیوی مقابل پیدا کنید جناب آقای پژمانفر:
۱-براساس این ویدیو خودشان دقیقا در کدام زمین دارند بازی میکنند؟
۲- با کدام جریان یا جناح همراه هستند و به چه کسانی گفتند انگار مرض دارند؟
۳- چه کسانی دارند به مردم کد میدهند! و چه کسانی باید برای خنثیسازی آن پاتکی طراحی کنند؟
۴-آیا منظور رهبر معظم انقلاب از جریانی تحریف آیا میتواند همان عدهای پاتک زن انقلابینما باشد؟
آری حکومت چین اگر چه به دلیل محدودیتهایی که در بسیاری از زمینههای اجتماعی از جمله آزادی رسانه، دسترسی به اینترنت، آزادی تجمع، حقوق باروری، آزادی تأسیس سازمانهای اجتماعی و آزادی ادیان برقرار کرده است، مورد انتقاد فراوان قرار گرفته است، اما با این وجود تا امروز حکمرانان چینی به خودشان چنین اجازهای را ندادهاند که بخواهند همچین سیاست پروتکشنیسمی به این سطح از تبعیض طبقاتی مد نظر نخبگان حکمرانی مملکت ما را بر جامعه خودش اعمال نماید.
و به یاد داشته باشید که تنها یک کشور در جهان است که دسترسی به اینترنت و ارتباطات مردمش را بدین صورت محدود و طبقاتی کرده است و آن کشور! کره شمالی است.
حال باید این سوال را مطرح کرد که آیا اجرای این سیاستهای خبیث و ذلتبار آنهم در یک کشور اسلامی، کشوری که نظام سیاسیاش جمهوری است! کشوری به اسم ایران! نمیتواند رسما یکی از نقشههای اصلی دشمنان اصلی و واقعی ما باشد؟
و سوال بعدی اینکه شما کدام حکومت را انتخاب میکنید؟
فرهنگ و دغدغههای فرهنگیشان تنها بهانهایست
برای خنثیسازی و کنترل فضای مجازی و رسانههای ارتباط جمعیاش
چرا که توهم دارند دلیل و عامل اصلی شکست کودتای ۸۸ اینها بودند.
{محتوای این بخش در حال تکمیل مستندات می باشد. }
بهترین مکان
برای برنامهریزی و هماهنگی یک کودتای خزنده؟!
از آنجایی که برای طراحی، برنامهریزی، اجرا و هماهنگی بین اعضای یک کودتای خزنده، نیاز مبرمی است که محاسبات مسئولان را عوض کرده و تغییر بدهند و با خود همراه سازند.؛ پس نیاز به سطح بالایی از اغواگری و عوامفریبی مسئولین و مدیران کشوری دارد، از طرفی با توجه به خطرات و ریسکهای بالایی که دارد، حتما میبایست برای این امر از یک مکان خاص با شرایط خاصی چون موارد زیر بهره گرفت:
- نباید براحتی در دسترس عموم مردم و خبرنگاران قرار داشته باشد.
- از پوشش خوب و همه جانبهای برخوردار باشد، بنحوی که کسی نتواند به حضور افراد مختلف چه ساعات اداری و غیر اداری در آن مکان ذرهای شک کند. از همه مهمتر براحتی کسی نتواند آنرا زیر سوال ببرد یا در موردش صحبت کند.
- بودجه فراوان و بدون حساب کتابی داشته باشد.
- کمترین نظارت خارج از سازمانی را داشته باشد تا کمتر نیاز به پاسخگویی ایجاد شود.
سوال: آیا شما جایی بهتر از یکی از زیرمجموعههای بسیج، که سطح دغدغه فرهنگی بسیاری هم دارند، سراغ دارید؟!
آیا این اقرار مکتوب، برای اثبات این کودتا کفایت نمیکند؟!
آیا همه آنچه بیان گردید مصداق بازر تعریف درست و صحیح فضایی مجازی ول نیست؟!
در ویدیو سمت راست تعریف صحیح و درست «فضای مجازی ول» مد نظر مقام معظم رهبری را میتوانید مشاهده کنید. در این ویدیو بالا سمت چپ و همچنین سایر مستندات زیر، شما بخوبی و به روشنی مشاهده میکنید همان یک عدهای که وظیفه داشتند فضای مجازی کشور وله و رها نشود…
دقیقا به مدت چندین سال! یعنی از اواخر سال ۱۳۹۵ تا شاید زمان مطرح کردن #طرح_صیانت و اصلا شاید تا همین امروز! آنهم در ساعات اداری که از بیتالمال حقوق میگرفتند! رسما ترک فعل میکردند تا در مکانی که آنرا اندیشکده/مجمع نامیدهاند، دور هم جمع بشوند تا واقعا چه کار کنند؟
بنظر شما آیا این آقایان دلواپس و دغدغهدار انقلاب در این جلسات دور هم جمع میشدند و برنامهریزی میکردند که چگونه و چطوری، از قصد و از عمد، بصورت هماهنگ و جهادیطور باید فضای مجازی را ول کنند یا به ولنگار شدنش دامن بزنند! تا زمان و وقتش فرا برسد و بدین ترتیب بتوانند به بهانهٔ اینکه ای فلان و فلان خیانت کردند، آهای آمریکا ۲۷۰ تا قانون دارد، ما هیچی نداریم! ما باید فضای مجازی را ساماندهی بکنیم، قانونمند بکنیم، به قانون نیاز داریم! و …
و با همین شیوه شیطانی بتوانند عدهای چون من و شما را گمراه کرده و با خود همراه بسازند. تا در نهایت موفق بشوند، یکسری قانون خاص را توجیه کرده و در لابه لای یکسری قوانین تزئین شده تصویب نمایند تا یواشکی اصل ۱۱۰ و ۵۷ قانون اساسی را نقض نموده و مثلا قوه چهارم را در کشور تاسیس کنند؟
لطفا دقت داشته باشید که این قضیه ماده و تبصرههای خاص! فقط و فقط به طرح صیانت ختم نشده و نمیشوند. چون در چند طرح جنجالی دیگر مثل لایحه حجاب و عفاف . برنامه توسعه هفتم هم همین روال دارد تکرار میشود.
در اعماق برخی از
صورتجلسات پروژه فضای مجازی مجمع بسیج عالی
(یا شورای برنامهریزی و هماهنگی کودتای خزنده!)
صورتجلسه هشتم اندیشکده فضای مجازی
صورتجلسه نهم اندیشکده فضای مجازی
صورتجلسه دهم اندیشکده فضای مجازی
گزارش مذاکرات و مصوبات جلسه پنجم شورای عالی اندیشکده فضای مجازی مجمع عالی محققان بسیج
گزارش مذاکرات و مصوبات جلسه ششم شورای عالی اندیشکده فضای مجازی مجمع عالی محققان بسیج
گزارش مذاکرات و مصوبات جلسه هفتم شورای عالی اندیشکده فضای مجازی مجمع عالی محققان بسیج
گزارش مذاکرات و مصوبات جلسه هفتم شورای عالی اندیشکده فضای مجازی مجمع عالی محققان بسیج
سایر مستنداتت مربوط به این مطلب، بهمراه کلیه مستندات استخراج شده از ایمیلهای هک شده دادستانی در این آدرس آرشیو شدهاند.